سر شب تا به سحر گوشه زندان چه کنم
دل آشفته چو گیسوی پریشان چه کنم
گاه پروانه صفت سوختم از هجر رضا
گاه چون شمع مرا سینه سوزان چه کنم
آرزویم به جهان دیدن روی پسر است
سوختم،سوختم از آتش هجران چه کنم؟
کنج زندان،بلا گشته ز هجران رضا
تیره روز من از شام غریبان چه کنم
نه رفیقی به جز از دانه زنجیر مرا
نه انیسی به جز از ناله و افغان چه کنم
به خدا دوری معصومه و هجران رضا
می کشد عاقبتم گوشه زندان چه کنم
از وطن کرده مرا دور،جفای هارون
من دل خسته سر گشته و حیران چه کنم
گلی از خار ندید،این همه آزار که من
دیدم از طعنه این مردم نادان چه کنم
سرنگو کاش شود خانه هارون پلید
که چنین کرد مرا بی سرو سامان چه کنم؟
#خوشدل_تهرانی #شهادت_امام_موسی_کاظم #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
علیاکبر خوشدل تهرانی ۹ تیر ۱۲۹۳ در تهران متولد شد. وی تحصیلات کلاسیک خود را تا دیپلم ادامه داد و سپس به فراگیری علوم قدیم مانند ادبیات عرب، منطق و فلسفه روی آورد. او طی سی سال به نقاط مختلف ایران و کشورهایی ازجمله ترکیه، مصر، حجاز و هندوستان سفر کرد. بیشتر مضامین اشعارش در مدح و رثای ائمۀ اطهار (علیهمالسلام) است و به گفتۀ خودش برای هر یک از ایشان ۷۱ قصیده به تعداد سالهای عمرش سروده است. «بزرگ فلسفه قتل شاه دین این است» مطلع معروفترین غزل عاشورایی او است. خوشدل سرانجام در ۱ مهر ۱۳۶۵ چشم از جهان فرو بست و در ابنبابویه تهران به خاک سپرده شد. از آثار او علاوه بر دیوان اشعارش، میتوان به «گلشن خوشدل» و «عمدةالاسرار» اشاره کرد.
#معرفی_شاعر #خوشدل_تهرانی
📜 @sheraneh_eitaa
داستانهایی که از شام خراب آوردهام
عالمی از صبر خود در اضطراب آوردهام
رأس خونین تو بر نی بود با من همسفر
خود تو دانی ز آن چه از شام خراب آوردهام
ای کتابالله ناطق! بین تو بر بیمار خویش
آیهای از سورهٔ اُمّ الکتاب آوردهام
سر زدم بر چوب محمل تا سرت دیدم به نی
وین سر بشکسته را، از خون خضاب آوردهام
پیش چشم من عزیزت در خرابه جان سپرد
سختجانی بین که با این غصه، تاب آوردهام
کودک شش ماههات گر خفته روی سینهات
از پی دیدار او همره، رباب آوردهام...
«خوشدلا» بربند لب از ماتم سلطان دین
چون براتِ رحمتِ یوم الحساب آوردهام
#خوشدل_تهرانی #شعر #اربعین
📜 @sheraneh_eitaa