چقدر دلهره داری...چقدر لرزانی
از آمدن به تنِ من مگر پشیمانی؟
به من بچسب و بگو هر نفس دچار منی
بگو... مگر رگ خوابِ مرا نمیدانی؟
گران نماندهام امشب که دستِ تو برسم
که نوبتِ تو رسیده است و وقت ارزانی
تلاقیِ تن ما یک حماسهی محض است
دهانِ آینه باز از شکوه عریانی
چقدر وحشی و خوب و شکنجهگر شدهای
و کاش در تو بمانم همیشه زندانی
به انتهای نفس گیر خود بیا برسیم
که جای حُسن ختام است بیت پایانی...
#نازنین_زالی
@sher_kade
جسمی تراشخورده و روحی لطیف؛ زن
زیبا، بلند مرتبه، والا، شریف؛ زن
خوشعطر و دلپذیر و فرحبخش و بینظیر
پس شد نماد زن گل و پس شد ظریف؛ زن
او دختر است و همسر و مادر، از این جهت
آن کَس که هست بر همه فنها حریف؛ زن
در عشق، تکیهگاه و پناهیست مطمئن
نامش بلند باد و مبادا ضعیف؛ زن
شاعر برای واژه به وسواس میرسد
وقتی زنانه شد غزل و شد ردیف؛ زن
#نازنین_زالی
روز زن؛ روز زیبایی و عشق مبارک
@sher_kade
از بس که حرف های دلم را جویده ام
خون می چکد به جای حروف از دهان من...
#نازنین_زالی
@sher_kade
پس از تو گوش نکردم به هیچ توصیه ای
پس از تو راه ندادم به هیچ حاشیه ای
اگر بناست بدون تو بگذرد عمرم
کدام حال خوشی و کدام آتیه ای؟
چه حیله ها که نکردند تا نمانم من
به پای عشق تو حتی به قدر ثانیه ای
من از تمام جهان جز تو را نخواسته ام
که چشمداشت ندارم به هیچ ارثیه ای
بیا کنار من از دستِ شهر در برویم
چه خطبه ای..چه جهیزیه ای..چه مهریه ای؟
پس از تو حالِ غزل ها ردیف خواهد شد
برای شعر اگر که نمانده قافیه ای
#نازنین_زالی
@sher_kade