eitaa logo
📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
6.7هزار دنبال‌کننده
513 عکس
138 ویدیو
80 فایل
برای شرکت در کلاس های آموزش مداحی دکترحاج مجیدطاهری با این شماره ها تماس بگیرید: ۰۹۱۲۱۸۳۸۲۶۸ ۰۲۱۳۳۲۵۰۹۳۰ در ایتا به شماره ۰۹۹۰۵۲۸۶۲۰۰ پیام دهید.
مشاهده در ایتا
دانلود
سید ابن طاووس فرموده است: من پس از زیارت امام زمان ، حضرت مهدی (عج) در روز جمعه به این شعر تمثل می‌جویم و به آن حضرت اشاره کرده، می‌گویم: نَزِيلُكَ حَيْثُ مَا اتَّجَهَتْ رِكَابِي‌ وَضَيْفُكَ حَيْثُ كُنْتُ مِنَ الْبِلادِ ترجمه: بر تو نازل مى‌شوم هرکجا که راحله‌ام روى آورد و مرا وارد نماید و میهمان تو هستم در هرکجا که باشم از شهرها
🌹روز شهادت 🌹 نیست از این ذکر بهتر یا امیرالمومنین گفته است الله اکبر یا امیرالمومنین حسبی الله است هر صبح و مسا بر روی لب هست اما بنده پرور یا امیرالمومنین قاب قوسین است و نزدیک است تا وصل خدا هست بر کام پیمبر یا امیرالمومنین گنج بود این هدیه اهدا گشت در روز غدیر برهمه اذکار سرور یا امیرالمومنین هرکه در هرجاست گر خواهد رسد بر قرب حق گو بگوید ذکر دلبر یا امیرالمومنین عاشقانه میثم تمارها بر روی دار ذکرشان با دادن سر یا امیرالمومنین روی لبهای شهیدان مدافع بوده است جان دهم من پای رهبر یا امیرالمومنین با توکل گر که خواهی راه حق پیدا کنی هست راهش ای برادر یا امیرالمومنین یک دم از این ذکر هم باید نگردیدن جدا ذکرتان تا حوض کوثر یا امیرالمومنین تا شهادت نیست راهی، دانم از روز نخست مانده در گوشم ز مادر یا امیرالمومنین رمز حمله سوی دشمن نیست غیر از این شعار تا شویم آسوده از شر یا امیرالمومنین روی هر موشک به قلب سنگ بدخواه زمان حک کنید این راز دیگر یا امیرالمومنین مثل عباست دلم پر غصه و زخمی شده ازشقایق های پرپر یا امیرالمومنین گویم از دلدادگی ها در میان روضه ها چون بیایم من به محضر یا امیرالمومنین قلب "طاهر"خون شد از سختی هجر مهدی ات کی می آید یار و یاور یا امیرالمومنین   ✍مجیدطاهری 22مرداد1399
باسلام برادران و خواهران گرامی، چنانچه برای مجالس ماه محرم و صفر، (تهران و شهرستان‌ها) 👈نیاز به مداح(برادر یا خواهر) دارند می‌توانند با شمارۀ: 09121838268 تماس بگیرند. التماس دعا
وزن: فاعلات ُ مفعولن فاعلات ُ مفعولن با علی اگر گوییم طرز حق شناسی را در جهان فرا گیریم طرد نا سپاسی را با علی اگر گوییم عالمی بپا گردد با علی اگر خوانیم دل پر از صفا گردد مدح ساقی کوثر حق به روز و شب گوید ذکر آن خدا منظر دل به تاب و تب گوید در هوای وصلش من بی قرار و حیرانم می سزد بیارایم در هوای او جانم وصف او ز حق بشنو هل اتی علی الانسان آیه های رحمانی آورد ز او قرآن سیدالوصیین است خاتم النبیین را هر که را نبی مولا، باشدش علی مولا تا قیامت از نسلش می کنند امامت ها می کنند امامت ها نسل او قیامت ها ذکرهمخوانی: یاعلی علی مولا ✍️مجیدطاهری
وزن:فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن منتظر گشتم بیایی تا به راهت جان سپارم جان خود را بر نسیمی از ظهورت می گذارم سیل باران متصل گشت از دو چشمم، مهربانم شد خزان این دل ز هجرت تا بیایی ای بهارم هر سه شنبه جمکران در قاب چشمم می تراود تا ببینم گوشه چشمی بی قرارم بی قرارم صاحب العصری چرا از دیده هامان در خفایی فاتحه خوانم شو جانا روز مرگم بر مزارم حاجتی در جان من مانده بفرما تا برآید من ضعیفم ناتوانم کن دعایی سر برآرم در زمستان، کن بهارم تا بخندد غنچه هایم پرثمرکن بوستانم تا ببخشی اعتبارم ماه شعبان زد رقم بر سجده هایم روح دیگر با دعایت شاد کردی حال قلبم حال زارم (طاهر) از یاسینِ نوشَت درکشیده جرعه هایی ذکر یاصاحب همیشه در نهادم یادگارم ذکر همخوانی:مهدی زهرا کجایی یابن الزهرا کی می آیی ✍️مجیدطاهری
