زندگی با غصه هایش بیقرارم میکند
بر دیارِ بی کسی ها رهسپارم میکند
می نشاند همچو لاله داغ تنهایی به دل
مبتلا بر درد و رنجِ بیشمارم میکند
اشک گرم و سوزِ درد و سینه ای لبریزِ غم
جلوه ها در خلوتِ شبهای تارم میکند
غير چون بیند پریشان حاليم را در نگاه
بغض بر احوالِ تلخِ روزگارم میکند
آنکه عمری می گریزد از من و احساس من
بعدِ مرگم گریه بر خاکِ مزارم میکند
#زهرا_بدلی #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
روزگارِ من و دل در طلبِ یار گذشت
روز و شب در پیِ دلدارِ وفادار گذشت
عمرِ بی حاصل و غوغای جوانی سر شد
حیف و صدحیف که بی همدم و غمخوار گذشت
شوق دیدارِ نگاری به دلم ماند، بسی
وای از این عمر که در حسرتِ دیدار گذشت
چه سخنها که مرا با دلِ شیدای تو بود
نشدی محرمِ دل،فرصت گفتار گذشت
باز کن دفترِ احساسِ دلی غمگین را
تا بدانی که چِها بر دلِ بیمار گذشت
#زهرا_بدلی #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
در حسرتِ با تو بودنم می سوزم
تا آمدنت دیده به ره می دوزم
ای کاش که آگاه شوی از دلِ من
ای غافل از اندوه و غمِ هر روزم
#زهرا_بدلی #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
نه جان محبوب جانانی،نه دل مدهوش دلداری
نه مِهری با دلارامی ، نه سر بر شانه ی یاری
نه چشمم خيره در چشمی،نه بر لبهای من آهی
در این بن بست ظلمانی، نه شمعی در شبِ تاری
درونِ سینه ی تنگم هزاران دردِ بی درمان
برای زخمِ دلتنگی، کجا یابم پرستاری
منم تنها و سرگردان در این دنیایِ وانفسا
نه آرامی نه امیدی نه همراهی نه غمخواری
عجب دنیای ویرانی، عجب بیهوده تکراری
مرا آشفته می دارد چنین آشفته بازاری....
#زهرا_بدلی #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
<درد یعنی شب بخوابی، غصه بیدارت کند>
از سرِ شب تا سحر، مجنونِ دلدارت کند
درد یعنی آنچنان در زندگی تنها شوی
غصه ی بی همزبانی زار و بیمارت کند
درد یعنی در عبور از کوچه باغِ خاطرات
یاد او با هر نفس دلتنگِ دیدارت کند
درد یعنی گریه های نیمه شب از بی کسی
همنشینِ شمعِ گریان در شبِ تارت کند
درد یعنی خنده ی تلخی به لب داری ولی
سوزِ غمهای نهانت، سخت آزارت کند
درد یعنی آنکه از جان دوست تر میداشتی
در میان موجِ حسرت ها گرفتارت کند
درد یعنی در هجومِ زخم های روزگار
یار و غمخواری نداری تا که تیمارت کند
#زهرا_بدلی #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
من ثریای توام، تو شهریارم در غزل
از فراقت سالها، بیمار و زارم در غزل
نم نم باران و من در کوچه ها با یاد تو
نیمه شبها تا سحر، من اشکبارم در غزل
با خیالت در خیالم زندگانی میکنم
می نشینم در برِ دلدار و یارم در غزل
ناز چشمانت مرا حالی به حالی میکند
جان فدای نازِ تو، ای نو بهارم در غزل
غیر تو مونس ندارم در سرای بیکسی
ای غریبِ آشنا، ایل و تبارم در غزل
فال ما با هم نیامد، وصل ما ممکن نشد
شکوه ها دارم ز دست روزگارم در غزل
عاجزم تا حال خود را باز گویم با قلم
بیقرارم، بیقرارم، بیقرارم در غزل...
#زهرا_بدلی #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
احساس و عشق و عاطفه، بر قلبِ من در میزند
اندر هوای دیدنت ، مرغِ دلم پر می زند
با آنکه دوری از بَرَم،ای دلبرِ مه پیکرم
رویای شیرینت ولی،هر شب به من سر میزند
#زهرا_بدلی #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
یادِ ایامی که با هم، روزگاری داشتیم
همرهِ بلبل به گلشن، نوبهاری داشتیم
شوقِ وصلت در دل و ذوقِ تماشا در نگاه
در میانِ لاله و نسرین، کناری داشتیم
گرچه هر دو،سر به دوش و شانه ی هم داشتیم
باز چون ایامِ هجران، بیقراری داشتیم
دل به دل دادیم و بستیم عهد و پیمان های سخت
زین سبب در عشقِ دوران، اعتباری داشتیم
یاد کن یک شب ز دور افتادگان، آرامِ جان
با تو ای دیر آشنا، ما روزگاری داشتیم...
#زهرا_بدلی #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
<درد یعنی شب بخوابی،غصه بیدارت کند>
از سرِ شب تا سحر،مجنونِ دلدارت کند
درد یعنی آنچنان در زندگی تنها شوی
غصه ی بی همزبانی زار و بیمارت کند
درد یعنی در عبور از کوچه باغِ خاطرات
یادِ او با هر نفس دلتنگِ دیدارت کند
درد یعنی گریه های نیمه شب از بیکسی
همنشینِ شمعِ گریان در شبِ تارت کند
درد یعنی خنده ی تلخی به لب داری ولی
سوزِ غمهای نهانت، سخت آزارت کند
درد یعنی آنکه از جان دوست تر می داشتی
در میانِ موجِ حسرتها گرفتارت کند
درد یعنی در هجومِ زخمهای روزگار
یار و غمخواری نداری تا که تیمارت کند
#زهرا_بدلی #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
چه آسان دل بریدی از دلِ زار و پریشانم
چه کردی با بهارانم که در قلبِ زمستانم
شکستی عهدوپیمانی که با چشمانِ من بستی
گسستی رشته ی الفت،بریدی از دل و جانم
مرا در موجِ حسرتها چنان بیکس رها کردی
که در آشوبِ دریاها اسیرِ خشمِ طوفانم
دل و جانم فدا کردم،نشد حاصل مرادِ دل
ندیدم همدم و همدل،در این دنیای ویرانم
نه در فکرِ بهارانم،نه در جان میلِ جانانم
چنان بیگانه با خویشم،که از جانم گریزانم
چه سان گویم خداوندا،پریشانم پریشانم !
بدان روزی که دل دادم،پشیمانم پشیمانم !
#زهرا_بدلی #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
رسید آن صبحِ تابانِ شبِ تار
رسید آخر به پایان فرقتِ یار
به پاسِ صبرِ دل در کلبه ی حزن
رسید آن یوسفِ محرم به اسرار
#زهرا_بدلی #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa