سرود مسجدی/هیئتی - عروسی پدر و مادر سادات
دل مشتاقان ز شادی بی قرار ِ بی قرار است
گل بریزید گل بریزید جشن پیوند دو یار است
نبی چون ذات حق/به شوق منجلی
بگوید تهنیت/به زهرا و علی
یا زهرا یاعلی...
وصل دو یار عزیز و دلبرا بادا مبارک
ازدواج دو نگار هل اتی بادا مبارک
الهی که شویم/ز عزت ما همه
فداییّ رَه ِ/علی و فاطمه
یا زهرا یاعلی...
ما که مِهر اهل بیت ِ مصطفی در سینه داریم
در ره ِ عشق علی و فاطمه جان می سپاریم
تمام ِ فخر ِ ما/ثنای اهل بیت
الهی که شویم/فدای اهل بیت
یا زهرا یاعلی...
امیرعباسی
﷽
~ نام اثر : عشق و همدلی ... #جدید💯
#سرود_شور
🌺 #ازدواج_مولا_و_بی_بی 🌺
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
💢 علی حاجیان فر 💢
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍بنداول📝
شب اللهُ اکبره
شب زیبا و دلبره
باید هلهله سربدیم
که دامادی حیدره
برای مدینه "صفای آبادی" میاد
برای شیعه "روز و شب شادی" میاد
ببین جبریل امین داره میخونه
چقد به حیدر "لباس دامادی" میاد
با عشق و همدلی۲ پیمبر ، منجلی
میزاره دست زهرا رو توی دست علی
ــــــــــــــــــــ
💢مبارک بادا مبارک بادا💢
ــــــــــــــــــــ
✍بنددوم📝
شده فاطمة الزهرا
عروس خانه مولا
صدای شادیمون امشب
رسید تا عالم بالا
دیگه "بوی عشق و عاشقی داره بهشت"
عروسیشون افتاده تو "تالار بهشت"
رو سر در ورودی جنان حک میشه
علی و فاطمه "افضل الاذکارِ بهشت"
دل ما شاده و _ ز غم آزاده و
خدا شفاعت شیعه رو دستش داده و
چقدر نورانیه _ شب رَبانِیّه
شب زیبای پیوندِ آسمانیه
ــــــــــــــــــــ
💢مبارک بادا مبارک بادا💢
ــــــــــــــــــــ
✍بندسوم📝
پا سفرهعقد که میشینه
یه شمعدونه و آیینه
وصال حضرت زهرا
برای علی شیرینه
همه میدونن که عشق واقعی اینه :
چشِم علی به جز زهرا کسی نمیبینه
"بیاین جوونا اقتدا به مولا کنید"
چون "ازدواجِتون مُکَمِّلِ بَر دینه"❤️
توی این هیئتا | بیار دستو بالا
دعا کن امشب رفیق ؛ برای مُجَرّدا😄
ــــــــــــــــــــ
💢مبارک بادا مبارک بادا💢
ــــــــــــــــــــ
✍شعر از : #علی_حاجیان_فر
﷽
🌹پذیرایی بزرگ روز عید غدیر🌹
امام رضا(علیه السلام) درباره فضیلت روز غدیر می فرمایند: وَ مَنْ أَطْعَمَ مُؤْمِناً کَانَ کَمَنْ أَطْعَمَ جَمِیعَ الْأَنْبِیَاءِ وَ الصِّدِّیقِین؛
هرکس در روز غدیر به مؤمنی غذا بدهد، مانند کسی است که به تمام انبیا و صدیقین غذا داده باشد
(اقبال الاعمال، ج 1، ص465)
باسلام ان شاء الله در نظر است در روز عید سعید و بزرگ غدیر، در غرفه ای به متراژ ۵۰متر که قبلا از سوی سازمان تبلیغات اسلامی مشخص و اعلام گردیده در خیابان انقلاب، پذیرایی شایانی از شیعیان و محبین امیرالمومنین(علیه السلام) داشته باشیم، لذا
طبق اعلام قبلی قرار است با مداحی و حضور ۵۰ نفر از مداحان کانون فرهنگی ولایت از برادران، خواهران و نوجوانان از ۱۰،۰۰۰نفر پذیرایی گردد.