گاهی مستمعین، آرام صلوات می‌فرستند و برای اینکه بخواهیم آنها را تشویق کنیم که بلند صلوات ختم کنند معمولاً روایتی از معصومین(علیهم‌السلام) می‌خوانیم و ممکن است در نقل روایت، نتوانیم حق مطلب را ادا نمائیم؛ به همین دلیل این دوبیت به جهت آسودگی مداحان سروده شد: 👇👇👇👇👇 هرکه خواهد شفاعت طاها صلوات بلند بفرستد هرکه خواهد رضایت مولا صلوات بلند بفرستد فاطمه دست بر دعا برده استجابت چقدر نزدیک است هرکه خواهد دعایی از زهرا صلوات بلند بفرستد ✍️مجیدطاهری
شاعر: هادی جانفدا موضوع: امام حسین علیه‌السلام هلال محرم گونه:مرثیه قالب شعر:غزل مناسبت:اول محرم وزن:مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن .......................................... غم عالم داغ تو در سراچۀ قلبم چه می‌کند؟ در این فضای کم غم عالم چه می‌کند؟ دل موکبی‌ست وقف پذیرایی از غمت در موکبم امیر دو عالم چه می‌کند؟ چشمی که از شنیدن نام تو اشک ریخت در روضه‌ها و مجلس ماتم چه می‌کند؟ اشکی که آتش دل ما را فرونشاند پیداست با لهیب جهنم چه می‌کند! آن‌کس که صبح و شام برای تو خون گریست با رؤیت هلال محرم چه می‌کند؟ زهرا تمام مدت حمل تو گریه کرد شادی چنین ظهور کند غم چه می‌کند؟ زینب رشیده بود و کنار غمت خمید پس مادر تو با کمر خم چه می‌کند؟ احمد که تاب دیدن بغض تو را نداشت با دیدن مصیبت اعظم چه می‌کند؟ نوح و خلیل و موسی و عیسی چه کرده‌اند؟ یا رب ببین پیمبر خاتم چه می‌کند؟ در قتلگاه تو دل درندگان شکست تنهایی تو با دل آدم چه می‌کند؟.. چشمانم از خجالت لب‌هایت آب شد در دشت خشک، قطرۀ شبنم چه می‌کند؟ بیش از هزار و نهصد وپنجاه و چند گل! با لاله‌زار زخم تو مرهم چه می‌کند؟
شاعر: سیدمحمد بهشتی موضوع: امام حسین علیه‌السلام روز عاشورا(گودال قتلگاه) گونه:مرثیه قالب شعر:غزل مناسبت:عاشورا وزن:مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن ........................................... جوشن کبیر هنوز داشت نفس می‌کشید؛ دیر نبود مگر که جرعۀ آبی در آن کویر نبود هزار و نهصد و پنجاه سال می‌گریم بر آن تنی که پذیرای جای تیر نبود دو چشم بی‌رمقش سورۀ دخان می‌خواند به تن چه داشت؟ به جز جوشن کبیر نبود.. رسید طالب پیراهنی؛ دریغ نکرد رسید سائل انگشتری؛ فقیر نبود نمی‌سرود چنان و نمی‌نوشت چنین اگر که شاعر این قصّه ناگزیر نبود شهید معرکه غسل و کفن نمی‌خواهد ولی سزای تنش تکّه‌ای حصیر نبود
شاعر: فؤاد کرمانی موضوع: امام حسین علیه‌السلام گونه:عرفانی قالب شعر:غزل مناسبت:عاشورا منبع:شمع جمع وزن:فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن .......................................... جان جهان جز تو ای کشتۀ بی‌سر که سرا‌پا همه جانی کیست کز دادن جانی بخرد جان جهانی ما تو را کشته نخوانیم که در صورت و معنی زنده اندر تن عشّاق چو ماهیّت جانی عجبی نیست که عرش دل ما جای تو باشد دوست را جز دل عاشق به جهان نیست مکانی ما تو را در دِل و بیگانه تو را یافته در گِل هر کسی را به تو از رتبۀ خویش است گمانی خلق در کوی تو جویند نشان از تو ولیکن بی‌نشان تا نشوند از تو نجویند نشانی.. وه که گر چشم حقیقت بگشاییم به رویت همه‌جا وَز همه‌سو در دل و در دیده عیانی.. جایی از نور تو خالی نَبُوَد در همه عالم چون تو در قالب امکان مَثَل روح روانی پیش عشّاق تو چون ذکر خدا ذکر تو باشد بِه که از ذکر تو غافل ننشینند زمانی عاشقان را نَبُوَد ایمنی از قهر الهی مگر از لطف تو آرند به کف، خطّ امانی سخن آن بِه که نگوییم در اوصاف کمالت زآن‌که ما را نَبُوَد در خور مدح تو لسانی..
شاعر: فاضل نظری موضوع: شعر انتظار قالب شعر:غزل منبع:گریه‌های امپراتور وزن:مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن ........................................... در راه رسیدن به تو... در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم اصلاً به تو افتاد مسیرم که بمیرم یک قطرۀ آبم که در اندیشۀ دریا افتادم و باید بپذیرم که بمیرم یا چشم بپوش از من و از خویش برانم یا تَنگ در آغوش بگیرم که بمیرم این کوزه ترک خورد! چه جای نگرانی‌ست من ساخته از خاک کویرم که بمیرم خاموش مکن آتش افروخته‌ام را بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم
🤲حبُّ الحسین🤲 تا بُوَد حُبّ حسینی در دلم تا که عشق او عجین شد در گلم تا که جان آید به راه ریشه‌ام دم زنم گویم حسینی پیشه‌ام سوز من شورم شرار آتش است بارش اشکم سرور دلکش است اشک من رودی ز بحر او روان اشک من احیاگر باغ خزان اشک من دائم نویدم داده است بر در بسته کلیدم داده است اشک موجی پر شتاب و بی حباب رو به ساحل او ندارد مثل آب اشک امواج تلاطم آور است در تغافل ها چو رعد و آذر است اشک چون گل چهره‌ام را باز کرد راه و رسم عاشقی آغاز کرد تا حسینم کِشتی است و ناخدا راه دریایی‌ست شور و شوق ما او امید دین و دنیای من است عالمی را سود و سودای من است در شب مرگم چو در زیر لحد هیچکس آنجا نباشد جز احد ناگهان گویند نوری می‌دمد مهر مولا بنده‌اش را می‌خرد مهر مولایم نجاتم داده است بر در جنت براتم داده است مهر مولایم حسین بن علی در زمین و آسمانها منجلی مهر مولایم سرود بندگی‌ست مفخر انسان صعود بندگی‌ست مهر مولایم تقرّب آورد قرب حق را رو به پایان می‌برد مهر مولا قرب یکتا را دراست بهر پروازم بسوی حق پر است این دم اینجا وقت شور انگیزی است با دل و جان روز بر پا خیزی است وقت مردن نیست همت بایدم لحظه لحظه عشق و شدّت بایدم کاسۀ سر عاریت بر یار رفت آنکه سر تا پا همه از یار رفت من نه اینم ظاهر و کی پوستم در حریم کربلای دوستم یار، رسم سوختن داده مرا عقل و هم دیوانگی هر یک بجا عقل، در رسم رهیدن آمدن عشق، در ژرفای دریاها زدن عقل، با چشم حسینی دوختن عشق، در دیوانگی آموختن عقل، تاریکیِ جهلم را برَد عشق، خونِ دوری از دل را خورَد عقل، فرماید که با حق یار باش با حقیقت جمله در یک کار باش هوش و فکرت را به راه یار گیر تا شَوی از جام مولا سیر سیر تا بُود هایی که هوهویی زنم تا بُود شاخی که کوکویی زنم سوی من سوی حسینی است و بس کوی من کوی حسینی است و بس هر که جوید شیوه‌ام را در خطاب گویمش اما فقط روز حساب روز حکم مطلق باری اِله تا که حق گویان بگیرندَش پناه می‌زنم سودای مستی سادگی می‌کنم پروانگی دیوانگی کاشفُ الکربِ الحُسَین احساس من بر لبم عباس من عباس من ✍️