eitaa logo
اشعار ناب آئینے
21.9هزار دنبال‌کننده
630 عکس
14 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini سلام ای به شیران جگر یا علی تو یکتایی از هر نظر یا علی همه آبروها و آوازه ها ! دوعالم تن است و تو سر یا علی تو ای ماندنی از ازل تا ابد که هستی ؟  خدایی مگر یا علی بدون تو حج و صلات و صیام ضرر در ضرر در ضرر یا علی همین که شود حرف تو خم شوند همه عرشیان تا کمر یا علی خدا منتظر هست تا احمدش بگوید سحر تا سحر یا علی عجب رتبه ای ، شهر علم نبی ندارد به غیر از تو در یا علی که بهر خداوند و پیغمبرش شبیه تو بوده سپر یا علی ؟ که هستی که چون فاطمه مادری فدای تو کرده پسر یا علی که هستی چرا هر که بدخواه توست به هر کس بگوید پدر ، یا علی نیارزد به خاک سم دُلدُلت دو صد کوه از سیم و زر یا علی بیارزد دمی در نجف ماندنم به یک عمر سیر و سفر یا علی ببین له شدم زیر بار گناه مرا زیر ایوان ببر یا علی به جان حسن جان ، سوامان نکن بیا باز دَرهم بخر یا علی کریما بیا کم محلی نکن به مهمان ِ روز پدر یا علی اگر ختم قرآن کنم بارها ثوابش رسد تازه بر یا علی 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini به آن عاقل منم دیوانه دیوانه به آن مستی منم پیمانه پیمانه چه بودم من نمی‌دانم چه هستم من نمی‌دانم برو من را بجو مستانه مستانه امینم کو و مامن کو؟ امیر شیرآهن کو؟ خدایا ساقی من کو؟ به دور او شوم پروانه پروانه امیرالمؤمنین ساقی میخانه تو ای والا، تو ای هستی هست‌آور از آن بالا، نگاهی هم به پست آور تو مولایی، منم بنده منم سائل، تو بخشنده علی مولا، دل من را بدست آور علی شمسم علی ماهم علی میرم علی شاهم علی قبله علی راهم تویی هم کعبه و هم صاحب خانه امیرالمؤمنین ساقی میخانه شکاف کعبه را نور احد آمد ملائک صف‌به‌صف، بنت‌الاسد آمد ببین هاجر ببین عذرا ببین آسیه و حوا ببین از عالم بالا مدد آمد علی‌آدم علی‌موسا علی‌نوح و علی‌عیسا علی شد خادمش روح‌الامین اما خدا موی علی را می‌زند شانه امیرالمؤمنین ساقی میخانه به هر جا بنگری جز او نمی‌بینی ز هر نخلی رطب جز او نمی‌چینی علی‌قاهر علی‌غالب علی ابن ابی‌طالب علی آیین هر پیغمبری، دینی علی وافی علی‌صافی علی کامل علی کافی دل هر ذره بشکافی‌ علی کنه و علی‌هسته علی‌دانه امیرالمؤمنین ساقی میخانه امیرالمومنین هم سن و سال وحی می‌باشد علی وجه خداوند و جمال وحی می‌باشد علی تورات علی‌قرآن علی‌ انجیل علی‌فرقان علی آن شاهزاد‌کعبه مال وحی‌ می‌باشد علی والا علی سرور علی‌مولا علی‌رهبر به هر کرسی به هر منبر زده تکیه علی شاهانه شاهانه امیرالمؤمنین ساقی ميخانه علی‌حیدر، علی شیرخدا شمشیر برنده علی صفدر، علی پشت یلان بر خاک افکنده علی‌قاهر علی‌قهار علی‌یَعسوب علی‌کرّار خدا‌مظهر، شجاعت پیش او زانو‌زده؛ بنده علی‌تکبیر علی‌اکبر علی‌قادر علی‌اقدر ابوشّبِر‌ابوالشَّبَر علی عباس‌او در رزم جانانه امیرالمؤمنین ساقی ميخانه علی جان پیمبر همسر زهرا علی همتای‌ زهرا رهبر زهرا به عالم مصطفی سرور به هستی فاطمه محور علی آن خطبه‌های محشر زهرا علی آغاز پایانش علی اموات مهمانش همه عالم بقربانش خدایش را حسین اوست دردانه امیرالمؤمنین ساقی ميخانه امیرالمؤمنین ساقی‌کوثر باشد و اما یل‌‌ام‌البنینش آب‌آور باشد و اما دو شط‌آب لب‌تشنه حسینم‌وای گلو درگیر با دشنه حسینم‌وای و شمر از گودی‌گودال می‌آید و در دستش،،، زبانم لال می‌آید "سر‌آورده سر‌آورده" سر سالار زینب را بدون پیکر آورده 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini حامیِّ ما همیشه و در هر کجا علیست خوشبخت آن کسی‌ست که همواره با علیست ما جز علی به هیچ کسی دل نبسته‌ایم عالم غریبه‌اند و فقط آشِنا علیست جز با نگاهِ او گرهی وا نمی‌شود حلّالِ مشکلاتِ همه ذکرِ یا علیست از ابتدا فقط به علی دلخوشیم و بس زیرا که نورِ رحمت بی انتها علیست در اوج هر بلا به دلِ خویش گفته‌ایم ای دل غمین مباش که مولای ما علیست فهمید‌ه‌ایم  ما ز "امینی‌" و "الغدیر" رکن و اساسِ دانشِ علامه ها علیست ترسی به دل نداشته‌ایم از زمانه چون پشت و پناهِ مردم بی دست و پا علیست فرموده‌است حضرت احمد به امتش میزان حق به روز جزا مرتضی علیست چشمان ما به دستِ پر از پینه‌اش بُوَد روز قیامتی که در آن مقتدا علیست قنبر فدای خاک قدم‌های بوتراب ما خاکِ پای قنبر و آقای ما علیست 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini لباس ساده ی خود وصله دار می خواهد کسی که فاطمه از او انار می خواهد رسیده سائل و از او نگین طَلب کرده رسیده میثم تمار و دار می خواهد شکوهِ پرچمِ ایوان طلای او از باد نوای هوهوی بی اختیار می خواهد چه ظلم ها که بر او روزگار آورده چه صبرها که از او روزگار می خواهد قسم به لوح و قلم هر بلند بالایی ز خاک پای علی اعتبار می خواهد علیست نام خدا در شناسنامه ی عشق مرا ببخش! دلم گَه گُدار می خواهد - - که جای کعبه به صحن نجف کنم سجده نماز خواندن مستان قمار می خوهد اگر که پاسخ من را به تیغ هم بدهد ببوسم آن چه لب "ذوالفقار" می خواهد خیال خال علی  خواب مَخمَلی را بُرد چه عاشقانه مرا زلف یار می خواهد چهار فصل دلم را خدا به لطف علی بهار خواسته است و بهار می خواهد شبیه حضرت آدم همیشه عاشق او کنار صحن و سرایش مزار می خواهد... 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini آمد و عالی ترین قبله نمای کعبه شد آن امامی که قدمگاهش بنای کعبه شد بوسه بر پایِ علی بن أبيطالب(ع) زدن افتخارِ دلنشینی که برای کعبه شد از شبِ میلادِ حیدر تا به محشر، بارها خواندنِ "نادِ علی(ع)" مشکل گشایِ کعبه شد پیش از آغازِ خلقت، اولِ صبح ِ ازل حضرتِ مولایِ ما؛ عشقِ خدایِ کعبه شد خانهٔ امنِ الهی نیست جایِ دیگران دیگران نه! شخص ِ حیدر آشنایِ کعبه شد در خیالاتم شبی دیدم که جایِ سنگ و خشت رج به رج؛ دُرّ نجف سنگِ نمایِ کعبه شد تا که دیدم سرزده خورشید از جایِ شکاف از همانجا در دلم ایجاد شد شوقِ طواف خط به خط قرآن ندارد مَدخلی إلا علی(ع) لب نخواهد گفت با صوتِ جلی إلا علی(ع) لافتی إلا علی(ع)...فریاد میزد جبرئیل در جوانمردی نباشد اولی؛ إلا علی(ع) ای دلِ تاریک، ای گمراه ِ سرگردان بدان نیست در ظلمت. چراغ و مشعلی إلا علی(ع) تا که شد مغرورِ نورش؛ سورهٔ والشمس گفت: نیست ای آیینه! شمس ِ منجلی إلا علی(ع) مُهر باطل خورد بر پرونده اش آنکه به غیر- دستِ بیعت داد و گفت آری، بلي...إلا علی(ع) من مسلمانم! ببین مابینِ کتفم حک شده لا نبي إلا محمد(ص) لا ولي إلا علی(ع) این عبارت میدرخشد بر جبینِ متّقین مادرم زهراست(س)، بابایم أمیرالمؤمنین(ع) آمد آقایِ تمام ِ عاشقانِ با شرف نذرِ مولا ریسه بندان کن دلت را با شعف شد فقط حیدر به إذنِ الله؛ خیرُ الأوصیا کوریِ چشم ِ خلیفه هایِ پست و ناخلف وای بر حال اذانِ بی علی(ع)...فریاد از- عمرِ آن گلدسته که؛ بی حبّ حیدر شد تلف آمد و فوراً به راه افتاد باران در کویر ریخت دریا، سیلِ مروارید در دستِ صدف در حرم، حور و ملَک یکریز می‌ریزند گل ایستاده خادم از عرش ِ معلّی صف به صف بر ضریحش خوشهٔ انگورها کِل میکشند من که میمیرم برایش کنجِ ایوانِ نجف در میان خیلِ خاطرخواه هایِ بیشمار تیرِ چشمش میگرفت ایکاش قلبم را هدف با خودش خیرِ کثیر آورده این خیرُالبَشر روز میلاد أبَاالزینَب(س) شده روزِ پدر! 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini توحید و ولا، به یک کنف باید دید در جلوه ی شاهِ "لوکشف" باید دید عاصی اگرت‌ میل خدا دیدن هست در سایه ایوان نجف باید دید 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ازل بود ابتدا بود و یکی بود و همان یک هم خدا بود و خدا بود و نه ارض و نه سما بود و نه حرف از ماسوا بود و فقط یک کبریا بود و خدا تنهای تنها بود زمانی نه مکانی نه کران و بیکرانی نه زمین و آسمان و کهکشانی نه نهانی نه عیانی نه نشان‌و بی نشانی نه نه پیدا و نه پنهانی  نه انسانی نه حیوانی  نه بارانی نه توفانی ازل پنهان و نامعلوم ابد که همچنان گنگ است و نامفهوم جهان یکریز ظلمت بود و وحشت بود آری هرچه بود آن روز غربت بود خدا نیت نمود آغاز خلقت را مهیا کرد اسباب هدایت را و‌نوری از دل نوری و نوری از پی نوری و اینسان چارده نور آفرید اول خدا شور آفرید اول و عالم را به نور خویش روشن کرد و مقصد را معین کرد بماند قصه خلقت بماند ماجرای سجده بر آدم چه آمد بر بشر تا حضرت خاتم بماند قصه نوح و خلیل و‌ موسی و عیسی بماند مکه و بطحا بماند لیلة الاسری شب معراج آن بالا که حی عالی اعلا مطابق با حدیث قدسی لولاک برای خلقت افلاک از اول یک هدف دارد چه دُری در صدف دارد به خلقت یک علی دارد که بر عالم شرف دارد خدا هم بارگاهی در نجف دارد علی بوده علی از ابتدا بوده خدا بوده؟ نه اما ناخدا بوده بزرگ ماسوا بوده قدر بوده قضا بوده نه از ایزد جدا بوده نه با ایزد دوتا بوده دم  قالو بلی بوده به آدم آشنا بوده کنار نوح در کشتی علی خود رهنما بوده علی نور هدی بوده در آتش با خلیل الله مشغول دعا بوده علی بوده اگر اعجاز موسی در عصا بوده علی گفته اگر عیسی نفسهایش شفا بوده علی با مصطفی بوده شب بعثت علی هم گوشه غار حرا بوده علی حصن حصین است و علی یعثوب دین است و علی نور مبین است و امیرالمومنین است و‌امام المتقین است و علی میزان علی قرآن علی فرقان علی ایمان علی جان و علی جانان علی روح‌ و علی ریحان علی لولوء علی مرجان چه میگویم من شاعر زبان در مدح او قاصر علی اول علی آخر علی باطن علی ظاهر علی قادر علی قاهر علی صابر علی شاکر علی ناصر محب مرتضی مومن بداندیش علی کافر به یک شب در چهل منزل علی حاضر علی ناظر زمین با اوست سرسبز و زمین بی علی بایر به هر شکل و به هر قالب به هر سمتی به هر جانب اگر تاجر اگر کاسب اگر مغلوب اگر غالب بگو با حاضر و غائب شده بر انس و جن واجب اطاعت از علی بن ابیطالب علی با ما از اقیانوس می گوید شب تاریک از فانوس می گوید اگر زشتیم از طاووس می گوید علی از قلبهای ساده و‌ مانوس می گوید علی از ظلم از بیداد دقیانوس می گوید علی از غیرت از عفت علی از ارزش ناموس می گوید سلونی گفته و‌ ملموس می گوید چه با افسوس می گوید سند دارم علی از حکمت فریادهای زخمی ناقوس می گوید ؛ سبحان الله حقا حقا ، إن المولی صمد یبقی ، یحلم عنا رفقا رفقا ، حقا حقا صدقا صدقا ، یا مولانا لاتهلکنا و تدارکنا واستخدمنا ، قد جرأنا عفوک عنا ، إن الدنیا قد غرتنا واستغوتنا ، یابن الدنیا مهلا مهلا ، یابن الدنیا دقا دقا ، یابن الدنیا جنعا جمعا ، ما من یوم یمضی عنا ، الا یهوی منا رکنا ، تفنی الدنیا قرنا قرنا ، کلا موتا کلا دفنا ، یابن الدنیا مهلا مهلا ، إن المولا قد انذرنا 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini نامت گره گشاست برای رسول هم تعظیم می کند به کمالت بتول هم هستی زلال اگر چه ، ولی نامشخصی دیوانه می شوند به پایت عقول هم عدل و معاد عینِ تو را جار می زنند بی راهه بوده ، بی تو تمامِ اصول هم وقتی که روح را تو به گِل سوق می دهی خاک از تو دارد آنچه به کشت و حصول هم هر ماه ، ماه  گرمِ ستایشگریِ توست مستانه می رسد به زمانِ حلول هم آرام گشت زلزله با یک تذکرت تبدیل می شوند به اذنت فصول هم از شوق دیدنِ حرمت ، دست پاچه ایم در این مقوله اجر بگیرد عجول هم در سجده بینِ صحن تو ، پرواز می کنیم آری، صعودِ ماست در اینجا نزول هم 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini کم کم سپیده سر زد و پایان ظلمت بود شرط عبودیَّت شروعِ کار خِلقت بود از ابتدا هم مبحث اصلی..،ولایت بود هنگامه ی تابیدن نور امامت بود دست خدا این نور را بی مُنتَهایش کرد او را امیرالمومنین،"حیدر" صدایش کرد دنیا به دنبال شرابی بود..،ساغر داد از شربتِ جوی بهشتِ عرش بهتر داد چشمی که او را دید عقل خویش را پر داد یا حیدر و یا مرتضی و یاعلی سر داد در عالم ذَر هرکسی قالوا بَلیٰ می گفت باید صد و ده مرتبه یا مرتضی می گفت شب بود..،رنگِ چهره اش صبحی سپید آورد آئینه ، نور عرش را در خطِّ دید آورد ما را به جبرِ چشمهای خود کشید..،آورد دستی به گِل بُرد و تَشَیُّع را پدید آورد پس خِلقَت باقیِ مخلوقات کار اوست سُکّانِ انسان‌ساختن در اختیار اوست نور تَعقُل،عقلِ کُل را پای کار آورد طوبای جنَّت میوه ی رحمت به بار آورد بِنتِ اسد شیری به میدانِ شکار آورد فریاد زد جبریل: صاحب‌ذوالفقار آورد با خِلقتش بر رِجسِ شیطان آب پاکی زد کعبه برایش سینه ی خود را چه چاکی زد اسطوره یِ رَبّانیِ بی باک ها حیدر آقایِ فرزندانِ صُلبِ‌پاک ها حیدر خاکی ترین بابایِ اهلِ خاک ها حیدر سِرِّ نهانِ خلقتِ افلاک ها حیدر غیرِ خدا ، تنها نبی از راز آگاه است سیبِ شب معراج در دست یدالله است بال ملائک منبر روز اَلَستش شد نون و قلم را خواند..،لوح نور مستش شد لب را که وا کرد آسمان ها پای‌بستش شد بت خانه ها مخروبه ی ضربات دستش شد با یک نظر از خاک تا عرشِ مُعَلّی رفت دوش نبی را هرکه بالا رفت،بالا رفت هنگامه ی پیکار چشمش برق‌ها می زد در معرکه ها بی محابا تیغ را می زد دُلدُل‌سوارانه به میدان بلا می زد وقتی فلانی با فلانی داشت جا می زد جز او کسی آماده ی خفتن به بستر نیست غیر علی وقت خطر یار پیمبر نیست در یا علی مُهر وقار یا صمد خورده بر لوحِ غیرت ذکرِ یا حیدر مدد خورده سیلیِ بعد از صبرِ او را عَبدُوَد خورده دروازه ی خیبر به نام او سند خورده وقتی به روی شانه ی هایش درب بالا ماند لب ها ی قلعه از تعجب تا ابد وا ماند شهرِ تَفَکُّر احمد و حیدر درِ آن است این تیغِ با تدبیرِ دین در جنگ ، بُرّان است با ذوالفقارش در دل میدان رجزخوان است شاگرد رزم بی محابایش حسن جان است فرزندِ خود را در شجاعت بی نظیرش کرد شیرجمل را شیرِ آل الله شیرش کرد حُبِّ علی آغاز قانون اساسی شد هرجا ولایت بود از او اقتباسی شد مشق ولی زیباترین درس کلاسی شد یک "مرتضی" راه است تا "حیدرشناسی‌‌" شد شاءن مقامِ او نمی گنجد در این دفتر "حیدر که جایِ خود،وَ ما اَدراکَ ما قنبر" نوحِ نبی در مکتبش طفل دبستان است پای جهالت از کلام او گریزان است بی نقطه خطبه خوانی اش آغاز جریان است "نهج البلاغه" انشعاب نورِ "قرآن" است نَصِّ "خدا" را لفظِ "حیدر" می کِشد بالا نامِ "برادر" را "برادر" می کشد بالا عشقِ علی قلبِ تمام خَلق را اَفشُرد ابلیس را حتی ز سلک نحس خود آزرد هرکس به جایی راه بُرد از کویِ مولا بُرد سلمان مسلمان شد اگر،نان علی را خورد قطعا تو مِنّا اهلِ بیتِ این ولی باشی وقتی نمک‌پرورده ی دستِ علی باشی دارد نمک ذکر شب او وُ شِکَر روزَش شوق عبادات سحرگاهی در روزش پوشیده رختی از لباس نور بر روزش این ردِّ الشمسَش بوده سرگرمی هر روزش وقتی دو دستِ ربناخوانش به کار افتاد خورشید عالم‌تاب از دور مدار افتاد حیدر نشان بی نشان ها را بلد بوده طیِّ طریق لامکان ها را بلد بوده پیچ و خم رنگین کمان ها را بلد بوده حتی زبان بی زبان ها را بلد بوده او کُنهِ لفظِ هر صدا را درک می کرده تنها علی ناقوس ها را درک می کرده در آسمانش ماه و اختر می شود پیدا بالای بام پلکِ او پر می شود پیدا از خاک نعلینش ابوذر می شود پیدا بین حریمش ظرف ساغر می شود پیدا مستان به انگور ضریحش اقتدا کردند بین حرم مستی خود را برملا کردند دیوانه‌ها اغلب ز دست زندگی سیرند عشاق تا لب تر کند معشوق،می میرند آنان که با سجاده و محراب درگیرند ایوان طلای مرتضی را قبله می گیرند باید به عشق یار از اغیار رو گرداند سمت علی باید نماز عاشقی را خواند یا مرتضی ! تو پادشاه مُلک ایمانی در اوج عزت همنشینِ با گدایانی تو بانی لبخند شب های یتیمانی دارم به تو رو میزنم،رو برنگردانی حال مرا این روزها قدری رعایت کن خیلی نجف‌لازم شدم آقا عنایت کن وضع مرا هنگام شب درهم کنی بد نیست بندِ عبادات مرا محکم کنی بد نیست قد مرا وقت گدایی خم کنی بد نیست بین رکوعت گوشه‌چشمی هم کنی بد نیست من منصبی جز منصب نوکر نمی خواهم من بارها گفتم که انگشتر نمی خواهم عیسی توسل کرد بر ذکرت،مسیحا شد موسی به طورِ تو پناه آورد،موسی شد هرکس که گُم شد در شبِ قدرِ تو،پیدا شد باید که "کوثر" بود تا هم کُفوِ "دریا" شد کشفِ ولیُّ‌الله از ما برنمی آید این کار جز از دست زهـرا برنمی آید 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini - نذر حضرت اميرالمومنين علیه‌السلام - بنويسيد مرا بنده‌ى سلطان نجف بنويسيد كه عالم همه قربان نجف ما غباريم..غبارى زِ بیابان نجف بنويسيد على را گُلِ گلدان نجف - وسط عرش بُوَد تختِ سليمانِ نجف - آنكه بر خاك ، حياتِ دو جهان داد ، كه هست؟ آنكه بر مُرده زبان داد ، توان داد كه هست؟ آنكه در كعبه خودش اِذنِ اذان داد كه هست؟ تَرَك كعبه به ما نيز نشان داد كه هست... - كعبه با آن عظمت دست به دامان نجف - حق بده ! ديدن اين صحن تماشا دارد حرمش هم به خدا هيبتِ او را دارد نه حرم بلكه على عرشِ معلى دارد و اگر كعبه دَرَد سينه‌ى خود ،جا دارد - سر ببرید ز ما بر سرِ ايوان نجف - زِ قدومش همه‌ى راه به هم مى‌ريزد دلِ عشاق به ناگاه به هم مى‌ريزد تا ببيند رُخ او ماه ، به هم مى‌ريزد گر على گريه كُنَد ، چاه به هم مى‌ريزد - جانِ عالم به فداى شه مردان نجف - من على را به خدا رازِ خدا ميدانم ولى‌الله شده منصبِ آقاجانم ها على و بشر و كيف بشر ميخوانم به هواى حرمش ابرِ پُر از بارانم - بنويسيد مرا بى سر و سامانِ نجف - خلقت هر دوجهان گوشه‌اى از تلميحَش از كران تا به كران دانه‌اى از تسبيحَش فتح خيبر كه نشد معجزه...