این حضور عاشقان است، الصلا
صحبت صاحبدلان است، الصلا
یار با ما در سماع معنوی است
گر نظر داری عیان است، الصلا
در سماع عشق رقصانیم باز
این معانی را بیان است، الصلا
حضرت مستان خاص الخاص ماست
مجلس آزادگان است، الصلا
هر کجا ذوقی است گو در نه قدم
جان سید در میان است، الصلا
#شعر #نسیمی
📜 @sheraneh_eitaa
من مظهر نطق و نطق حق ذات من است
در هر دو جهان صدای اصوات من است
از صبح ازل هر آنچه تا شام ابد
آید به وجود و هست ذرات من است
#شعر #نسیمی
📜 @sheraneh_eitaa
هرکس که دید خال و خط و موی و روی تو
آشفته شد چو موی تو بر گرد روی تو
در جست و جوی وصل تو و گفت و گوی تو
سرگشته ام به هر طرف از آرزوی تو
#شعر #نسیمی
📜 @sheraneh_eitaa
سید علی عمادالدین نسیمی متخلص به نسیمی (زادهٔ سال ۷۴۷ هجری قمری، مقتول به سال ۸۰۷ هجری قمری در حلب)، از شاعران صوفیِ بزرگِ زبان ترکی و متفکر حروفیه در قرن هشتم هجری بود. طبق نظر ادوارد براون وی متولد شهر بغداد بوده اما برخی دیگر او را متولد شیراز یا تبریز و یا دیاربکر میدانند. وی دو دیوان، یکی به ترکی و دیگری به فارسی، به نظم درآورده و قصایدی عربی نیز سروده است.
#نسیمی #معرفی_شاعر
📜 @sheraneh_eitaa
ای نور رخت مطلع انوار هدایت
معلوم نشد عشق ترا مبداء و غایت
بر لوح دلم نقش خیال تو کشیدند
روزی که نبود از قلم و لوح حکایت
از دشمنی خلق جهان باک ندارد
آن را که بود از طرف دوست حمایت
گر لطف تو همراه شود بی خردان را
گو محو شو از روی زمین عقل و کفایت
صد سالم اگر رانی و یک روز بخوانی
جز شکر تو جایی نتوان برد شکایت
درد تو نه دردی که بود قابل درمان
عشق تو نه عشقی که رسد آن به نهایت
کس مثل نسیمی نتواند به حقیقت
ره سوی تو بردن مگر از روی هدایت
#نسیمی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
در عین علی سر الهی پیداست
در لام علی هوالعلی الاعلاست
در یای علی صورت حی القیوم
بشناس و بدان که اسم اعظم آنجاست
#شعر #نسیمی #امام_علی
📜 @sheraneh_eitaa
بسیار بگردید و بگردد گردون
تا مثل تویی ز باطن آرد بیرون
چون اصل وجود خلق کاف آمد و نون
بیرون مشو از ارادت کن فیکون
#شعر #نسیمی
📜 @sheraneh_eitaa
گر شبی بازآید از در شمع جان افروز من
بر چراغ مهر و نور صبح خندد روز من
گر مرا روزی خیالش روی بنماید به خواب
مطلع اقبال گردد طالع فیروز من
تا سحر هر شب چو شمع از آتش هجران یار
دیده گریان است و می سوزد دل پرسوز من
پیش ابروی تو می خواهم که جان قربان کنم
پرده بردار از رخ، ای عید من و نوروز من
تا نهان کردی ز من رخ، یک نفس غایب نشد
صورت روی تو از چشم خیال اندوز من
کی تواند کرد عاشق گوش بر پند ادیب؟
زحمت خود می دهی ای پیر پندآموز من
چون نسیمی هر که او شد بنده فضل اله
کی تواند کو ببیند شمع جان افروز من
#شعر #نسیمی
📜 @sheraneh_eitaa
از خاک و ز آب آدم و بود و وجود
هم آتش و آب تابع و لازم بود
سی و دو خط خدا به وجه آدم
هرکس که بخواند چون ملک کرد سجود
#شعر #نسیمی
📜 @sheraneh_eitaa