یک رنج تحمل کنی از صد بِرَهی
چون نیک شوی ز صحبت بد برهی
چون نفس تو با تو هیچکس را بد نیست
فارغ شوی از بدی گر از خود برهی
#همام_تبریزی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
گویند که هست بی نشان آب حیات
و اندر ظلمات است نهان آب حیات
چون کرد عرق ز شرم رویش دیدم
از چشمه خورشید روان آب حیات
#همام_تبریزی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
ای خواب که می بینمت از بهر خیالی
حـیـف اسـت که با دیده تو را نیست وصـالی
شبتون در پناه حق🌙
#همام_تبریزی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
homam.gif
7.6K
محمد پسر فریدون همام تبریزی شاعر پارسی سرای قرن هفتم در سال ۶۳۶ هجری قمری در تبریز متولد شد. او در سرودن غزل توانایی بالایی داشت. همام دوستدار سعدی شیرازی بود و در غزلیاتش به استقبال اشعار او رفته است و با او مکاتبات فراوانی داشته است. بنابر برخی از یادداشتهای تاریخی سعدی شیرازی در سفرش به آذربایجان با همام ملاقات داشته است. همام تبریزی در سال ۷۱۴ هجری قمری در تبریز درگذشت و در مقبرة الشعرای تبریز به خاک سپرده شد.
#معرفی_شاعر #همام_تبریزی
📜 @sheraneh_eitaa
چون سحر از بوی گل گشت معطر هوا
از نفس یار ما داد نشانی صبا
نه چه سخن باشد این چیست صبا تا کنم
نسبت بوی خوشش با نفس یار ما
کرد طلوع آفتاب یار درآمد ز خواب
روی نگار مراست خسرو انجم گوا
جان چو شنید از صبا بوی سر زلف او
گفت روان میشود در پی آن آشنا
در صور آب و گل جان صفت دوست دید
عشق کهن تازه گشت گرم شد این ماجرا
جام رها کن در و چشمهٔ خورشید بین
زاینه بگذر نگر عکس رخ یار را
گر نه زعکس رخش گل اثری یافتن
گل زکجا وین همه مایه حسن از کجا
قبله هر ملتی هست به سوی دگر
با رخ او فارغیم از همه قبلهها
تیر چو از چشم او بر دل عاشق رسید
گفت که زخم من است صید مرا خونبها
چشمش اگر میکند میل به سوی همام
نیست مجال سخن عاشق و چون و چرا
#همام_تبریزی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
مکن ای دوست ملامت منِ سودایی را
که تو روزی نکشیدی غم تنهایی را
صبرم از دوست مفرمای که هرگز با هم
اتفاقی نبُوَد عشق و شکیبایی را
مَطَلب دانش از آن کس که بر آب دیده
شسته باشد ورق دفتر دانایی را
دیده خون گشت ز دیدار نگارم محروم
بهر خوبان بکشم منت بینایی را
ننگرد مردم چشمم به جمالی دیگر
کاعتباری نبود مردم هر جایی را
گر زبانم نکند یاد تو خاموشی به
عاشقم بهر سخنهای تو گویایی را
آفریدهست تو را بهر بهشت آرایی
چون گل و لاله و نرگس چمن آرایی را
رویها را همه دارند ز زیبایی دوست
دوست دارم سبب روی تو زیبایی را
چون نظر کرد به چشم و سر زلف تو همام
یافت مستی و پریشانی و شیدایی را
#همام_تبریزی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
جانا دهنت که هست چون چشمه نوش
میآوردش ظلمت شب در آغوش
آن پنبه پندار که در گوش تو بود
پشم آمد و یکباره برون کرد ز گوش
#شعر #همام_تبریزی
شبتون بخیر و در پناه خدا
📜 @sheraneh_eitaa