عباس معروفی27 اردیبهشت 1336 متولد شد. با مادربزرگش زندگی میکرد. خانوادهاش زمانی که او هفتساله بود به خانهی جدیدی نقل مکان کردند، اما پسرک را در خانهی مادربزرگ جا گذاشتند تا پیرزن تنها نباشد. همین تنهایی و دوری از خانواده سبب شد تا عباس معروفی به آدم خیالپروری تبدیل شود و خیالاتش را هم روی کاغذ بیاورد. از کودکی به نوشتن علاقه داشت و گاهی با تغییر نام آثار نویسندگان بزرگ، سعی میکرد اثری بیافریند. عباس معروفی در دبیرستان در رشتهی ریاضی درس خواند اما در دانشگاه ادبیات دراماتیک را انتخاب کرد.
عباس معروفی در سال 1355 در مسابقهی داستاننویسی مجلهی کیهان نوجوانان شرکت کرد و مقام اول را به دست آورد. این اولین قدم عباس معروفی در انتشار داستانهایش در روزنامهها و مطبوعات بود. کمی بعد، آشنایی او با محمدعلی سپانلو سبب عضویتش در کانون نویسندگان ایران و معاشرت با چهرههای مشهور دیگری در ادبیات ایران شد. احمد شاملو، هوشنگ گلشیری، باقر پرهام، محمد محمدعلی و محمد مختاری از جمله کسانی بودند که عباس معروفی به واسطهی عضویت در کانون نویسندگان با آنان آشنا شد.
سپس عباس معروفی به آلمان مهاجرت کرد و زندگی را آنجا از سر گرفت. مدتی را هم به دلیل اینکه فعالیت ادبی نداشت و نمینوشت، گرفتار افسردگی شد. فعالیتهای ادبی عباس معروفی در آلمان، مدیریت خانهی هاینریش بل، راهاندازی کتابفروشی هدایت و از سر گرفتن کار دوبارهی نشریه بود. کتابفروشی عباس معروفی محلی برای گردهماییهای دوستداران زبان و ادبیات فارسی است. او کلاسهای داستاننویسیاش را هم همانجا برگزار میکرد.
معروفی در شهریور سال 99 به سرطان مبتلا شد. مدتی را به درمان گذراند. در نهایت، دهم شهریور 1410، عباس معروفی به مبارزهاش با بیماری پایان داد و دارفانی را وداع گفت. او را در برلین به خاک سپردند.
#معرفی_شاعر #عباس_معروفی
📜 @sheraneh_eitaa
نمیدانم از دل تنگی عاشقترم
یا از عاشقی
دلتنگتر!
فقط میدانم
در آغوش منی
بیآنکه باشی
و رفتهای
بیآنکه نباشی…
#عباس_معروفی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa