eitaa logo
شاعرانه
21.8هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
87 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
میرزا نوراﷲ بن میرزا عبداﷲ بن عبدالوهاب چهارمحالی اصفهانی ملقب به تاج الشعراء مشهور به عمان سامانی از شاعران معروف شهر سامان از توابع شهرستان شهرکرد استان چهارمحال و بختیاری ایران است. وی از شاعران صاحب نام و پر آوازه سالهای ۱۲۵۸ تا ۱۳۲۲ قمری است، نیاکان او همه از دری سرایان، پارسی گویان و آذری سرایان اعصار خود بوده‌اند، پدرش میرزا عبدلله متخلص به «ذره» مؤلف «جامع الانساب» و جدش میرزا عبدالواهاب سامانی متخلص به«قطره» و عمویش میرزا لطف لله متخلص به «دریا» همگی از شاعران عهد ناصری بوده‌اند که در دانش‌های دیگر نیز دستی داشته‌اند. میرزا نورالله همانند بسیاری از نیاکان خود در سلک تصوف و عرفان بودند، در حلقه ارادتمندان سعادتعلیشاه اصفهانی مشهور به طاووس العرفا و جانشین وی ملا سلطان محمّد گنابادی سلطانعلیشاه از اقطاب سلسله صوفیه نعمت‌اللهیه بود. علی اکبر دهخدا درباره عمان سامانی می‌نویسد: میرزا نوراﷲ بن میرزا عبداﷲ بن عبدالوهاب چهارمحالی اصفهانی. ملقب به تاج الشعراء و مشهور به عمان سامانی. وی از اهالی قریه «سامان» است که آن از قرای چهارمحال خاک بختیاری می‌باشد. وی در سال ۱۲۶۴ ه.ق. متولد شد و در شب سه‌شنبه دوازدهم شوال سال ۱۳۲۲ ه.ق. درگذشت و در وادی السلام نجف دفن شد. او را دیوانی است به نام «گنجینة الاسرار» که در هند و در ایران به چاپ رسیده‌است». نقل است که جنازه عمان را در مسجد جامع سامان به خاک سپردند و بعدها به نجف اشرف و غری شریف به دار الاسلام انتقال دادند. از آثار عمان سامانی می‌توان به گنجینة الاسرار و مخزن الدرّر اشاره کرد. گنجینة الاسرار شاهکار عمان است. حبیب الله فضائلی در وصف گنجینة الاسرار آورده‌است این کتاب بحق کنز اسرار یا چنانچه خود سراینده نامیده گنجینه اسرار است، اسراری از ظهور عشق و جمال، اسراری از راز و نیاز عاشق و جذبه‌های معشوق، اسراری از سیر و سلوک و حالات وجد و شوق، اسراری از سوز و گداز و هجران و وصل. 📜 @sheraneh_eitaa
کسی که گفت به گل نسبتی است روی تو را فُزود قدر گل و بُرد آبروی تو را از آن به هر چمنی جست‌وجو کنیم تو را که تا مگر ز گلی بشنویم بوی تو را بِهِل که شیخ به طاعت خَرَد بهشت که ما به عالمی نفروشیم خاک کوی تو را به هر طرف دل جمعیتی پریشان خواست به حکمت آن که پریشان نمود موی تو را خدای را دل ما را مُکَدَّر از چه کنی که گاه جلوه خودش آینه است روی تو را ز خاک کوی خرابات پا مکش «عمان» که آب رفته نیاید دوباره جویِ تو را 📜 @sheraneh_eitaa
تا به کف تاری از آن طره طرار افتاد طالع بخت مرا همچو شب تار افتاد گرچه رخسار تو زد آتش حرمان بر دل قسمت ما ز گلستان رخت خار افتاد 📜 @sheraneh_eitaa
آن را که به سر شور و به دل کیفیتی نیست گر هست هزارش هنر، انسانیتی نیست آن لب که تر، از باده نشد هیزم خشگ است آتش بزنیدش که در او خاصیتی نیست دل جمله مسخر شده عشق شد ای عقل زین ملک برون رو که در آن تمشیتی نیست جز عشق میاموز به اطفال طریقت بس تجربه کردم به از این تربیتی نیست مشکن قدح اهل دل ای شیخ ریایی در مذهب ما بدتر از این معصیتی نیست فرخنده عروس است نکو گفته «عمان » کز زیور همسایه بدو عاریتی نیست 📜 @sheraneh_eitaa
برون نمی کنم از سر هوای صحبت دوست در این هوا اگر از تن برون کنندم پوست بنه به چشم من ای سرو دلنشین پایی که دل نشینی سرو از ستادن لب جوست مبین به چشم کم ای مدعی به طره یار کمند جان من است این اگر به چشم تو نوست مبال این همه زاهد، به ورد یارب خویش نظر نمای که ذکر قلندران یاهوست به تیغ ناز کشد کاش، یار «عمان » را که زندگی ابد یافت هر که کشته اوست 📜 @sheraneh_eitaa
تاری از طره تارت چو به تاتار افتاد روز بر مشک فروشان خطا تار افتاد سر پنهان ترا فاش نسازم زین رو شایدم بار دگر با تو سر و کار افتاد 📜 @sheraneh_eitaa
آتشی دوش ز رخساره برافروخته بود دیده گر آب نمی ریخت مرا سوخته بود گفت «عمان » ز چه رو دم نزنی ز آتش عشق گفتم آن کس که دلم سوخت لبم دوخته بود 📜 @sheraneh_eitaa
امشب در این بساط به ما عشرت شهی است کاقبالمان موافق و توفیق همرهی است جمعیم دوستان و حکایاتمان دراز این شب عدوی ماست که میلش به کوتهی است تا نغمه های چنگ شبانان به گوش ماست کی اعتنا به بانگ خروس سحرگهی است از دهرمان موافقت، از کوکب اتفاق از چرخمان موافقت، از بخت همرهی است گر عاقلی به حلقه دیوانگان درآی کاین حلقه را نهادن و رفتن ز آگهی است ما را اگر چه بی خبری عادت آمده است لیکن به معنی همه اسرار آگهی است گوشی به صحبت همه از اشتیاق صبح گوش دگر همی به اذان سحرگهی است شیر، آن کسی بود که سگ نفس را کشد ورنه اسیر نفس شدن عین روبهی است بحر است طبع من «عمان » طبع ها چو جوی هر جوی عاقبت به سوی بحر منتهی است شبتون در پناه حق 🌙 📜 @sheraneh_eitaa