در رثای امام موسی بن جعفر ( علیهالسلام )
--------------
زندان نبریدش که نهان می شود آن گُل
هم می شکند هم که خزان می شود آن گُل
زنجیر مینداز به بال و پر این مرغ
در کنج قفس سیر ز جان می شود آن گل
از بس که جفا دیده ز گلچین ستمگر
با هر نفسی اشک فشان می شود آن گل
چون شاخه به گلزار ، به هنگام شکستن
در شیون و در آه و فغان می شود آن گل
کم کم ز غُل و سلسله در گوشه ی زندان
چون سرو خزان گشته ، کمان می شود آن گل
با زهر جفایی که عدو ریخت به کامش
ای وای که بی تاب و توان می شود آن گل
آزاد شد از کنج قفس در بگشایید
بر تخته ی تابوت روان می شود آن گل
«یاسر» ز همین گوشه ی زندان و سیه چال
پُر نور ترین مهر جهان می شود آن گل
**
محمود تاری «یاسر»
زمینه شهادت حضرت موسی بن جعفر ( ع )
حرمت آقا آرزوی ما شهر کاظمین.
باب حاجتی، دفع بدعتی بهر عالمین ۲
ای خدا قسمت ما نما کاظمین.
بعد آن توفیق طوف قبر حسین.
یاباب الحوائج یاموسی بن جعفر.............
زنده دار شب، اشکبار شب، معدن کرم.
سجده ات کثیر، عبد بی نظیر، عابد حرم ۲
شفیع محشر و امید نجاتی.
حقا که رهبر و بر عالم حیاتی.
یاباب الحوائج.یاموسی بن جعفر........
زهر دشمن و زجر آن تن و آتش ستم.
لحظه ای نشد ابرویت از این همه غصه خم ۲
از ظلم و جور آن تیرگی سیاهی.
بر لبت ذکر خلصنی یا الهی.
یاباب الحوائج.یاموسی بن جعفر.........
حلقه ها چه بادست و پا وپیکرتان نمود.
صورتت کبود، شانه ات کبود،زانویت کبود ۲
ای خدا کی صبا خبری می آرد.
معصومه می گرید، رضا خون می بارد.
یاباب الحوائج.یاموسی بن جعفر ..........
#مجیدطاهری.
نوحه شهادت موسی بن جعفر (علیه السلام)
طائر قدسم و بسته در زنجیر بیداد
سوره ی نورم و گوشه ی زندان بغداد
اشک چشمم ستاره ی شب من
ذکر خلصنی یارب بر لب من
سیدی سیدی موسی ابن جعفر
دیدنی شد نماز شبم با دست بسته
حلقه ی آهنین ساق پایم را شکسته
شاهد غربتم اشک شبانه
به ملاقاتم آمد تازیانه
سیدی.....
آه من زد شرر پیکر هفت آسمان را
من به جانم خریدم بلای شیعیان را
ای خدا رنگ لاله بدنم شد
جگرم پاره از زهر ستم شد
سیدی.......
#شهادت_حضرت_موسی_بن_جعفر_ع
#شهادت_موسی_بن_جعفر_ع
شاعر:میثم مومنی نژاد
حضرت موسی ابن جعفر (علیه السلام)
واحد
سوره ی نور است در کنج زندان
بسته در زنجیر شد دست قرآن
باب الحوائج موسی ابن جعفر
سجاده ی او از خاک نمناک
در ظلمت محبوس شد ماه افلاک
باب الحوائج..........
به ملاقاتش چه ظالمانه
دشمن می آمد با تازیانه
............
نوحه خوان گشته زهرای اطهر
زینت عرش است بر تخته ی در
.............
یوسف زهرا افتاده در چاه
حضرت رضا آجرک الله
#شهادت_حضرت_موسی_بن_جعفر_ع
#شهادت_موسی_بن_جعفر_ع
شاعر:میثم مومنی نژاد
زمزمه حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام)
تموم جسم تو سیاهه و خونی
گناه تو چی بود که کنج زندونی۲
روزای تو مثل شبات شده تیره
چندساله که پاهات تو غل و زنجیره۲
*گوشه ی زندون شبانه روزش فقط دادن آزارش
تو روزه بودی غروبا می شد تازیونه افطارش۲
(باب الحوائج موسی بن جعفر)
اونیکه از داغت روونه اشکامه
اونیکه روز و شب شنیدی دشنامه۲
توو گوشه ی غربت از نفس افتادی
رضا نبود پیشت وقتیکه جوون دادی۲
*همیشه آقا روی تن تو جای کبودی بوده
اونیکه هر شب شما رو می زد خودش یهودی بوده۲
(باب الحوائج موسی بن جعفر)
هنوز جای زنجیر رو دست و بازوته
یه تخته ی پاره واسه تو تابوته۲
موقع تشییعت عاشقاتون گریون
شد آخرش آقا جسم تو گلبارون۲
*بمیرم آقا برا تنی که به زیر تیر و سنگه
میون گودال کفن نداره سر لباسش جنگه۲
(غریب مادر غریب مادر)
اجراشده توسط حاج محمدرضاطاهری
زمینه
حضرت امام موسی بن جعفر(علیه السلام)
(چه تک و تنها چه غریبونه
یه نفر کُنج این زندونه)۲
(اسیر این شب های تاره
رو خاک تیره سر میذاره
کسی به جز خدا از حالش (۲خبر نداره))۲
(ای صید بی بال و پر
شفیع روز محشر
دخیلک آقا یا موسی بن جعفر)۲
(توی این زندون دیگه آزاده
بدنش روی خاک افتاده)۲
(هنوز توی غل و زنجیره
رضا براش عزا می گیره
محاله دخترش معصومه آروم بگیره)۲
...........
درهای زندون وا شد
تو آسمون غوغا شد
شفیع این عالم حاجتش روا شد
(ای صید بی بال و پر
شفیع روز محشر
دخیلک آقا یا موسی بن جعفر)۲
(با عزای این غم شیدایی
دل عالم شد عاشورایی)۲
(شهیدی که لبش خشکیده
با نیزه ها کفن پوشیده)۲
یه روز میاد توی محشر با سر بریده
.......
(جان اباعبدالله منتقم آل الله)۲
ادرکنی یا مولا (بقیة الله)۲
حسین ابا عبدالله ۸
ای ز زهر جفا پاره پاره جگر
یا بابالحوائج یا موسیبنجعفر
حلقۀ سلسله در غمت خونفشان
بر تنت مانده از تازیانه اثر
یا باب الحوائج یا موسیبنجعفر
تو که پا به چشم عرشیان نهادی
چرا جسم پاکت روی تختۀ در
یا باب الحوائج یا موسیبنجعفر
فاطمه دنبال تابوت تو گریان
آه او بر فلک، سوز او در جگر
یا باب الحوائج یا موسیبنجعفر
دریغا دریغا که از مرغ توحید
در قفس نمانده بجا جز مشت پر
یا باب الحوائج یا موسیبنجعفر
تو چشمت به راه رضا کنج زندان
چشم معصومه در انتظار پدر
یا باب الحوائج یا موسیبنجعفر
دختران تو در فکر آزادیات
تو بین سیهچال میزنی بال و پر
یا باب الحوائج یا موسیبنجعفر
با که گویم که زندان هارون شده
قتلگاه عزیز دل پیمبر
یا باب الحوائج یا موسیبنجعفر