سرم، حبابی از ابر
جان و تنام، دریا
من درختِ گردویی در پارکِ گلخانه،
شاخه شاخه
شرحه شرحه
درختی پیر
نه تو مرا به جا میآوری
نه پلیس.
من درختِ گردویی در پارکِ گلخانه
برگهایم چون ماهیانِ بازیگوش در آب
برگهایم چون دستمالی ابریشمی
پاک و پاکیزه
گلِ من
بچین و اشکهایت را پاک کن
برگهایم دستهای مناند
صدهزار دست دارم
و با صدهزار دست لمس میکنم
تو را
استانبول را.
برگهایم دیدگانِ مناند
شگفتزده مینگرم
با صدهزار چشم
به تماشای تو و استانبول میایستم
برگهایم تپیدن میگیرند
بهسانِ صدهزار قلب.
من درختِ گردویی
در پارکِ گلخانه هستم
نه تو مرا به جا میآوری
نه پلیس.
#ناظم_حکمت #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
6.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اندیشیدن به تو زیبا و امیدبخش است
مثل گوش سپردن به زیباترین صدای دنیا
و مثل گوشسپردن به زیباترین ترانه.
دیگر اما امید برای من کافی نیست
دیگر نمیخواهم به ترانه گوش بسپارم
میخواهم خودم نغمه سر بدهم.
#ناظم_حکمت #شعر
📜 @sheraneh_eitaa