eitaa logo
شاعرانه
26.6هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
799 ویدیو
80 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
آئینه ی جان، تیره اگر نیست ترا پس بهرِ چه، بر دوست نظر نیست ترا؟ در آینه از وی اثری می طلبی آئینه همه اوست، خبر نیست ترا 📜 @sheraneh_eitaa
امیر فخرالدین محمود بن امیر یمین‌الدین طُغْرایی فَریومَدی (زاده ۶۸۵ هجری قمری در فریومد از توابع سبزوار، درگذشته ۷۶۹ هجری قمری) فیلسوف، شاعر و بزرگ ترین قطعه‌سرای ایرانی است. پدرش امیر یمین‌الدین، مردی ادیب و شاعر بود که در زمان سلطان محمد خدابنده می‌زیست و در دستگاه امیران خراسان، به شغل دفتری و طُغْرانویسی اشتغال داشت و ظاهراً از همین روی به «طغرایی» شهرت یافته بود. سال‌های نخستین زندگانی ابن‌یمین در خراسان گذشت. در دوران جوانی، به تبریز رفت و به درگاه غیاث‌الدین محمد بن رشیدالدین فضل‌الله، وزیر پیوست و آن وزیر را ستایش کرد، ولی کارش در آن شهر دوام نیافت چنان که ناگزیر شد در قطعه‌ای که خطاب به غیاث‌الدین محمد سرود، از او اجازهٔ بازگشت به شهر خویش را بخواهد. قطعهٔ دیگری در دیوان او هست، که نشان از زندگی وی در عراق عجم و بازگشتش به خراسان می‌دهد. علاوه بر دیوان اشعار، بعضی منشآت او نیز در کهن‌ترین ویرایش دیوانش که ظاهراً پیش از سال ۹۳۱ هجری قمری نوشته شده، موجود است و دو نامه از آن‌ها نیز انتشار یافته‌است. 📜 @sheraneh_eitaa
اصل علمی را که بخشد ایمنی از مهلکات در حقیقت با علوم منجیاتش انتماست حاسد از درد حسد هرگز کجا یابد نجات بی اشاراتش که کلیات قانون شفاست شاهباز همتش بر لامکان سازد مکان تا نپنداری که او را شاخ سدره منتهاست سر فرو نارد بطوبی و بکوثر همتش کی فرود آرد که آن با همتش آب و گیاست بس عجب ناید نعیم خلد اگر خوش نایدش چون ز مهمان خانه قدسش ابا اندر اباست از نژندی خصم او را جایگه تحت الثری از بلندی قدر او فوق سماوات العلاست همت عالی او را خاک و زر یکسان بود اینکه زر بر خاک پاشیده است بر حالش گواست قبه گردون گردان حلقه درگاه اوست زآنسبب چون حلقه دائم قامتش در انحناست هر که مهرش در میان جان ندارد چون الف قامتش روز جزا از غم چو جیم و نون دو تاست ایجنابت قبله حاجات ارباب نیاز حاجتی کاینجا رود معروض بی شبهت رواست حاجت ابن یمین را هم روا کن بهر آنک حاجت خلقان روا کردن ز اخلاق شماست در ره اخلاص تو جز افتقارم هیح نیست و آنکه زاد او نه فقرست اندرین ره بینواست نیستم محتاج دنیا چون فنایش در پی است کار عقبی دار و حالش را که در دار البقاست جرم اینعاصی مجرم روز حشر از حق بخواه کز تو استغفار و غفران فراوان از خداست وین شکسته بسته بیتی چند ازین مسکین پذیر کاین نه مدح تست بهر شهرت اخلاص ماست من کدامین مدح گویم کان ترا لایق بود چون صفات ذات پاکت برتر از حد ثناست کردگارا طاق این فیروزه قصر زرنگار تا بحکم واضع دین قبله اهل دعاست حضرت عالیش را بر داعیان مفتوح دار کز جنابش یافت داعی هر مراد دل که خواست 📜 @sheraneh_eitaa
ای ز آتش سودات، دل اندر تب و تاب وی عالم خاکیم، ز عشق تو خراب دارم ز غمت، مردمِ چشمی چو حباب دائم ز هوا خیمه زده بر سر آب 📜 @sheraneh_eitaa
دیدم میان ظلمت شب نور روز را کردم بسی تأمل و جای تأملست گفتم مگر که هاله مشکست گرد ماه یا بر جبین زهره فروغ تو کاکلست شبتون در پناه حق 📜 @sheraneh_eitaa
هر که بیند رخ آندلبر یغمائی را نکند هیچ ملامت من شیدائی را جان زیان کرد دلم بر سر بازار غمش وینزمان سود بود این دل سودائی را دلبرا زلف تو عیسی دم و زنار و شست بو که احیا نکند ملت ترسائی را تا نیابد ز رخت شمع فلک پروانه روشنائی ندهد گنبد مینائی را ز آنکه آن خط مسلسل چو محقق گردد بیگمان نسخ کند آیت موسائی را کاش بینم نفسی خیل خیال تو بخواب تا بدو باز برم محنت تنهائی را گفته بودم که بگویم غم دل پیش رخت خود گشادی رخ و بستی در گویائی را عشق آمد ز در ابن یمین رفت شکیب کی بود طاقت عشق تو شکیبائی را 📜 @sheraneh_eitaa