eitaa logo
شاعرانه
21.9هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
87 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
بامدادی که تفاوت نکند لیل و نهار خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار صوفی از صومعه گو خیمه بزن بر گلزار که نه وقت است که در خانه بخفتی بیکار بلبلان وقت گل آمد که بنالند از شوق نه کم از بلبل مستی تو، بنال ای هشیار آفرینش همه تنبیه خداوند دل‌ست دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار کوه و دریا و درختان همه در تسبیح‌اند نه همه مستمعی فهم کنند این اسرار خبرت هست که مرغان سحر می‌گویند آخر ای خفته سر از خواب جهالت بردار؟ هر که امروز نبیند اثر قدرت او غالب آنست که فرداش نبیند دیدار تا کی آخر چو بنفشه سر غفلت در پیش؟ حیف باشد که تو در خوابی و نرگس بیدار که تواند که دهد میوهٔ اَلوان از چوب‌؟ یا که داند که برآرد گل صد برگ از خار؟ وقت آنست که داماد گل از حجلهٔ غیب به در آید که درختان همه کردند نثار آدمی‌زاده اگر در طرب آید نه عجب سرو در باغ به رقص آمده و بید و چنار باش تا غنچهٔ سیراب دهن باز کند بامداد‌ان چو سر نافهٔ آهوی تَتار مژدگانی که گل از غنچه برون می‌آید صد هزار اَقْچه بریزند درختان بهار باد گیسوی درختان چمن شانه کند بوی نسرین و قَرَنْفُل بدمد در اَقطار ژاله بر لاله فرود آمده نزدیک سحر راست چون عارض گل‌بوی عرق کردهٔ یار باد بوی سمن آورد و گل و نرگس و بید در دکان به چه رونق بگشاید عطار‌؟ خیری و خطمی و نیلوفر و بستان‌افروز نقش‌هایی که درو خیره بماند ابصار ارغوان ریخته بر دکّهٔ خَضراءِ چمن همچنان‌ست که بر تختهٔ دیبا دینار این هنوز اول آذار جهان‌افروزست باش تا خیمه زند دولت نیسان و اَیار شاخ‌ها دختر دوشیزهٔ باغ‌اند هنوز باش تا حامله گردند به اَلوانِ ثِمار عقل حیران شود از خوشهٔ زرّین عِنَب فهم عاجز شود از حُقّهٔ یاقوت انار بندهای رطب از نخل فرو آویزند نخل‌بند‌ان قضا و قدر شیرین کار تا نه تاریک بود سایهٔ انبوه درخت زیر هر برگ چراغی بنهند از گلنار سیب را هر طرفی داده طبیعت رنگی هم بر آن گونه که گلگونه کند روی نگار شکل اَمرود تو گویی که ز شیرینی و لطف کوزه‌ای چند نبات است معلق بر بار هیچ در به نتوان گفت چو گفتی که به است به از این فضل و کمالش نتوان کرد اظهار حَشْوِ انجیر چو حلوا‌گر استاد که او حَبِّ خشخاش کند در عسلِ شهد به کار آب در پای ترنج و به و بادام روان همچو در زیر درختان بهشتی أَنهار گو نظر باز کن و خلقت نارنج ببین ای که باور نکنی فِي ‌الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نار پاک و بی‌عیب، خدایی که به تقدیر عزیز ماه و خورشید مُسَخَّر کند و لیل و نهار پادشاهی نه به دستور کند یا گنجور نقشبندی نه به شَنْگَرف کند یا زَنگار چشمه از سنگ برون آید و باران از میغ انگبین از مگسِ نَحْل و دُر از دریا بار نیک بسیار بگفتیم درین باب سخن و اندکی بیش نگفتیم هنوز از بسیار تا قیامت سخن اندر کرم و رحمت او همه گویند و یکی گفته نیاید ز هزار آن که باشد که نبندد کمر طاعت او؟ جای آنست که کافر بگشاید زُنّار نعمتت بار خدایا ز عدد بیرون است شکر اِنعام تو هرگز نکند شکرگزار این همه پرده که بر کَردهٔ ما می‌پوشی گر به تقصیر بگیری نگذاری دَیّار ناامید از در لطف تو کجا شاید رفت‌؟ تاب قهر تو نیاریم خدایا زنهار فعل‌هایی که ز ما دیدی و نپسندیدی به خداوندی خود پرده بپوش ای سَتّار سعدیا راست روان گوی سَعادت بردند راستی کن که به منزل نرود کج‌رفتار حَبَّذا عمر گرانمایه که در لغو برفت یارب از هر چه خطا رفت هزار استغفار درد پنهان به تو گویم که خداوند منی یا نگویم، که تو خود مُطَّلِعی بر اَسرار 1اردیبهشت روز بزرگداشت سعدی شیرازی 📜 @sheraneh_eitaa
📸 توصیف حضرت علی (علیه السلام) و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) توسط سعدی به مناسبت اول اردیبهشت روز بزرگداشت سعدی 🔸کس را چه زور و زهره که وصف علی کند جبار در مناقب او گفته «هل اتی» 🔸زورآزمای قلعه خیبر که بند او در یکدیگر شکسته به بازوی «لافتی» 🔸مردی که در مصاف زره پیش بسته بود تا پیش دشمنان نکند پشت بر غزا 🔸شیر خدا و صفدر میدان و بحر جود جان بخش در نماز و جهان‌سوز در وغا 🔸دیباچه مروت و دیوان معرفت لشکر کش فتوت و سردار اتقیا 🔸فردا که هر کسی به شفیعی زنند دست ماییم و دست و دامن معصوم مرتضی 🔸یارب به نسل طاهر اولاد فاطمه یارب به خون پاک شهیدان کربلا 🔸دلهای خسته را بکرم مرهمی فرست ای نام اعظمت در گنجینه شفا 📜 @sheraneh_eitaa
‍ روزی گفتی شبی کنم دلشادت وز بند غمان خود کنم آزادت دیدی که از آن روز چه شب‌‌ها بگذشت وز گفتهٔ خود هیچ نیامد یادت؟ شبتون در پناه حق🌙 📜 @sheraneh_eitaa
هرکه بی دوست میبرد خوابش.mp3
زمان: حجم: 2.26M
🎙 | خوانش غزلی دل‌انگیز از سعدی تقدیم همراهان گرامی هر که بی‌دوست می‌برد خوابش همچنان صبر هست و پایابش خواب از آن چشم، چشم نتوان داشت که ز سر برگذشت سیلابش نه به خود می‌رود گرفته‌ی عشق دیگری می‌برد به قلابش چه کند پای بند مهر کسی که نبیند جفای اصحابش؟ هر که حاجت به درگهی دارد لازم است احتمال بَوّابش ناگزیر است تلخ و شیرینش خار و خرما و زهر و جُلّابش سایر است این مثل؛ که مستسقی نکند رود دجله سیرابش شب هجرانِ دوست ظلمانی‌ست ور برآید هزار مهتابش برود جان مستمند از تن نرود مُهر مِهر احبابش سعدیا گوسفندِ قربانی به که نالد ز دست قصابش 📜 @sheraneh_eitaa
همه فرزند آدمند بشر میل بعضی به خیر و بعضی شر این یکی مور ازو نیازارد وان دگر سگ برو شرف دارد 📜 @sheraneh_eitaa
سودای تو از سرم به در می‌نرود نقشت ز برابر نظر می‌نرود افسوس که در پای تو ای سرو روان سر می‌رود و بی‌تو به سر می‌نرود 📜 @sheraneh_eitaa
غزلیات سعدیشب دراز به امید صبح.سعدی.mp3
زمان: حجم: 4M
