eitaa logo
شعرزاد.معصومه سادات اسدیان
224 دنبال‌کننده
165 عکس
20 ویدیو
0 فایل
خالقین کلمات نمی میرند♥️ @ms_asadyan
مشاهده در ایتا
دانلود
پناه می برم از لحظه های تنهایی به شعر ،شعر همین سرزمین مادری ام
به نام او.... که روحم را با کلمه عجین کرد . در این بهارخانه ام را بنا میکنم. خانه ای که کلمات و احساسم آن را میسازد .سفره ای پهن میکنم با عشق و شما که اهل دلید دعوتید به این مهمانی امید است واژه هایم را بنوشید و دوست بدارید .بودنتان دلگرمم میکند 🥰 سپاس @ms_asadyan https://eitaa.com/sher_zad
آرزویم برایت این است در میان مردمی که می دوند برای زنده بودن تو آرام قدم برداری برای زندگی کردن:) 🪻بهار بر شما مبارک🪻 ۱۴۰۳/۰۱/۰۱ @ms_asadyan https://eitaa.com/sher_zad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السلام علیک یا حجه الله فی ارضه جوانه میزند انگار در بهار غمت به باغ سر زده گویا به اختیار غمت بهار می رسد و دامن زمین سبز است شکوفه داده ولی روی شاخسار غمت بهانه می شود و بغض میشود هر صبح و بعد میچکد از چشم روزگار غمت نشسته جای تبسم کنار سفره ی عید به روی ساحت لبها به افتخار غمت امید آینه ی روشنیست در قلبم نشانده است بر این آینه غبار غمت دلیل روشنی هر ستاره لبخندت دلیل  تاری شب های انتظارغمت غم است باعث هر شعر عاشقانه ببین چگونه داده به غم های ما عیار غمت بیا و حافظه ی باغ را معطر کن بیا که تازه شده باز با بهار غمت
قد می کشد درون سرم یک من جدید یک روح منقلب شده در یک تن جدید من با خودم درون  خودم چرخ میرنم با عشوه های صورتی روشن جدید ممنوعه های باغ ازل را نخورده ام دستم پر است از هوس چیدن جدید من توبه ندامت خود را شکسته ام رقصیده ام به یاد تو با دامن جدید وقتی خدا برای دلم نقشه میکشد دل میدهم به هر چه پرستیدن جدید حالا به چشم های توا یمان می اورم با مکرهای کهنه ات ای دشمن جدید باید که با غرور به دنیا بیاورم با دست های معجزه  ام  یک زن جدید
سزاوار است بانو نامت ام المومنین باشد نگاهت آرزوی رحمه‌للعالمین باشد سزاوار است جای ساره و آسیه و مریم کنار بستر تو حضرت روح الامین باشد خدا میخواست تا نام تو را بالا برد تا عرش خدا میخواست تا نام تو کوثر آفرین باشد خدا میخواست در تاریکی بی وقفه، لبخندت امید بی قراری های ختم المرسلین باشد مسلمان می شوی با آیه های روشن چشمش در این دلدادگی اسم تو باید اولین باشد تمام هستی ات را وقف لبخند خدا کردی که راه و رسم آیین سخاوت اینچنین باشد مقدر بود غم با زخم های کهنه ای در شهر برای خنده های دختر تو در کمین باشد مقدر بود بعد از سالها ریحانه ات بانو برای حفظ دین در کوچه ها نقش زمین باشد شکستند از عداوت ساقه ی نیلوفرانت را نباید هرگز اما مزد احسان تو این باشد برای تو کفن از آسمان می اورد جبرییل ولی در کربلا.....!بگذار اینجا نقطه چین باشد
یکی از بهترین روزهای زندگی هر انسانی، روزیست که می‌گوید "دیگر کافیست!" و به پا می‌خیزد تا برای چیزی که آن را واقعا می‌خواهد، با تمام وجود بجنگد ... https://eitaa.com/sher_zad