شد تفريحش و نشد غيرِ على كَس به على تشبيهش - بنويسيد على بانىِ ايمان نجف - جلوه‌ى ديگرى از جلوه‌ى مولا زهراست روى پيشانى او نقش فقط يا زهراست به دلم غم نرود تا كه دلم با زهراست نهراسم به خدا روز جزا تا زهراست - غيرِ زهرا نبُوَد همدم جانانِ نجف - تا كه در معركه شمشير به دستش اُفتاد دشمن از ترس دگر اسم خودش بُرد زِ ياد دامنش خيس شد و آبرويش رفت به باد... چاره ای نیست به جز گفتن دادِ بى داد.... - چه شكوهيست در اين هيبت طوفان نجف - تو بر اين سلسله‌ها حق خلافت دارى نه فقط شيعه به دنيا تو ولايت دارى كه در عُقبى تو فقط حُكمِ حكومت دارى به غلامانِ خودت نيز عنايت دارى - بطلب اين همه سرمست به ايوان نجف - 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini وقت میلادست انگورِ ضریحت نوبر است سائلی باز آمده در حسرت انگشتر است زائرانِ درگهت کردند کارِ آفِتاب خاک صحرای نجف در اصل ذرّه پرور است آسمان کاغذ شود، جنگل قلم،  دریا جوهر هر چه از حیدر بگویند باز از او کمتر است سرنوشتم را سپارم دست آقای نجف طالعم دست علی باشد برایم بهتر است اعتقاد هر کسی باشد برایش محترم سیزده را دوست دارم زاد روز حیدر است 🔸شاعر: =============================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini زمینِ تشنه بغل کرده آسمان تو را که قطره‌ای بچشد مزّه‌ی جهان تو را نوشته‌اند به توصیفِ وحی، فصل به فصل پیمبرانِ اولوالعزم، داستان تو را مناره‌های فلک با "انا ولی‌الله" رسانده‌اند به گوشِ زمان اذان تو را سرِ گرسنه به بالین گذاشتی هر شب ولی گرسنه ندیدند میهمان تو را نگاهِ حسرتِ گندم دخیل بسته به جو که بوسه داده ضریحِ تنورِ نانِ تو را ندیده‌اند ضعیفان نگاهِ خشمت را و دشمنانِ خدا روی مهربان تو را مجالِ خواندنِ نهج‌البلاغه در عرش است کسی نمی‌فهمد در زمین زبان تو را به ردّ شمس قسم، یک اشاره‌ات کافی‌ست که قاصدت برساند به ما زمان تو را فرشتگانِ سبک‌بال در زمین جمع‌اند که تا نجف برسانند زائران تو را قسم به ایوانت روبروی باغ بهشت به سینه می‌کوبم سنگِ آستان تو را 🔸شاعر: =============================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini دنیای بی‌امام به پایان رسیده است از قلب کعبه قبله ایمان رسیده است از آسمان حقیقت قرآن رسیده است شأن نزول سوره «انسان» رسیده است وقتش رسیده تا به تن قبله جان دهند در قاب کعبه وجه خدا را نشان دهند روزی که مکه بوی خدای احد گرفت حتی صنم به سجده دم یا صمد گرفت دست خدا ز دست خدا تا سند گرفت خانه ز نام صاحب‌خانه مدد گرفت از سمت مستجار، حرم سینه چاک کرد کوری چشم هرچه صنم سینه چاک کرد وقتی به عشق، قلب حرم اعتراف کرد وقتی علی به خانه خود اعتکاف کرد وقتی خدا جمال خودش را مطاف کرد کعبه سه روز دور سر او طواف کرد حاجی شده است کعبه و سنت شکسته است با جامه سیاه خود احرام بسته است از باغ عرش رایحه نوبر آمده‌ست خورشید عدل از دل کعبه برآمده‌ست از بیشه‌زار شیر شجاعت در آمده‌ست حسن خدای عزوجل حیدر آمده‌ست جانِ جهان همین که از آن جلوه جان گرفت حسنش «به‌اتفاق ملاحت جهان گرفت» ای منتهای آرزو، ای ابتدای ما! ای منتهی به کوچه تو ردّ پای ما! ای بانی دعای سریع ‌الرّضای ما! پیر پیمبران، پدری کن برای ما! لطف تو بوده شامل ما از قدیم‌ها دستی بکش به‌روی سر ما یتیم‌ها پشت تو جز مقابل یکتا دو تا نشد تیر تو جز به‌جانب شیطان رها نشد حق با تو بود و لحظه‌ای از تو جدا نشد خاک تو هر کسی که نشد توتیا نشد* ای شاه حُسن!‌ با تو «گدا معتبر شود« آری! «به‌یمن لطف شما خاک زر شود« ای ذوق حسن مطلع و حسن ختام ما! شیرینی اذان و اقامه به کام ما! تا هست مُهر مِهر تو بر روی نام ما »ثبت است بر جریده عالم دوام ما« این حرف‌های آخر شعر است و خواندنی است بر پای تو هر آن‌که نماند نماندنی است. 🔸شاعر: =============================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
اشعار مناسبت های ماه رجب با هشتگ های زیر در دسترس است علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام سلام الله علیها علیه السلام (ص) علیه السلام
.
