eitaa logo
شاعرانه
21.7هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
87 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
جَهانْ‌مَلِک خاتون دختر جلال الدین مسعودشاه اینجو بنیان‌گذار فرمان‌روایی اینجو در فارس (زادهٔ پیش از ۷۲۴ هجری قمری در شیراز، درگذشته بین ۷۸۴ تا ۷۹۵ هجری قمری)‌شاهدخت و بانوی شاعر ایرانی است که در نیمهٔ دوم سدهٔ هشتم هجری می‌زیست. او همدوره با حافظ و عبید زاکانی بود و با عبید زاکانی مشاعره و رودررویی داشته است. وی از نظر کمیت ابیات، بیش از هر شاعر زن دیگری در تاریخ ادبیات ایران تا قرن حاضر شعر سروده است. اشعار او به زبان‌های فرانسوی، ایتالیایی و انگلیسی ترجمه شده‌اند. جهان تنها فرزند جلال‌الدین مسعودشاه بود که تا بزرگسالی زنده ماند و چون مسعودشاه فرزند پسر نداشت،احتمالاً او نسبت به دیگر شاه‌دخت‌های دربار اینجو، از شرایط آموزشی بهتری برخودار بوده است. وقتی در سال ۷۴۳ ق، پدرش کشته شد، عمویش شیخ ابواسحاق قیم جهان شد. شیخ ابواسحاق توانسته بود در جنگی خونین با یاغی باستی به پیروزی برسد و به‌جای برادرش (مسعودشاه) به حکومت برسد. شیراز تحت حکومت ابواسحاق، «بهشت شاعران» بود و شاعرانی چون خواجوی کرمانی و حافظ در دربار او آمدوشد داشتند. احتمالاً شیخ ابواسحاق بود که جهان را تشویق به شعرسرایی نیز کرد.او بین سالهای ۷۴۴-۷۴۷ با امین‌الدین جهرمی، ندیم شیخ ابواسحاق ازدواج کرد.وقتی شیراز در سال ۷۵۴ق توسط شاهزاده مظفری، امیر مبارزالدین فتح شد، شیخ ابواسحاق به اصفهان گریخت، ولی بلافاصله دستگیر شد و در میدان سعادت شیراز به دار آویخته شد. بعد از کشته شدن شیخ ابو اسحاق، دوران سختی برای جهان‌ملک خاتون آغاز شد، ولی با این حال در شیراز ماند. او حداقل در یکی از غزل‌های خود امیرمبارزالدین را به ریشخند گرفته و هجو کرده است. پسر امیرمبارزالدین، یعنی شاه شجاع پس از کورکردن او در سال ۷۵۹ ق.، به‌جایش بر تخت سلطنت نشست. شاه شجاع نسبت به پدرش علاقه بیشتری به شعر و فرهنگ و ادب داشت. تا جایی که وی هم ممدوح حافظ بود و هم ممدوح جهان ملک خاتون. ظاهراً جهان تا اواخر قرن هشتم قمری یا حداقل سال ۷۸۴ زندگی می‌کرده است، زیرا در غزلی، شاهزاده جلایری احمد بن بهادر پسر شیخ اویس را مدح کرده است و او در آن سالها حاکم اصفهان بوده است. در غزل دیگری او میرانشاه پسر تیمور لنگ (درگذشته ۸۱۱ ق) را ستوده است که او در سالهای ۷۸۲ و ۷۹۵ حاکم خراسان و آذربایجان بوده است. اگر این غزل واقعا در مدح همین میرانشاه باشد، پس جهان باید در تاریخی پس از سال ۷۹۵ ق درگذشته باشد. 📜 @sheraneh_eitaa
نه توان پیشِ تو آمد نه تو آیی بر ما کیست پیغام‌رسان من و تو غیر صبا؟ بیش از این طاقتِ بارِ شبِ هجرانم نیست ای عزیز از سر لطفت ز در بنده درآ بندهٔ خستهٔ بیچاره به وصلت بنواز تا به کی بر منِ بی‌دل رَوَد این جور و جفا؟ دردم از حد بِگُذشت و جگرم خون بِگِرفت چون طبیب دلِ مایی ز که جوییم دوا؟ جز جفا نیست نصیبِ من دل‌خسته ز دوست برگرفتند ز عالم مگر آیینِ وفا؟ شمعِ جمعی تو و پروانهٔ رخسارِ تو دل نیست در مجلس ما بی رخ تو نور و صفا خبرت نیست که بیچاره تنِ من به جهان بندهٔ خاص تو از جان شده بی روی و ریا 📜 @sheraneh_eitaa
چه جان باشد که جانانش نه پیداست چه سر باشد که سامانش نه پیداست چه عیدی باشد آخر در جهان نو چو جان من که قربانش نه پیداست خیال روی تو در دیده ی من چنان آمد که مهمانش نه پیداست مرا دردیست در دل از فراقش مسلمانان که درمانش نه پیداست به جان آمد دلم از درد دوری شب هجر تو پایانش نه پیداست چنان دل برد از دستم به یک بار که در زلف پریشانش نه پیداست جهان گفتا بگیرم دامن دوست چو از چشمم گریبانش نه پیداست بزد تیری ز غمزه بر دل من چنان گم شد که پیکانش نه پیداست 📜 @sheraneh_eitaa
یارب به درت شب نیازست امشب با دوست مرا نوبت رازست امشب قلبست و خلاص خواهم از دل زان روی در بوته عشق در گدازست امشب 📜 @sheraneh_eitaa
هستم من سرگشته به عشقت سرمست جان خسته ز عشق یار و دل داده ز دست از گلبن وصل او نچیدم یک گل وز خار جفا جان جهانی را خست 📜 @sheraneh_eitaa
هرگز دل من بی تو قراری نگرفت روزی ز میان تو کناری نگرفت بر باد خیال نقش رویت صنما خون شد دل و دست من نگاری نگرفت 📜 @sheraneh_eitaa
ای زلف تو بر رخ تو همچون شب و روز ما از تو بعیدیم به عید نوروز هم عید خجسته باد و هم نوروزت بازآی و نشین به گلشن جان افروز 📜 @sheraneh_eitaa
عشق تو که در جهان همه بازی کرد پیوسته به مقصود سیه بازی کرد قدّ تو که بر سرو چمن طعنه زند زان روی به بوستان سرافرازی کرد 📜 @sheraneh_eitaa