🍁
پاییز و جاده ها ،دل خون انارها
بغض نشسته در نفس شاخسارها
بی تابی نگاه به در دوخته در غروب
وقتی که تند می شود نبض قرارها
پاییز شد همیشه ی ایام بعد تو
این است سرنوشت تمام دچارها
لکنت گرفته شمع شب تار بی تو و
خون می چکد ز زخمه ی زخمی تارها
با مرگ برگهای ستمدیده از خزان
یادی کن از به خون شدن سر به دارها
پاییزها گل می کند یاد تو در جانم
افسانه است سردی خاک مزارها
#لیلا_تقوایی_یزدلی #ارسالی_مخاطب #شعر
📜 @sheraneh_eitaa