@shere_aeini ترکیب بند ولادت امام حسین علیه السلام مژده بده از زندگانی سیر ها را آمد به سر عشق جوانی  پیرها را امشب شب مخصوص ما دیوانگان است آماده سازید عاقلان ، زنجیر ها را در فطرس دل شد قیامت ، آمد آنکه این رو به آن رو می کند تقدیرها را قربان نقاشی که اینگونه کشیده از عشق در یک رخ ، همه تصویرها را شیر علی بن ابیطالب رسید و لرزاند دلهای تمام شیر ها را روح الامین گوید بزن فریاد با من : یا عشق ، یا نعم الامیر اهلا و سهلا ..... ای عشق شد تشریف فرما  سفره دارت ای کربلا دیده گشوده شهریارت یا مرتضی دوم عصای دستت آمد آسوده شد زین پس خیال ذوالفقارت یا فاطمه برده است دل از باغ رضوان این عطر سیبی که وزیده در بهارت کوری چشم هر چه بدخواه حسود است یا مجتبی ! آمد قرارت ، بی قرارت مولای مظلومان این عالم رسیده ای ظلم از این پس سیه شد روزگارت ای شمر از حالاست او دل ناگرانت ای حر از امروز است او چشم انتظارت مستانه می آید ندایی ای منابر آمد حبیبت ای حبیب بن مظاهر ....... تو زنده ی دیروز و امروزی و فردا تو بوده ای از قبل خلقت ، مثل مولا السابقون السابقون عاشقانت نوح و خلیل و آدم و عیسی و موسی ای عرش تا فرش خدا در اختیارت ای آبرودار زمین و آسمان ها نام من از قبل ولادت هست نوکر نام تو از قبل ولادت هست آقا آقای من وقتی تو کشتی نجاتی در موج طوفان میزنم دل را به دریا راه نجاتی نیست جز راه نجاتت تنها صراط المستقیم ما صراطت ....... ما در غلامی تو دیدیم آبرو را نامت دوا کرده است هر درد مگو را نا اهل ها را هم محل دادی همیشه بنده نوازا ! سرورا ! سنگ صبورا ای مهربان تر از پدرها مهربانیت نگذاشت بر دل حسرت یک آرزو را ناکام یعنی آن کسی که وا نکردند با تربت کرببلایت کام او را آقا دم چایی موکب های تو گرم حتی خیالش می کند کار سبو را هر چیز که خرج تو شد بالا نشین شد بد در بهشت روضه آمد ،  بهترین شد ...... ای سایه ی خورشید ِ چشمت سرپناهم من رو به تمثال تو تنها رو به راهم جان همین پیراهن ِ مشکی ِ کعبه تنهاست باب القبله ی تو قبله گاهم من هر چه باشم بد ، تو خوب خوب خوبی من هر چه باشم شب ، تو هستی قرص ماهم جان ابوفاضل صدایم کن ، صدایم جان زهیر آقا نگاهم کن ، نگاهم هرگز سوا کردن نباشد در مرامت لطفت خریدار بد و خوب است با هم پایین نیاید پرچم آوازه ی تو عاشق ندارد هیچ کس اندازه ی تو ...... ای فوق ادراک ، ای قیامت در قیامت ای آبروی عشق ، ای فخر شهادت عیسای آنها حرف زد در گاهواره عیسای ما وا کرده لب ، قبل از ولادت شش ماه زهرا بود و اشک و بی قراری شش ماه می خواندی برای او مصیبت شش ماه مادر گریه کرده ،گریه کرده قربان این سوز ِ اناالمظلوم هایت شش ماه ، تنها بود کار مادر و تو گریه برای زینب و داغ اسارت یک مقتل و یک پیکر و یک کربلا درد شش ماه گفتی ماجراها ، از سه ساعت مادر بهارش از غمت رنگ خزان شد دیگر انا العطشان نگو ، او نصفه جان شد 🔸شاعر: ================================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini فاطمه مادر علی باباش اصالت را ببین زادگاهش خانه مولا ولادت را ببین آمده نورً علی نور و برای دیدنش جبرییل از آسمان آمد عیادت را ببین دستبوس حضرتش عیسی و موسای کلیم رهنمای خضر گردیده است کسوت را ببین حرمتش عفو خدا را شامل آدم نمود روضه اش پیش از خودش بوده است قدمت را ببین مصطفی در گوش او نجوای قرآن کرد و دید پاسخش را داد با لبخند صحبت را ببین خانه طاها شکوهی یافته ، اینجا خدا خون خود را آفریده اوج عزت را ببین چار تن غرق سرورند و شعف از مقدمش پنج تن کامل شده جبریل عترت را ببین مصطفی مولا حسن زهرا همه محو حسین نعره جبریل می آید که حیرت را ببین از حسین منیِ شخص نبی دریافتم یک ستون از اصل دین این است حرمت را ببین روی دوش مصطفی رفته است و آغوش بتول زینت دوش نبی گردیده زینت را ببین حک شده نامش به روی سر در باغ بهشت نام او خون خدا شد اوج شو‌کت را ببین رخصت از زهرا که آمد ذکر او برداشتم لطف زهرا را ببین اوج سعادت را ببین  گر قلم در مدح نور چشم حیدر برده ام  این عنایت را ز لطف شخص مادر برده ام  قافیه دنباله دار است و به تکرار ردیف  شعر را در قتلگه با دیده تر برده ام در هوای گندم ری خون او را ریختند این چه سودای ذلیلی بود ذلت را ببین سر جدا کردند از او تشنه لب با هلهله در خیال خام نامردان رشادت را ببین کوفه آب و نان خود از دولت حیدر گرفت قدر نشناسی نگر عصیان ملت را ببین زیر سم اسبها قرآن ناطق پاره شد ناله قرآن به گوش آمد تلاوت را ببین روی خاک افتاد عریان با لب تشنه ، حسین سید خیل شهیدان شد جلالت را ببین زیر تیغ و نیزه هم بر حال و روز قاتلش بر لبش دارد دعای خیر ، رافت را ببین کشته شد با سنگ و تیغ و نیزه و تیر و عصا آه مظلومی ببین نوع شهادت را ببین وقت تاراج خیامش شد ، یکی خلخال برد دیگری انگشتری را برد قسمت را ببین در اسیری حرامی ها حرم افتاد ، اما زینبش فتح کرده شام را آری صلابت را ببین یک به یک دارد حساب گریه کن ها را حسین قطره ها را میکند دریا سخاوت را ببین قطره ها را از کرم هم سنگ دریا میکند میبرد در صحنه محشر کرامت را ببین اشک حتی قدر یک بال مگس باشد ،حسین روز محشر میخرد آری شفاعت را ببین میزند فریاد جبراییل از کار حسین های شیطان چشم خود وا کن قیامت را ببین او که از روز ازل دارد عنایت میکند در قیامت هم یقین دارم قیامت می ... 