می نویسم داغ آمد روی داغ
می نویسم خون نشسته روی خون
می نویسم زخم آمد روی زخم
باز هم مجنون شدیم از بوی خون
در میان شهر باروت است و بمب
در دلم فریاد از این تکرار درد
غزه و بیروت در آه و فغان
وای از این تاریخ و این شبهای سرد
زوزه ی کفتارها در بیشه بود
خشم آتش بر پر پروانه ها
گریه ی مظلوم دختر بچه ای
در میان وحشت ویرانه ها
هجمه ی سرد زمستان بر جهان
لرز زیتون ها میان باغ ها
قصه ی ما قصه ی پایان عشق
اول بسملّه فریادها
حاج قاسم،مغنیه، سیدحسن
جان خود را داده در این راه و تن
هر کجا جاری شود خون شهید
نام آن جا می شود بی شک وطن
در میان اینهمه درد و الم
در میان ماتم و دود سیاه
نقطه ای نورانی اما مانده است
در دل ما از ظهور روی ماه
چشم در راهیم تا از ره رسد
آن امید سینه های پر ز درد
آیه سجیل را معنا کند
بر سپاه ابرهه وقت نبرد
#نصرت_دهقان_بهابادی #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
🍉✨🍉✨🍉
تا تو را دیدم شدم رسوای عشق
من چو مجنونم، تویی لیلای عشق
وه چه زیبا و بلند و نقره فام
گیسوانت چون شب یلدای عشق
آنقدر آرام کردی دلبری
در دلم برپا شده غوغای عشق
کیستی ای نازنین با یاد تو
سینه لبریز است از گرمای عشق
با تو بهتر می شود حال دلم
ای که هستی در دلم یکتای عشق
اشک غم جاری به روی گونه ام
غرقه گشتم با تو در دریای عشق
آه ای با جان من آمیخته
با تو پیدا می شود معنای عشق
🍉✨🍉✨🍉
#نصرت_دهقان_بهابادی #شعر #ارسالی_مخاطب #شب_یلدا
📜 @sheraneh_eitaa