بهار میرسد ولی ترانه کم می اورم برای شعر شور شاعرانه کم می اورم بهار میرسد ولی اسیر می شوم چرا نفس میان تنگنای خانه کم می اورم دوباره سبز میشوی میان دستهای من تو سبز می شوی و من جوانه کم می اورم بپبچ دور من بپیچ و از سرم عبور کن برای قطع کردنت بهانه کم می اورم به روی شاخه های تازه ی دلم شکوفه کن پرنده باش اگر چه  اشیانه کم می اورم همیشه دوست دارمت.به سینه میفشارمت ولی برای گریه تو شانه کم میاورم و قول میدهم اگر دوباره عاشقم شوی برای چشمت عشوه زنانه کم می اورم https://eitaa.com/sher_zad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آغوش وا کرده زمین امشب برای تو گل می دهد باغ علی با خنده های تو قد می کشد نور از نگاهت تا خود خورشید در آسمان پیچیده عطر آشنای تو از بس که رسمت مهربانی بوده با مردم گردیده حتی دشمنت هم مبتلای تو آیینه ی حسنی و رسمت جود و احسان است بی شک ملائک بوده اند عمری گدای تو می لرزد آری شانه عرش خدا وقتی سر می‌گذارد درد روی شانه های تو در گوش صبرت خوانده دنیا قصه ی غم را کی می تکاند بغض ها را از صدای تو نان و نمک از سفر لطف تو میجوییم ما سائلان سفره ی مشکل گشای تو چشم تماشای زمین از گنبدت خالیست باید حرم بر پا شود در دل برای تو
ندهد فرصت گفتار به محتاج ،کریم گوش این طائفه آواز گدا نشنیده ست . https://eitaa.com/sher_zad
هدایت شده از پیشانی‌نوشت
• امشب / شبکه چهارم سیما برنامه «سرزمین شعر» شعرخوانی عاطفه جعفری ساعت ۲۲:۳۰
هدایت شده از فاطمه عارف‌نژاد
به مسجد می‌رود یا سمت قربانگاه می‌آید؟ چرا از هر طرف امشب نسیم آه می‌آید؟ قدم‌هایش چقدر از خانه تا مسجد شتابان است به سختی عرش دارد پا‌به‌پایش راه می‌آید چه شوقی می‌چکد از صورتش وقت وضو امشب برایش عاقبت آن لحظۀ دلخواه می‌آید برای بار آخر کوچه‌کوچه، کوفه می‌بیند سراغ سایه‌های تیره، نور ماه می‌آید هلا ای شهر! شام آخر است آماده‌ای آیا؟ چه بر روز تو در این فرصت کوتاه می‌آید؟ نمی‌بینند مردم حجم تنهایی مولا را غریبی علی تنها به چشم چاه می‌آید @fatemeh_arefnejad
امیر لشگر عشقی و قوتی مختصر داری دل دریایی اما چاه غم را دوست‌تر داری به ضرب تیغ تصنیف‌ات هلال ماه می‌رقصد میان فرق شمشیرت سحر، شق‌القمر داری کشید از چله‌ی چشمت، عنان تیر کمان‌داران سپاه ذوالفقارت را پریشان در دو سر داری «گشاد کار مشتاقان در آن ابروی دلبند است» به تیری غمزه کن یارا که در زیر سپر داری خلافت استخوانی در گلو، خاری به چشمت بود چه زخمی از ابومکران این قوم غدر داری دل عالم به داغ نخله‌ی درد تو می‌سوزد از آن آتش که از پهلوی گل تا پشت در داری زمین بر سر کشیده چادرش را سمت دامانت زمان تنگ دم صبحی که از آنجا گذر داری به سمت کوچه‌ها کوچ کسی حتمی است می‌دانند که از فزت برب الکعبه‌ی صبح‌ات خبر داری امیری، کاسه‌ی شیری، نان خشک و خرمایی برای رفتن‌ات هفت آسمان خونین جگر داری @aboajor