🔸شاعر: ============================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini مضمون به ذهن حضرت شاعر خطور کرد شعری برای عبرت ما جفت و جور کرد تاریخ را به سبک تغزل مرور کرد در واژه‌ها دوباره حقیقت ظهور کرد آری حقیقتی که از آن کم سروده‌ایم در گیر و دار قافیه مبهم سروده‌ایم  دیروز قحط "حریت" و "اختیار" بود مَشی و مرام سلطه‌گران آشکار بود بی مایه‌ای به گرده‌ی مردم سوار بود آزادگی مغایر آن روزگار بود دیروز اسیر غم به رهایی نمی‌رسید داد ستم‌کشیده به جایی نمی‌رسید دیروز عصر غیرت و انسانیت نبود قی کردن حیا و شرف معصیت نبود در شهر تیره صحبت مشروعیت نبود در کوچه‌ی محله‌مان امنیت نبود ناموس شیعه تجربه کرد اضطراب را یادم نرفته قصه‌ی کشف حجاب را دیروز مکتب نبوی دولتی نداشت غیر از حکومتی علوی حاجتی نداشت این تکیه و حسینیه‌ها حرمتی نداشت شهر به این بزرگی‌مان هیئتی نداشت دیروز که محدث و منبر نداشتیم اینگونه بزم روضه‌ی مادر نداشتیم تا اینکه شهر را تب بالا فراگرفت هر کوچه را شمیم مسیحا فراگرفت روح خدا زمین و زمان را فراگرفت این درس را ز حضرت زهرا فراگرفت از وارثان سفره‌ی پربار انقلاب صدها درود، هدیه به معمار انقلاب با خون، سپر برای بلیه درست کرد "طیب" سرشت، نفس زکیه درست کرد از دختران‌مان علویه درست کرد صدها حسینیه، حسنیه درست کرد این ناخدا که در دل طوفان بلند شد با اقتدا به شاه شهیدان بلند شد امروز زیر سایه‌ی دین پاگرفته‌ایم از دشمن ابتکار عمل را گرفته‌ایم در صدر فاتحانِ زمان جاگرفته‌ایم امروز زهرِ چشم ز دنیا گرفته‌ایم دیگر به زور و ظلم و ستم تن نمی‌دهیم در معرکه مجال به دشمن نمی‌دهیم امروز نان دشمن اسلام آجر است بازار از مساجد و از مسجدی پر است از بچه‌های فاطمه ابلیس دلخور است امروز روز عفت و تکریم چادر است ارزان به شمر و حرمله‌ها سر نمی‌دهیم سر می‌دهیم؛ یک نخ معجر نمی‌دهیم بعد از خدا قسم به الفبای انقلاب جانی دوباره داده مسیحای انقلاب دیگر چه گویم از برکت‌های انقلاب ماییم و صبح روشن فردای انقلاب این انقلاب مظهر الطاف مادر است این مرز و بوم، کشور زهرا و حیدر است 🔸شاعر: ___ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini سحر آمد سلامش کرد و بعد از آن نمایان شد بیابان چون توسل کرد بر او زود باران شد از آن اول به دستش داشته حاجت روایی را برای فطرس زخمی ببین قنداقه ، دامان شد خدا هر آنچه را که داشت در دست حسینش داد عجب دستی میان سفره ی خلقت نمکدان شد در این گردش در این دواریِ حق مدعائیها فقط عین دو چشم اوست در این حلقه ، عرفان شد به آبادیِ مهرش ، آبها هم غبطه ها دارند به صحرا چونکه نامش رفت آنجا هم نیستان شد به یاد جایگاهش گریه ی بسیار کرد آدم همینکه اشک را با او گره زد ، آدم  انسان شد همین یک قطره اشکِ آدم از چل سال برتر بود که با این قطره ، برگشتن به جنت نیز آسان شد به روز اول خلقت خدا هم روضه اش را خواند نه باران که از آن لحظه در عالم اشک ریزان شد به وقت گفتن از او خوش ترین غم می رسد از غیب اگر چه چشمِ ما گریان لب ما نیز خندان شد به منبر رفت تا جاری کند حرف خدایش را همه دیدند روی نیزه ها قاری قرآن شد 🔸شاعر: ================================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بالا گرفت کار من و کار عاشقی افتاده ام به دام و زنم جار عاشقی حالا که نیست چاره به جز دار عاشقی مشتاق می روم سر بازار عاشقی - حلاّج یار می شوم از وادیِ جنون اِنّی حسین و اِنّی الیه راجعون - شد مستجاب در حرمت آرزوی چشم تکثیر شد در آینه ها گفت و گوی چشم من مانده بودم و بغضِ گلوی چشم مِی، ریخت پای غمت از سبوی چشم - بر خاک پات جای لب و بوسه های من نقل محافل است دگر ماجرای من - ای چاره ساز..بر من و درد دلم..حسین ای مهربان تر از پدر و مادرم…حسین آقای خاص..حضرت جود و کرم…حسین منّت نهاده ای به سرم با حرم..حسین - تا با تو ایم خسته از عالم نمی شویم جز محضرت برای ادب خم نمی شویم - جمع است در حریم تو دیوانه بیشتر شمعی و گرد زلف تو پروانه بیشتر شش گوشه ات شبیه به میخانه بیشتر میلم کشیده است به پیمانه بیشتر - دست دلم دخیل به پایین پای توست اصلا خدا نوشت که عالم برای توست - ناز تورا از عالمیان مشتری ترم چون بار عشق را به سر شانه می برم تا در  هوای عاشقی تو کبوترم ممنونِ لقمه ی پدر و شیر مادرم - “عمرش بلند..