eitaa logo
شاعرانه
26هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
831 ویدیو
81 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
گفته بودم فراموشی زمان می خواهد اشتباه بود فراموشی زمان نمی خواهد فراموشی دل می خواست که آن هم پیش تو ماند. 📜 @sheraneh_eitaa
تک درختی خسته ام در بیشه زاری دور دست روزگاری چلچله بر شاخه هایم مینشست سایه من اعتباری بود بهر بیشه زار حال اما من ندارم لحظه ای صبر و قرار برگ و بارم رو به زردی رفته حتی در بهار ریشه ام آبی نمی یابد که باشم استوار با شروع خشکسالی بیشه هم خشکیده است در درون بستر آن خار و خس روئیده است این حوالی روستایی هست در قلب کویر گله ی آنها گهی رد میشود از این مسیر چون ندارم منفعت دیگر برای روستا اره اش را تیز کرده کدخدای روستا آخ اگر باران ببارد باز درمان میشوم ور نه با تیغ تبرها چوب قلیان میشوم نیک میدانم که آبادی بدون آب نیست لحظه ای کوتاه شاید میتوان بی آب زیست 📜 @sheraneh_eitaa
نومید مشو بنده ، از رحمت ما هرگز زیرا که به غیر از ما ، کس نیست تورا هرگز خواهم که در این عالَم، تو پاک شوی از جُرم ورنه به تو نفرستم‌، ای بنده‌، بلا هرگز چون سوخته ای امروز، از درد فراق ما در سوختنت فردا‌، ندهیم رضا هرگز من با توام ای عاشق‌، تو نیز به ما می‌باش هرگز چو نشاید دوست‌، از دوست جدا هرگز هرچند که رو از ما برتافتی و رفتی رو از تو نمی‌تابد خود رحمت ما هرگز از درد فراق ما یک شب چو به روز آری دیدار نپوشانم در روز لقا هرگز ای بنده گناه خود، تو دیدی و تو دانی بر روت نیارم هم ، در روز جزا هرگز ای جمع تهی‌دستان حقّا که نخواهم بست من این درِ رحمت را بر روی شما هرگز از بیم جدا بودن ، از دولت جاویدان محیی نبوَد یک‌دم، بی‌یاد خدا هرگز... 📜 @sheraneh_eitaa
‍ آغوش تو را امشب اگر سخت فشارم امید که شب را سحری میرسد از نو شبتون در پناه حق 📜 @sheraneh_eitaa
‍ ‌‌‌‌‌ صبح است و هوای با تو بودن بر جان و دلم همیشه کوک است... |صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
شوری که در جهان من افتاد، این نبود نامی که بر زبان من افتاد، این نبود آن راز سر به مهر که سی سال پیش ازین چون آتشی به جان من افتاد، این نبود پیغمبری که با نفحات شبانی اش یک شب از آسمان من افتاد، این نبود آن شعله های سر کش آتش که با وقار در پای دودمان من افتاد، این نبود آن کشتی نجات که در باد هولناک از موج بی امان من افتاد، این نبود دستی که از تلاطم دریا مرا گرفت وقتی که بادبان من افتاد، این نبود قولی که بر زبان تو لغزید آن نشد شعری که در دهان من افتاد، این نبود 📜 @sheraneh_eitaa
چشـمـت پیاله‌ای که ز جنت رسـیده است دل،خونِ‌لاله‌ای‌که به زحمت چکیده است چون مـاهِ مـهـر پرورِ تو جلوه گر شود هـر آینه که روی تو را برگزیده است بگـذار تا جنون به دلم رخـنه‌ای کند باعقل،کی دلی به مرادش رسیده است؟ این مرغِ دل که در قفس سینه‌ام فسرد عمـری ز شوق، با تب و تابی تپیده است شعری شریف،طبعِ لطیفی به دل نگاشت آن پنجه‌ای که نقش خیالی کشیده است 📜 @sheraneh_eitaa
هدایت شده از قاصدک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸کلی بار از ترکیه و امارات برامون رسیده😍 لباس مجلسی شومیزهای ترک لباسهای عربی کیفیت داریم 💯 ✅ارسال رایگان ✅ضمانت مرجوع ✅پرداخت درب منزل https://eitaa.com/joinchat/1787822842C29b5a06d7c https://eitaa.com/joinchat/1787822842C29b5a06d7c 🔵🟣🔵🟣🔵🟣🔵🟣🔵
نگارم ساخت مأوی در دل دل به ره بگذار دل آ در دل دل ز دانشور مپرس احوال دلبر جمالش هست پیدا در دل دل ز حسن دل ربای حضرت دوست هزاران پرده بگشا در دل دل دو عالم را خرد آیینه آراست رخش آئینه آرا در دل دل محیط فکر بی پایان ادراک چو یک حلقه به صحرا در دل دل اگر عالم کتاب حق تعالی است همه نقش است و معنی در دل دل جمالش بر تو پنهان است و ماراست پو خورشید آشکارا در دل دل شبی گفتم در آن خلوت بدان یار که دائم باشدت جا در دل دل بگفت آری ولی از ما نشان نیست ز فکر توست غوغا در دل دل الهی عقل و هوش و دانش افکند که عشق آمد تماشا در دل دل 📜 @sheraneh_eitaa
خوب، پرنده‌مان را گرفتیم و در قفس انداختیم و او برایمان آواز می‌خواند شیرین‌ترین آوازی که تا بحال شنیده‌ایم زمان آنست اکنون، که پرنده‌مان را رها کنیم... 📜 @sheraneh_eitaa
آقای محسن کاویانی شاعر جوان و موفق در 11 اردیبهشت 1368 در محله‌ی (جوی شور) قم به دنیا آمد. اصالت پدری او از لرهای منطقه‌ی نهاوند و ملایر است؛ و دلیل نام خانوادگی او نیز به طایفه‌ی پدری او یعنی طایفه‌ی کاویانی که یکی از تیره‌های بزرگ قوم لر بوده می‌رسد و عده‌ای معتقد هستند که از نوادگان کاوه‌ی آهنگر می‌باشند؛ پدرش از جانبازان شیمیایی هشت سال دفاع مقدس است. وی ورزش کشتی و در کنار آن رشته‌های زورخانه‌ای را در سال 1381 به‌صورت جدی و حرفه‌ای آغاز کرد؛ و در سه مقطع نونهالان ، نوجوانان و جوانان بارها در سطح استانی ملی و کشوری صاحب مقام‌های قهرمانی و نایب قهرمانی شد و از دلایل اصلی علاقه‌مندی او به شعر را می‌توان به همین روحیه‌ی سنت گرا و درآمده از بطن یک ورزش ملی_مذهبی اشاره کرد. خود نیز دلیل علاقه‌مندی‌اش به شعر را طنین ضرب و زنگ زورخانه و اشعاری که مرشد می‌خواند می‌داند؛ از همین رو در همان سال‌های 84 و 85 اشعاری می‌نوشت و گاهی هم به‌دست مرحوم مرشد محمدزاده می‌داد تا بخواند اما آشنایی جدی او با شعر و محافل شعری از سال 88 و 89 بود که با اصرار یکی از دوستانش پایش به محافل شعری باز شد و شعر را به صورت حرفه‌ای و جدی زیر نظر استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه) دنبال کرد. کاویانی تا کنون برگزیده‌ی بیش از 450 کنگره‌ی شعر ملی و بین المللی شده است. 📜 @sheraneh_eitaa