هدایت شده از اشعارمجیدطاهری
#قصیده
#فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن
#حضرت سکینه (سلام الله علیها)
نذرکردم شاعری را پیشه سازم تا قیامت
عاشقم آن بانویی را که نشان داد این سعادت
"شیعتی مهما شربتم" را که خواندم در مقاتل
دیدم آن بانویِ مرثیه, بپا کرده قیامت
تا قیامت سوخته هر جان و دل را با کلامش
آب آبش پاره می سازد جگر را با اشارت
آمنه یا که اَمیمه در لقب باشد سکینه
در ادب اسطوره در عرفان باشد با کرامت
شاعری در ریشه اش باشد هنرمندست اما
پای بست از وحی دارد کوه باشد از اصالت
اینکه گویم عاشقش هستم کلامی از حسین ست
کربلایی هستم از فرمایشاتش در زیارت
خادمم عبدالحسینم زنده ام از روح قدسیش
مرده ام گر لحظه ای از من بگیرند این عنایت
دختری دارد نظیرش نیست در اقصای عالم
این دو هستند الگویی در دوستی ها در رفاقت
بهترین بابای عالم بهترین دختر که دیده
گو که لیلی ها و مجنون ها ببینند اوج الفت
اینکه روحانی ست بابا، رهبری دارد به دلها
سالکی فرزانه بوده دخترش کرده صیانت
بازکرده چشم در معروف و بیگانه ست منکَر
دختری، در جنگ کرده، رشد کرده در شهادت
شعرهایش وزن دارد پرشده از تیر و نیزه
خاطراتش، هم شجاعت، هم شهامت، هم اسارت
شعرهایش قافیه از اشک دارد یا که از خون
هرچه را دیده، نوشته روی قلبی از رضایت
گرچه طوفانی ست حالش، خطبه هایش صبر و حلم است
شعرهایش را تخلص کرده با عمری نجابت
مرثیه از کربلا آغاز با شعری از او شد
حُسن انجامش کشانده ظالمان را بر حقارت
ساخته با شعرهایش پایه ها بر روز موعود
منتقِم را او بخواند خط کشیده بر رذالت
✍️مجیدطاهری