هزینه تخمینی حدود یکصد میلیون تومان است که همه با مشارکت مردمی تهیه می گردد، لذا از کلیه بزرگواران دعوت می گردد در این جشن عظیم سهیم گردند و مبالغ خویش را به شماره کارت ذیل واریز فرمایند.
باتشکر و دعای خیر
اجرکم علی الله
۵۰۲۲
۲۹۱۰
۲۴۶۱
۲۱۲۷
مجیدطاهری
شهادت جواد الائمه سلام الله علیه
آتش گرفته خانه ی دل ، آه مادر
می سوزم از زهر هلاهل ، آه مادر
عمر مرا چون تو به برگ گل نوشتند
با دست خونین مقاتل ، آه مادر
دلهای سنگ دشمنان هم سوخت بر من
من دشمنی دارم به منزل ، آه مادر
بازا که سر بگذارد این دریای غربت
با گریه بر دامان ساحل ، آه مادر
لب تشنه هستم ، قتلگاهم کربلا شد
قاتل نشسته در مقابل ، آه مادر
مشکل ندارد، تشنه مردن ، لیک عطشان
در زیر خنجر هست مشکل آه مادر
مادر رضایت را خبر کن تا ببیند
آتش فتاد او را به حاصل آه مادر
#شهادت_امام_جواد_ع
#امام_جواد_ع
✍میثم مومنی نژاد
به نام خدا
#شهادت_امام_جواد_علیه السلام
#استاد_غلامرضا_سازگار
____🍃🌺🍃_______
به ديوار قفس بشكسته ام بال و پر خود را
زدم تنــهاي تنـها ناله هاي آخر خود را
درون شعله همچون شمع سوزان آتشي دارم
كه آبم كرده و آتش زده پا تا سر خود را
قفس را در گشوده صيد را آزاد بگذاريد
كه در كنج قفس نگذاشت جز مُشتي پر خود را
بزن كف پايكوبي كن بيفشان دست، امّ الفضل
كه كُشتي در جواني شوهر بي ياور خود را
بيا و اين دم آخر به من ده قطره ي آبي
كه خوردم سالها خون دل غم پرور خود را
چه گويي اي ستمگر در جواب مادرم زهرا
اگر پرسد چرا لب تشنه كُشتي شوهر خود را
اجل بالاي سر، من در پي ديدار فرزندم
گهي بگشوده ام گه بسته ام چشم ترِ خود را
به ياد شعله هاي ناله ي إبن الرّضا «ميثم»
سِزَد آتش زني هم نخل، هم برگ و برِ خود را
°°°♡🍃🌺🍃♡°°°
تشنه ی آب و عاطفه هستی
از نگاهت فرات می ریزد
از صدایِ گرفته ات پیداست
عطش از ناله هات می ریزد
نفست بند آمده؛ ای وای
عاقبت زهر کار خود را کرد
عاقبت زهر، زهر خود را ریخت
جامه های عزا تنِ ما کرد
تشنگی سویِ چشمتان را بُرد
سینه ی پُر شراره ای داری
کاش طشت مدینه اینجا بود
جگر پاره پاره ای داری
چقدر چهره ات شکسته شده!
تا بهاری، چرا خزان باشی!؟
به تو اصلاً نمی خورد آقا
که امامِ جوان مان باشی!
گیسوانت چرا سپید شده؟
سن و سالی نداری آقاجان!
دردِ پهلو گرفته ای نکند !؟
که چنین بی قراری آقاجان؟
شهر با تو سرِ لج افتاده
مرد تنهایِ کوچه ها هستی
همسرت هم شکست قلبت را
دومین مجتبی شما هستی
تک و تنها چه کار خواهی کرد؟
همسرت کاش بی قرارت بود!؟
چقدر خوب می شد آقاجان
لااقل زینبی کنارت بود
باز هم غیرت کبوترها !
سایه بانت شدند ای مظلوم
بال در بالِ هم، سه روز تمام
روضه خوانت شدند ای مظلوم
کاظمینِ تو هر چه باشد، باز
آفتابش به کربلا نرسد
آخر روضه ات کفن داری!
کارت آقا به بوریا نرسد
جای شکرش همیشه می ماند
حرفی از خیزران و سلسله نیست
شکر، در شهر کاظمین شما
خیره چشمی به نام حرمله نیست
#وحید_قاسمی