eitaa logo
شاعرانه
21.9هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
87 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
اِبْن‌ِ عِمادِ خُراسانى‌، علاءالدين‌ محمد بن‌ عمادالدين‌ (درگذشته به سال ۸۰۰ قمری/ ۱۳۹۸ میلادی)، از شاعران‌ پارسى‌گوی سدهٔ هشتم است. از اشارات کوتاه تذکره‌نویسان چنین برمی آید که اصل ابن عماد از خراسان و زادگاه او نیز آنجا بوده، ولی در شیراز اقامت داشته و اکثر اوقات خود را در این شهر گذرانده است. معلوم نیست که وی به کدام یک از مناطق خراسان تعلق داشته و در چه زمانی آن ناحیه را ترک کرده و به شیراز مهاجرت کرده است، ولی طول اقامت وی در شیراز موجب شده است که برخی او را شیرازی بپندارند. ابن عماد در بیشتر فنون سخن مهارت داشته و اشعار او مورد توجه سخندانان بوده است، چنانکه دولتشاه سمرقندی شیوایی کلام او را در غزل و قصیده ستوده است. ابن عماد اشعاری در مدح رسول اکرم(ص) و امامان(ع) سروده است که نشان از تشیع او دارد. اشعار او دارای مضامین عرفانی است و در غزلیات خود «‌ابن عماد‌» تخلص می‌کرده است. از آثار او روضة المحبين‌ يا ده‌ نامه است که به تصحیح استاد سعید نفیسی منتشر شده و به همت آقای سید محمدرضا شهیم در گنجور در دسترس قرار گرفته است. اين‌ کتاب‌ مانند «ده‌ نامه‌»های ديگری که‌ از عهد مغول‌ به‌ بعد رايج‌ شد، منظومه‌ای است‌ عاشقانه‌ در بيان‌ حالات‌ عشق‌ و نامه‌هايى‌ که‌ ميان‌ عاشق‌ و معشوق‌ مبادله‌ شده‌ است‌. اين‌ اثر در ۷۹۴ قمری (۱۳۲۹ میلادی) و در ۷۶۰ بيت‌ به‌ شکل‌ مثنوی سروده‌ شده‌ و از زمان‌ تأليف‌ در ميان‌ اهل‌ ادب‌ از اشتهار ويژه‌ای برخوردار بوده‌ است‌. دولتشاه‌، از شهرت‌ اين‌ کتاب‌ در زمان‌ خود سخن‌ مى‌گويد و کثرت‌ نسخه‌های خطى‌ آن‌ در کتابخانه‌های جهان‌ اين‌ گفته‌ را تأييد مى‌کند. 📜 @sheraneh_eitaa
ای مقصد هر امیدواری بخشندۀ هر گناهکاری گر جرم ز بندگان نیاید عفو تو جمال کی گشاید گر بار گناه ما گران است لطف و کرم تو بی‌کران است یارب به صفای صبح‌خیزان یارب به دعای اشک‌ریزان یارب به دل نیازمندان یارب به نیاز مستمندان کز سر محبتم کن آگاه در خاطرم این و آن مده راه بفروز دلم به نور ایمان بر من بگشا دری ز عرفان بیدارکنم ز خواب غفلت مستم مکن از شراب غفلت برابن عماد بی سروپای رحمت کن و از کرم ببخشای 📜 @sheraneh_eitaa
از درد دلم خبر نداری زان فارغی از فغان و زاری در عشق تو محرمم نسیم است غم همدم و ناله‌ام ندیم است آن دم که بنالم از دل تنگ بس خون بچکانم از دل سنگ از سوز درون چو برکشم آه همچون دل شب کنم رخ ماه خون دل و آه صبحگاهی این رفت به ماه و آن به ماهی ای گلبن باغ دل‌ربایی بگذار طریق بی‌وفایی در کینه مپیچ و مهربان شو بایک‌دل خویش یک‌زبان شو 📜 @sheraneh_eitaa
در عشق به جز بلا ندیدند جز درد دل و عنا ندیدند چندانک پی وفا سپردند غیراز ستم و جفا ندیدند گشتند به تیغ غصه مقتول در فرقت و خون‌بها ندیدند جان و دل خویش را زمانی از محنت و غم رها ندیدند در دست بلای عشق خود را جز عاجز و مبتلا ندیدند گشتند بسی درین بیابان سرگشته و رهنما ندیدند بسیار درین طلب بمردند از درد دل و دوا ندیدند 📜 @sheraneh_eitaa
در عشق تو دل ز دست دادم بر خویش در بلا گشادم 📜 @sheraneh_eitaa
چشمم ز غمت پرآب تا کی وز هجر تو دل کباب تا کی چون غمزه شوخ نیم‌مستت حال دل من خراب تا کی بخت از من زار دل رمیده چون چشم خوشت به خواب تا کی این سوز من و نیاز تا چند وین ناز تو و عتاب تاکی از چشم من فراق‌دیده رخسار تو در حجاب تا کی بیچاره دل من از فراقت در محنت و اضطراب تاکی با ابن عماد خسته آخر ای ترک خطا خطاب تا کی 📜 @sheraneh_eitaa
وصلم نشود تو را میسر بگذار حدیث وصل و بگذر 📜 @sheraneh_eitaa
یارب چه دمی‌ست روح‌پرور آن دم که رسد وصال دلبر ای ماه فلک بسان غلامت آسوده روانم از پیامت المنت‌للّٰه ای دل‌افروز کامد به سر این غم جگرسوز چون نامه وصلت ای پری‌رخ آورد صبا به فال فرخ تعویذ دل فکار کردم سرمایۀ افتخار کردم از مژدۀ وصل تو شدم شاد گشتم ز کمین محنت آزاد شد آتش فرقت تو ساکن زین مژدۀ روح‌بخش لیکن فرمان صبوری‌ام چو دادی صد نعل در آتشم نهادی بگشای نقاب و روی بنمای زین بیش صبوری‌ام مفرمای صبر از دل عاشق است نایاب کی تشنه کند صبوری از آب دردی که مرا بود ترا نیست صبری که تو را بود مرا نیست زنهار مجوی دوری از من دیگر مطلب صبوری از من جانم به لب آمد از صبوری کافر نکشاد درد دوری 📜 @sheraneh_eitaa