eitaa logo
شاعرانه
27.4هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
763 ویدیو
76 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
سراج‌الدین قُمری آمُلی معروف به سراج قمری یا قمری آملی (درگذشتهٔ ۶۲۵ ق.) از شاعران قرن ششم و اوایل قرن هفتم است. برخی او را خوارزمی و بعضی گرگانی دانسته‌اند ولی غالباً او را آملی می‌دانند. وی با عمادی شهریاری و کمال اسماعیل هم‌روزگار بوده و مداحی سلطان غیاث‌الدین ملکشاه خوارزمی را می‌نموده است. دیوان سراج قمری سیزده هزار بیت دارد و سراینده‌ای هجوگو و بذله‌پرداز است. به گفتهٔ سید علی میرافضلی (در رباعیات خیام و خیامانه‌های پارسی) شعر او از جنبه‌های اخلاقی و حکمی خالی نیست اما بیشتر شهرت او در هزلیات و هجویات و فرارَوی از هنجارهای شرعی و افراط در باده‌ستایی و باده‌پرستی است. حمدالله مستوفی (در تاریخ گزیده) این قبیل اشعار او را «فسقیّات» نامیده و گفته در این نوع شعر غلوّی تمام داشته است. همین نکته را تقی کاشانی (در خلاصة الاشعار) به زبانی دیگر بیان کرده است. از سراج قمری حدود ۲۰۰ رباعی برجای مانده‌است که برخی از آن‌ها در ردهٔ خمریات جای می‌گیرد. سروده‌های او دربرگیرندهٔ قصیده‌ها و قطعات و رباعیات است و یک «کارنامه» هم دارد که در قالب مثنوی است. در برخی منابع، او را شاگرد امام فخر رازی و استاد خواجه نصیرالدین طوسی دانسته‌اند. سراج آملی قصیده‌ای نیز در ستایش صوفی نامور روزگار خود، سیف‌الدین باخرزی (درگذشتهٔ ۶۲۹ ق) دارد و در آن آرزوی دیدار او را کرده‌است. دیوان سراج الدین قمری آملی در سال ۱۳۶۸ شمسی به تصحیح دکتر یدالله شکری به چاپ رسید که اساس آن دستنویسی است که عمر بن محمد لالای مروزی آن را در جمادی‌الاول سال ۷۱۶ ق نوشته‌است و اکنون در کتابخانه چستربیتی ایرلند نگهداری می‌شود. سراج قمری غیر از دیوان اشعار کتابی به نثر مسجع با نام «رسالهٔ چنگ» داردکه موضوع آن آواز خوش و غم‌انگیز چنگ است و این که چگونه حالات و هیجانات درونی انسان را می‌توان با آن پدید آورد. از این رساله نسخه‌ای استنساخ شده در سال ۷۴۵ هجری قمری وجود دارد که در موزهٔ تاشکند نگهداری می‌شود. 📜 @sheraneh_eitaa
هین در فکن به جام، شراب مغانه را پرنور کن ز قبلهٔ زردشت خانه را سرد است، گرم کن زتف آتش شراب این هفت سردسیر خراب زمانه را هرچند ضد یکدگرند این چهار طبع یک باده آشتی دهد این چارگانه را از پرده ی عراق دل من ملول شد یک ره بزن به پرده ی دیگر چغانه را خواهی که دل چولاله زانده تهی کنی پرکن زمی چو غنچه لبالب چمانه را یک ره به یک دو باده، سبکسار شو ازانک بار گران، ضعیف کند، زور شانه را در پا فکنده دان زگرانی تو سنگ را بر سر نهاده از سبکی بین تو شانه را 📜 @sheraneh_eitaa
غنچه گر پیش آن دهن خندد بر بتر جای خویشتن خندد به شکر خنده گر گشاید لب مغز در استخوان من خندد دهن غنچه گرید از خجلت راست کان غنچه ی دهن خندد تا برآمد نفشه از گل او سبزه بر برگ نسترن خندد پیش شمشاد زلف پر شکنش باغ بر زلف یاسمن خندد از در خنده باشد، ار پس ازین با رخش لاله در چمن خندد برمن، ار دل ز زلف او طلبم دلی از زیر هرشکن خندد 📜 @sheraneh_eitaa
ای به دو چشم نرگسین آفت روزگار من طرهٔ بی‌قرار تو برده ز من قرار من گرچه خمار وصل تو گشت ملازم سرم هم به شراب لعل تو، دفع شود خمار من ای یمنی ستاره بر آرزوی مه رخت شرط بود که هر شبی دجله کنی کنار من؟ هر سحری زخون دل، مردمک دو چشم من اطلس سرخ درکشد بر رخ زرنگار من گر زبخار چشم من نم نشدی بر آسمان هفت فلک بسوختی از دل پر شرار من 📜 @sheraneh_eitaa