🎙 | خوانش غزلی از سعدی توسط آقای محمد فردی شربیانی شب دراز به امید صبح بیدارم مگر که بوی تو آرد نسیم اسحارم عجب که بیخ محبت نمی‌دهد بارم که بر وی این همه باران شوق می‌بارم از آستانه‌ی خدمت نمی‌توانم رفت اگر به منزل قربت نمی‌دهی بارم به تیغ هجر بکشتی مرا و برگشتی بیا و زنده‌ی جاوید کن دگر بارم چه روزها به شب آورده‌ام در این امید که با وجود عزیزت شبی به روز آرم چه جرم رفت که با ما سخن نمی‌گویی؟ چه کرده‌ام که به هجران تو سزاوارم؟ هنوز با همه بد عهدی‌ات دعاگویم هنوز با همه بی‌مهری‌ات طلبکارم من از حکایت عشق تو بس کنم؟ هیهات مگر اجل که ببندد زبان گفتارم هنوز قصه‌ی هجران و داستان فراق به سر نرفت و به پایان رسید طومارم اگر تو عمر در این ماجرا کنی سعدی حدیث عشق به پایان رسد؟ نپندارم حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست یکی تمام بود مطلع بر اسرارم 📜 @sheraneh_eitaa
‍ خورشید اگر تو روی نپوشی ، فرو رود گوید:"دو آفتاب نگنجد به کشوری" |صبحتون پر برکت 🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
3.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‍ بر آنم گر تو باز آیی که در پایت کنم جانی و زین کمتر نشاید کرد در پای تو قربانی امید از بخت می‌دارم بقای عمر چندانی کز ابر لطف باز آید به خاک تشنه بارانی میان عاشق و معشوق اگر باشد بیابانی درخت ارغوان روید به جای هر مغیلانی مگر لیلی نمی‌داند که بی دیدار میمونش فراخای جهان تنگ است بر مجنون چو زندانی؟ دریغا عهد آسانی که مقدارش ندانستم ندانی قدر وصل الا که درمانی به هجرانی نه در زلف پریشانت من تنها گرفتارم که دل در بند او دارد به هر مویی پریشانی چه فتنه‌ست این که در چشمت به غارت می‌برد دل‌ها تویی در عهد ما گر هست در شیراز فتانی نشاید خون سعدی را به باطل ریختن حقا بیا، سهل است اگر داری به خط خواجه فرمانی زمان رفته باز آید ولیکن صبر می‌باید که مستخلص نمی‌گردد بهاری بی زمستانی 📜 @sheraneh_eitaa
مویت رها مکن_سعدی.mp3
زمان: حجم: 2.35M
🎙 | خوانش غزلی از سعدی مویت رها مکن که چنین بر هم اوفتد کآشوب حسن روی تو در عالم اوفتد گر در خیال خلق، پری‌وار بگذری فریاد در نهاد بنی آدم اوفتد افتاده‌ی تو شد دلم ای دوست دست گیر در پای مفکنش که چنین دل کم اوفتد در رویت آن که تیغ نظر می‌کشد به جهل مانند من به تیر بلا محکم اوفتد مشکن دلم که حقه‌ی راز نهان توست ترسم که راز در کف نامحرم اوفتد وقت است اگر بیایی و لب بر لبم نهی چندم به جست‌و‌جوی تو دم بر دم اوفتد سعدی صبور باش بر این ریش دردناک باشد که اتفاق یکی مرهم اوفتد 📜 @sheraneh_eitaa
غزلیات سعدیای روی تو راحت دل من.سعدی.mp3
زمان: حجم: 2M
🎙 | خوانش غزلی از سعدی توسط آقای محمد فردی شربیانی ای روی تو راحت دل من چشم تو چراغ منزل من آبی‌ست محبت تو گویی کآمیخته‌اند با گل من شادم به تو مرحبا و اهلا ای بخت سعید مقبل من با تو همه برگ‌ها مهیاست بی تو همه هیچ حاصل من گویی که نشسته‌ای شب و روز هر جا که تویی مقابل من گفتم که مگر نهان بماند آنچ از غم توست بر دل من بعد از تو هزار نوبت افسوس بر دور حیات باطل من هر جا که حکایتی و جمعی هنگامه‌ی توست و محفل من گر تیغ زند به دست سیمین تا خون چکد از مفاصل من کس را به قصاص من مگیرید کز من بحل است قاتل من 📜 @sheraneh_eitaa
در سرم فکرِ تو و در دل من حسرتِ توست شده ام تشنه‌لبی که به سرابی برسد ... یاران همه با یار و منِ خسته طلبکار هر کس به سرِ آبی و به سرابی 📜 @sheraneh_eitaa