eitaa logo
شاعرانه
21.8هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
87 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
زود به کردم من بی‌صبر داغ خویش را اول شب می‌کشد مفلس چراغ خویش را گر نباشد زخم شمشیرم حمایل گو مباش هیکل تن کرده‌ام چون لاله داغ خویش را می‌گساران دیگر و خونابه‌نوشان دیگرند بر حریفان زان نپیمایم ایاغ خویش را حیرتی دارم که در فصل چنین دهقان وصل بر تماشایی چرا در بسته باغ خویش را خشک شد مغزم ز سودا غمزه ساقی کجاست تا زخون خویش تر سازم دماغ خویش را 📜 @sheraneh_eitaa
عشق خواهی، خنده را بر لب کش و دلتنگ باش آشتی کن با غم و با عافیت در جنگ باش دشمن خود باش، اما دوست شو با دیگران بر سر یاران گل و بر شیشه خود سنگ باش عشق خواهی، بی شکستی کی شود کارت درست در کف معشوق دل، بر روی عاشق، رنگ باش پهلوی مجنون رو و فارغ نشین از ننگ و نام شهر بر دیوانه صحرانشین گو تنگ باش اهل مجلس را به هر نوعی که باشد، می نواز بر لب ساقی می و در دست مطرب چنگ باش باعث اندوه و شادی، اختلاط مردم است آشنا با کس مشو، فارغ ز صلح و جنگ باش شوق هرجا مجلس‌آرایی نماید، باده شو عشق هرگه نغمه‌پردازی کند، آهنگ باش قرب و بعد آرزو دارند هریک لذتی در بیابان طلب، گه گام و گه فرسنگ باش 📜 @sheraneh_eitaa
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
عشق را چون شعله غیر از سوختن دربار نیست هرکه شد ز اهل سلامت مرد این بازار نیست کاش یک بار افتدش بر گلشن کویت گذر آنکه گوید سرو را پا هست چون رفتار نیست؟ ماجرای عشق چندان هست کایشان را بس است عاشقان را پرسش روز جزا در کار نیست غنچه از بهر صبا چیده‌ست بر هم برگ گل ورنه مرغان چمن را آشیان جز خار نیست چون گره بر رشته افتد دست دست ناخن است بر دل آزرده‌ام رحمی به از آزار نیست باغ را نظاره‌گی چون دیده در مژگان گرفت بلبلان را ناله تنها از جفای خار نیست کفر و دین منسوخ گشت و عشق در کار خودست قید عاشق همچو شغل سبحه و زنار نیست 📜 @sheraneh_eitaa
ghodsi.gif
حجم: 7.9K
حاجی محمّدجان قدسی مشهدی یکی از شاعران و سخنوران ایرانی قرن یازدهم هجری قمری است. او در ابتدای زندگی از طریق بقالی زندگی می‌کرد اما پس از آنکه در شاعری مشهور شد به هندوستان رفت و وارد دربار شاه جهان شد. از قدسی مشهدی دیوانی بر جای مانده که در سال ۱۳۷۵ توسط انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد به کوشش محمّد قهرمان به چاپ رسیده است. قدسی در سال ۱۰۵۶ هجری قمری درگذشت و در آرامگاه شاعران کشمیر دفن شد. 📜 @sheraneh_eitaa
رسید یار و ز من بر سر عتاب گذشت چه گویمت که چه بر دل ز اضطراب گذشت نبرد غنچه بختم سوی شکفتن راه گل امیدم ازین باغ در نقاب گذشت کجاست عشق که در دیده‌ام نمک پاشد که روزگار به آسودگی و خواب گذشت به بزم شوق گر این نشاه می‌دهد می عشق هزار حیف ز عمری که بی‌شراب گذشت نگه ز رشک به رویش نبرد ره قدسی چو روزگار تو محروم از آفتاب گذشت 📜 @sheraneh_eitaa
هرچند خرد جلوه دهد سامان را از جهل نجات کی دهد نادان را؟ نتوان به نعیم خلد باز آوردن از رغبتِ جو، طبیعت حیوان را 📜 @sheraneh_eitaa
چشم عیبت چو نباشد گل و خاشاک یکی‌ست پاک‌بین را همه جانب نظر پاک یکی‌ست عالمی قرب غمت یافته اما نه چو من کشته بسیار ولی بسته فتراک یکی‌ست زخم شمشیر بلا بر سر هم می‌آید خورده صد تیغ مرا بر جگر و چاک یکی‌ست قرب و بعدم نشود موجب شادی و ملال پیش سودازدگان قدر گل و خاک یکی‌ست هرکجا هست ملالی همه مخصوص من است هیچ‌جا نیست ز غم خالی و غمناک یکی‌ست غیر آیینه کسی روی تو را سیر ندید کوکب سعد همانا که بر افلاک یکی‌ست نکته‌سنجان همه یک نوع شناسند سخن در طبیعت همه‌جا نشات ادراک یکی‌ست قدسی از حب وطن چند نشینی به قفس؟ خیز و پرواز سفر کن همه‌جا خاک یکی‌ست 📜 @sheraneh_eitaa
به پیامی که کند باد صبا یاد مرا روم از دست ندانم که چه افتاد مرا به کمند سر زلف تو گرفتار مباد آنکه خواهد کند از قید تو آزاد مرا دشمنی کر پی بیداد مرا یاد کند به از آن دوست که هرگز نکند یاد مرا دوش وقت سحر از حسرت گل مرغ چمن ناله‌ای کرد که آورد به فریاد مرا آن ستم کرد شب هجر که در روز وصال نتوان کرد به صد عذر ستم شاد مرا شاد از آنم به خرابی که چو ویران گردد خانه چون گل نتوان ساختن آباد مرا آنچنان دور فتادم ز خرابات که دوش سبحه چون آبله از دست نیفتاد مرا نکنم ترک نظربازی خوبان قدسی به جز این شیوه نیاموخته استاد مرا 📜 @sheraneh_eitaa
کجا در غربتم یک همدم دیرین شود پیدا؟ به جز شمعم که گاهی بر سر بالین شود پیدا به گوش منصفان کافی بود صاحب طبیعت را اگر در صد غزل یک مصرع رنگین شود پیدا قیامت باشد آن روزی که خورشید و نگار من ز یک سو آن شود طالع ز یک سو این شود پیدا اگر از تیشه فرهاد کس آیینه‌ای سازد عجب دارم در آن جز صورت شیرین شود پیدا پریشان زلف و می در دست و مژگان بر سر شوخی که را ماند به جا دین چون به این آیین شود پیدا؟ 📜 @sheraneh_eitaa
ای گلشن سودا، گل داغ تو کجاست ای انجمن گرم، چراغ تو کجاست گر پیدایی، این همه پنهانی چیست ور پنهانی، بگو سراغ تو کجاست 📜 @sheraneh_eitaa