1.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به دل پروردهام ای عشق امید محالی را...
که شب تا صبح میبافم من آن موی خیالی را
عرقها ریختم تا کاشتم آخر به خون دل...
به یاد شرجی گیسوی تو این دشت شالی را
نترس از آبروی عاشقت زیرا هزاران بار...
میان کوچهها چرخاندهاند این لااُبالی را
ز فنجان نگاهت یا ز لبهایت بنوشم من؟
ببخش ای عشق! این دیوانهی حالیبهحالی را
مَپُرس از روزها و هفتههای دوریات ای ماه!
که بی تو دورهها کردیم تقویم جلالی را
#پژمان_اصلانی
#شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa