#فتنه
#نهم_دی
فتنه زهری است که در جام عسل ریخته اند
باطلی محض که آنرا به حق آمیخته اند
فتنه دامی است که باز است اعوذ بالله
سر این رشته دراز است اعوذ بالله
باز شیطان پی اغوای خواص آمده بود
سبز شد بر سر راه و به تقاص آمده بود
عده اى در عقب قافله غافل ماندند
به خطا رفته و در خطهء باطل ماندند
سبزهء مزبله همرنگ چمن مى آمد
رنگ سبزی که از آن بوی لجن می آمد
از چپ و راست پی فتنه به راه افتادند
این میان عده ای از چاله به چاه افتادند.
..
دسته ای پای علمها به سر و سینه زدند
عده ای بی سر و پا، سنگ به آیینه زدند
دشمن دین که خودش غرق به گمراهی بود
باز از آب گل آلود پی ماهی بود
دل ما زخمى یک عده نمك نشناس است
بر روى مسأله فتنه ولی حساس است
پای دین مردم دلداده به میدان بودند
خودشان یکتنه شورای نگهبان بودند
تا چنین ملت و قانون اساسی داریم
دیگر از مکر اجانب چه هراسی داریم
اصل، قانون اساسی است، بلی باید گفت
شکر اصل صد و ده، ناد علی باید گفت
خشم این طائفه تبدیل به طوفان شده بود
هر دل منقلبی عازم میدان شده بود
انقلاب از نفس سینه زنان احیا شد
مشتها تا که گره خورد گره ها وا شد
گویی آنروز به بین الحرمین آمده اند
یا که بر یاری عباس و حسین آمده اند
نوحه خوان گفت در آن بین به آهی جانکاه:
"هر که دارد عطش کرببلا بسم الله"
در همه حادثه ها حصن حصین است حسین
آسمانی است که بر روی زمین است حسین
تا ابد دين خدا در كنف عباس است
علم صبر و بصیرت به کف عباس است
غير توحید دگر درس ندارد شیعه
جز خدا از احدی ترس ندارد شیعه
قل هوالله احد، سوره اخلاص بخوان
سورهء ناس، "من الجنة و الناس" بخوان
کید ابلیس ضعیف است خدا می داند
شتر فتنه نحیف است خدا می داند
عاقبت چاه کن فتنه خودش در چاه است
آخرین حب که رود از دل انسان جاه است
نارفیقان که فراتر ز حد ارفاق شدند
عاقبت محضر آقا همگی عاق شدند
درس از اینهمه غیرت نگرفتند چرا!؟
نه دی آمد و عبرت نگرفتند چرا!؟
حصر لطفی است که بعضی پی جبران آیند
نه که با نامه ای از ننگ به پایان آیند
نه دی گفت نبایست که غافل باشیم
نکند ختم بر این غائله قائل باشیم
نه دی هجده تیر است بصیرت باید
فتنه همواره خطیر است بصیرت باید
گرچه این فتنهء پیچیده به پایان آمد
از در دوستی این مرتبه شیطان آمد
دست شیطان چدنی دستکشش مخمل بود
در سرش نقشهء صد فتنهء لا ينحل بود
نقشهاش نقش بر آب است خدا می داند
وعدهاش عین سراب است خدا می داند
فتنه های دگری دشمن اگر در سر داشت
هشت ما را نه دی در گرو نه نگذاشت
خون هر عاشق دلداده به جوش است هنوز
بانگ "هیهات من الذله" به گوش است هنوز
اين وسط مثل علی راست و چپ نشناسیم
بر روی مسالهء فتنه بسی حساسیم
نه دی ماه حضور شهدا را دیدیم
بلکه بالاتر از آن دست خدا را دیدیم
باز هم عطر حضور شهدا می آید
"سالها می گذرد حادثه ها می آید"
باید از هجر امام و شهدا داد کشم
"انتظار فرج از نیمهء خرداد كشم"
✍️سید محمدرضا یعقوبی آل