خداوندا بحر بی نهایت کرمت وسیعتر از برکه ی حاجات ماست تو به سخاوت شهره تری تا ما به نیاز. تو به بخشیدن راغب تری تا ما به تکدی. فقط تویی که سزاوار خواستنی. خواهش فقط از آستان تو رواست . ما حیا نمی‌کنیم از گناه کردن و تو حیا میکنی از نبخشیدن . https://eitaa.com/sher_zad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قلم به اذن تو برداشتم که چاره کنم غم مدام دلم را و استخاره کنم نگاه سمت نجف ، سمت تو دوباره کنم به جلوه های نگاهت کمی اشاره کنم تویی که خلقت کون و مکان به خاطر توست تویی که حضرت باران همیشه زایر توست سروده است تو را از ازل خداوندت بهشت بوده از آغاز آرزومندت انیس فاطمه بوده است عطر لبخندت که سروران بهشتند هر دو فرزندت به حسن خلق یکی فوق مختصات بشر یکی چراغ ره و کشتی نجات بشر به پیش پای تو دریا چو قطره بیتاب است سحر به شوق وصالت همیشه بی  خواب است عطش کنار تو معنای روشن آب است کسی که مهر تودارد ز عشق سیراب است طواف کرده تو را کعبه با شعف هر شب به شوق میبردم خواب تا نجف هر شب نسیم مست هوای معطر تن توست و ماه اگر بدرخشد زچشم روشن توست هنوز دست یتیم جهان به دامن توست زبان هر قلمی الکن از سرودن توست جهان بخاطر روی تو افریده شده از عشق توست که در روح ما دمیده شده نیافریده خدا چون تو در جهان شاهی برای امر خلافت چقدر دلخواهی نبوده غیر رهت مستقیم تر راهی تویی که همدم و همراز خلوت چاهی گلوی چاه پر است از صدای گریه ی تو کسی نبوده چو شب آشنای گریه ی تو سحر به شوق تو سر می زند به خانه صبح گرفته از تو فقط آسمان نشانه صبح از ان زمان که تو رفتی از اشیانه صبح چقدر غصه نشاندی به روی شانه صبح بلند شو که یتیمان‌کوفه بی پدرند برای دیدن تو تا همیشه پشت درند هنوز بغض تو در گوش کهکشان جاریست ودرد های تو در سینه زمان جاریست هنوز نام  تو در متن هر اذان جاریست صدای گرم تو در قلب شیعیان جاریست هماره وصف تو را مصحف مبین گفته خدا زخلقت تو بر خود افرین گفته
مهمانی خدا دارد تمام میشود اما درهای آسمان همیشه باز است. متاسفانه این رزق دیر به من رسید .اما الحمدالله که رسید .👇👇👇
وا می‌شود دوباره از این آسمان دری لبخند می‌زند به زمین ماه دیگری با یک سبد شکوفه نورانی دعا سر می زند به شهر، هوای معطری نیلوفری به شوق رسیدن به آسمان پیچیده عاشقانه به پای صنوبری چون موج سر به سجده نهادم به صخره ها در ساحل رضای تو دنبال گوهری با صوت ربنای سحر مست میشویم اعجاز کن به نغمه ی الله اکبری هر شب کنار سفره افطار مهرتو نوشیده ایم از می ناب تو ساغری دارد مدام نام تو تسبیح میشود در دست های خسته و فرتوت مادری این ذره جز به لطف تو بالا نمی رود در شأن نام توست فقط ذره پروری هر گز به درک نام تو انسان نمی رسد از هر چه فکر و وهم و خیال است برتری
امروز بیستم فروردین سالروز شهادت سید مرتضی آوینی است، کسی که رهبر معظم انقلاب او را سید شهیدان اهل قلم نامید، همان که در حوزه فرهنگ و قلم و مستند سازی به زیبایی تمام درخشید و راه و رسم شهیدان را با شکوه تمام به تصویر کشید.  شهید آوینی با قلم متعهدانه و نورانیش درس بزرگی به تمام اصحاب قلم داد، او سنگینی رسالت کاروان عاشورائیان را بر شانه های خود احساس کرد و در نهایت در راه انجام رسالتش عاشورایی شد. و چه زیبا گفت شهید آوینی که : «وای بر آن کس که در صحراء محشر سر از خاک بردارد و نشانه ای از معرکه جهاد در بدن نداشته باشد.» سالروز شهادت این هنرمند شهید توسط رهبر انقلاب روز «هنر انقلاب اسلامی» نامگذاری شد .