eitaa logo
شاعرانه
26.4هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
810 ویدیو
80 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
سر شب تا به سحر گوشه زندان چه کنم دل آشفته چو گیسوی پریشان چه کنم گاه پروانه صفت سوختم از هجر رضا گاه چون شمع مرا سینه سوزان چه کنم آرزویم به جهان دیدن روی پسر است سوختم،سوختم از آتش هجران چه کنم؟ کنج زندان،بلا گشته ز هجران رضا تیره روز من از شام غریبان چه کنم نه رفیقی به جز از دانه زنجیر مرا نه انیسی به جز از ناله و افغان چه کنم به خدا دوری معصومه و هجران رضا می کشد عاقبتم گوشه زندان چه کنم از وطن کرده مرا دور،جفای هارون من دل خسته سر گشته و حیران چه کنم گلی از خار ندید،این همه آزار که من دیدم از طعنه این مردم نادان چه کنم سرنگو کاش شود خانه هارون پلید که چنین کرد مرا بی سرو سامان چه کنم؟ 📜 @sheraneh_eitaa
یاد تو شب و روز قرین دل ماست سودای دلت گوشه‌نشین دل ماست از حلقهٔ بندگیت بیرون نرود تا نقش حیات در نگین دل ماست |شبتون بخیر 📜 @sheraneh_eitaa
با حضور دل ز لذت های دنیا صلح کن تا هم اینجا از بهشت جاودانی برخوری جهد کن پیش از طلوع صبح چشمی باز کن تا ز فیض سر به مهر آسمانی برخوری 📜 @sheraneh_eitaa
نگاه خسته ی تان ماتمی به دل انداخت برای سینه ی ما روضه ی محرم ساخت دوباره پیرُهن مشکی عزای شما و باد می وزد از مشهد رضای شما بخواه تا که کمی روضه خوان شوم آقا فدای آن تن مجروحتان شوم آقا چقدر برف نشسته است روی گیسویت شبیه مادرتان گشته است پهلویت امام گوشه نشینم ، نگو تو را زده اند نه نه نذار ببینم ، نگو تو را زده اند تو را به جان رضایت نگو چه بد زده است نگو که پای پلیدی تو را لگد زده است چقدر رنگ کبودی گرفته بازویت!!!؟ چقدر فاصله افتاده بیـن زانویت !؟ تکان مخور ز پرت خون تازه می آید از این شکاف سرت…خون تازه می آید فدای آن همه زخم نشسته بر بدنت فدای ساق شکسته…فدای آن دهنت امام یکسره مظلوم ! امام زندانی امام گمشده در ازدحام زندانی خمیده…تشنه…شکسته…غریب گردیدی شبیه حضرت "شیب الخضیب” گردیدی دوباره حرف عطش ، حالمان پریشان شد دوباره نوبت یک روضه از "حسین جان” شد ؛ نه سیدالاسرا تاب راه رفتن داشت نه این قلم جگر قتلگاه رفتن داشت… و باز بر جگرم آه ِ بی شمار آمد صدای ؛ عمه ! علیکن بالفرار آمد فدای صبر شما ، من کمی کم آوردم به قلب قائمتان باز هم غم آوردم…!. 📜 @sheraneh_eitaa
هفتم امام شیعیان،موسی بن جعفر زندانی آل نبی،سبط پیمبر در کنج زندان،با حی سبحان نالید و هر دم،گفتا به افغان انا فتحنا لک فتحا مبینا گفتا خدایا کنج این زندان افکارم از زهر هارون رفته از کف اختیارم در کنج زندان با حی سبحان نالید و هر دم،گفتا به افغان انا فتحنا لک فتحا مبینا جرمم بود حق گوئی و ترویج دینم هستم رضا در راه حق گر این چنینم در کنج زندان،با حی سبحان نالید و هر دم،گفتا به افغان انا فتحنا لک فتحا مبینا پایم اگر دبند و زنجیر خسان است در راه حق این شیوه آزادگان است در کنج زندان با حی سبحان نالید و هر دم،گفتا به افغان انا فتحنا لک فتحا مبینا یا رب نجاتم ده ، از این زندان هارون از ظلم و جور آن لعین،گشته دلم خون در کنج زندان با حی سبحان نالید و هر دم،گفتا به افغان انا فتحنا لک فتحا مبینا 📜 @sheraneh_eitaa
💠•💠•💠•💠•💠•💠•💠•💠•💠•💠•💠•💠 دستاوردهای انقلاب اسلامی(6)🇮🇷 💠•💠•💠•💠•💠•💠•💠•💠•💠•💠•💠•💠 📜 @sheraneh_eitaa
گوشه زندان گشته ماوایم خون رگهایم جاری از پایم درد هجران شد نصیبم من غریبم من غریبم وامصیبت وامصیبت آسمان گرید بر دل زارم دیده درراهت چشم خونبارم ای رضا جانم کجایی دیدن بابا بیایی وامصیبت وامصیبت گشته آماج غصه ها حالم درقفس مانده مشتی ازبالم دیدنم آید شبانه دشمنم با تازیانه وامصیبت وامصیبت ناله ها دارم از غم و محنت مانده بردوشم کوهی ازغربت ناله ها دارم به سینه شد دلم تنگ مدینه وامصیبت وامصیبت 📜 @sheraneh_eitaa
میلاد حسنی متولد ۲۱ فروردین سال ۱۳۶۷ است. وی در رشته تکنولوژی کنترل تحصیل کرده است. او ابتدا با سرودن نوحه وارد عرصه شعر شد و از سال ۸۷ به سرودن شعر کلاسیک روی آورد. حسنی در هر دو عرصه فعالیت دارد و از شاعران آیینی به شمار می‌آید. او در راه پیشبرد شعر آیینی با مجمع شاعران اهل‌بیت(علیهم‌السلام) همکاری داشته است. مجموعه شعر «زبرجد» دربردارنده اشعار او است. 📜 @sheraneh_eitaa
رشته‌ی دلهای عاشق پشت این در بسته شد رزق ما از سفره‌ی موسی ابن جعفر بسته شد تا خبر آمد غروب از خانه بیرون می‌زند با هجوم سائلان از صبح معبر بسته شد مشت ما را وا نخواهد کرد وقتی از کرم مشت مسکین درش با کیسه‌ی زر بسته شد آنکه از کار پیمبرها گره وا می‌کند دست و پایش در غل و زنجیر آخر بسته شد ای خدا آزاد بودن پیشکش این ظلم چیست؟ در قفس حتی پر و بال کبوتر بسته شد یک نفر با تازیانه آمد و در باز شد یک نفر با تازیانه آمد و در بسته شد تازیانه رفت بالا چشم مادر تار گشت تازیانه خورد بر تن چشم مادر بسته شد آه روی تخته پاره ساق پایش بند نیست بیش از این حرفی ندارم روضه ها سربسته شد 📜 @sheraneh_eitaa
8.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | شعرخوانی حمیدرضا برقعی برای شهادت امام موسی کاظم (علیه السلام) 📜 @sheraneh_eitaa
💔از فراقت به جوانی همگی پیر شدیم.. بی تو از وادی دنیا همگی سیر شدیم.. بی خود ازحادثه عشق تو دیوانه و مست عاشق کوی تو گشتیم و زمین گیر شدیم.. 📜 @sheraneh_eitaa
از درد فراقت ای به لب شکر ناب نی روز مرا قرار و نی در شب خواب چشم و دل من ز هجرت ای در خوشاب صحرای پر آتش است و دریای پر آب 📜 @sheraneh_eitaa