آنکه مرا خاک پات کرد شیرش حلال…آنکه مرا مبتلات کرد” - شد نذر روضه های تو آقا جوانی ام یارا مباد این که ز این در برانی ام هرکس که گفت از من و نام و نشانی ام گفتم غلام حضرت سبع المثانی ام - از سایه سار لطف تو دارم حکایتی هرچه صلاح توست…نه حرف و شکایتی - عصری که بود قد تو رعنا تر از همه بر روی نیزه رفت راس تو بالا تر از همه با این که بود داغ تو زیبا تر از همه سرو تن تو گشت معما تر از همه - پیچید در تمام فلک ماجرای تو قلب خدا شکست به پایین پای تو 🔸شاعر: ================================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini تو‌ حسینی که تو را اهل دعا می شناسند  به باران عطا ... پنجمین اختر تابان کسا شاه بیت غزل کرب و بلا السلام ای همه دارایی من بهترین همدم  تنهایی من ای حسینی که سراپا حسنی با خبر باش که دنیای  منی ... روشنی بخش شب پنج تنی کور گشتم برسان پیرهنی ... پر دهی نامه برت خواهم شد ندهی خاک درت خواهم شد در خورت بود دُر ناب شدن در دل خاطره ها قاب شدن قبله گاه دل احباب شدن ناگزیری تو به ارباب شدن ورنه خاکی تر از این القابی همنشین با همه ی اصحابی چوب،  منبرشد از این خانه نرفت خاک تو ، زر شد از این خانه نرفت پر ، کبوتر شد از این خانه نرفت هرکه نوکر شد از این خانه نرفت آبرو یافته از این خانه زندگی کرد گدا شاهانه لطف ، سر می رود از محضر تو فطرس آورد نیازی برِ تو پر در آورد به زیر پر تو هر دری بسته شود جز در تو نگرفته ست کسی جای تو را از تو داریم تمنای تو را ما هم از آمدنت خرسندیم به پر شال تو دل می بندیم اشک داریم ولی می خندیم گریه کن های ارادتمندیم ... پر به شوق علمت آوردیم سر برای قدمت آوردیم بر نداریم سر از دامانت همه هستیم بلا گردانت آمدی جان جهان قربانت روضه می خواند :( أنأ العطشانت) غم تو قبل تو آمد به جود از ازل گریه کنت فاطمه بود دل مادر به عزیزش بند است لذتش بوسه ی بر فرزنداست شاد از  آمدن دلبند است شب میلاد شب لبخند است پس چرا مادر تو گریان بود ؟ وقت بوسیدن تو نالان بود جمله ات بغض ب ما داد حسین کردم از غصه ی تو یاد حسین کربلا یاد من افتاد ، حسین نمک روضه ی میلاد : حسین ... ای مرتب شده در بین حصیر از پریشان شده ها دست بگیر 🔸شاعر: ============================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini از سر لطف اگر نامه بر خویش خطابش کردی پر در آورد تو در کسوت دلداده  حسابش کردی نا امید از در این خانه نرفته ست گدایی بیرون کی گدایی به تو آورده پناه و تو جوابش کردی انا عطشان تو شش ماه ، فقط اشک به چشمش آورد  شب میلاد دلش گریه نمی خواست ، مجابش کردی شب میلاد شب شادی مادر پدر نوزاد است شب میلاد شب گریه نبوده ست ، تو بابش کردی جگر سوخته ام شمع شب جشن تو را روشن کرد حیف شد شمع تو خاموش نشد، سوخت! تو آبش کردی 🔸شاعر: ================================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini از سر لطف اگر نامه بر خویش خطابش کردی پر در آورد تو در کسوت دلداده  حسابش کردی نا امید از در این خانه نرفته ست گدایی بیرون کی گدایی به تو آورده پناه و تو جوابش کردی انا عطشان تو شش ماه ، فقط اشک به چشمش آورد  شب میلاد دلش گریه نمی خواست ، مجابش کردی شب میلاد شب شادی مادر پدر نوزاد است شب میلاد شب گریه نبوده ست ، تو بابش کردی جگر سوخته ام شمع شب جشن تو را روشن کرد حیف شد شمع تو خاموش نشد، سوخت! تو آبش کردی 🔸شاعر: ============================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بسم عشقی که نشسته در دلم عُلقه اش آمیخته شد با گلم هست کل آبرو و حاصلم فخر دارم تا قیامت سائلم خوشه چینم، خوشه چینم، خوشه چین خوشه چین بر خوان زین العابدین بهره می گیرد زمین از خنده اش شمس، سائل بر رخ تابنده اش بنده ی حق است و عالم بنده اش هست زین العابدین زیبنده اش شکر، نامم عبد خانه زاد شد نام او هم حضرت سجاد شد آشنا کرده دلم را با حسین یاد داده تا بگویم یا حسین گفته در هر غم بگو تنها حسین پشت بر هر کس نما الا حسین هر که هستی هر چه هستی بنده باش با حسین بن علی پاینده باش او به ما لحن دعا آموخته در صحیفه رازها آموخته هم ابوحمزه به ما آموخته هم بساط روضه را آموخته با علی بن حسین بن علی شد به دل ها نور ایزد منجلی ما همه انسان سجادیم و بس تشنه ی عرفان سجادیم و بس در پی رضوان سجادیم و بس دست بر دامان سجادیم و بس کاش ما را در کلاسش جا دهد مشق حب حیدر و زهرا دهد حال خوبم بد شد از یک داغ و غم قامتم را یک مصیبت کرده خم با که گویم ای خدا از این ستم مانده آقای دو عالم بی حرم بر خلاف هر کسی مولای من... سنگ قبری هم ندارد، وای من در بقیعش مشهدی خواهیم ساخت صحن های بی حدی خواهیم ساخت روی قبرش مرقدی خواهیم ساخت بر فرازش گنبدی خواهیم ساخت قبر او هم چون خراسان می شود شهربانو شاد و خندان می شود 🔸شاعر: ============================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini اگر چه در ره حق صدهزار دشواریست میان حادثه ها کار حق نگهداریست اگر چه جنگ، اگر چه اسارت است ولی همیشه کار خدا یاری و مددکاریست خوشا اسارت اگر آخرش حسین بُوَد که بی حسین شدن اول گرفتاریست سخن به مدح زنی می کنم شروع، که شعر به مدح و منقبتش متهم به کم کاریست سخن به مدح زنی می کنم شروع،‌ بلی که از گناه، تمام وجود او عاریست همان‌ که چشم و دلش رو به عالم بالاست که قصر در نظرش جلوه ی دل آزاریست همان که جلوه صد قصر غافلش ننمود همان که چشم و دلش، پُر ز نور و هشیاریست زبان و مرز به درگاهِ نور بی معناست یگانه محور و معیارِ حق سزاواریست به خاستگاری او فاطمه به خواب آمد "زهی مراتب خوابی که به ز بیداریست"* به هر کسی نرسد اینچنین مقام رفیع که این نتیجه ی یک عمر خویشتن داریست خدا برای حسین آفریدش از اول جواب او به حسین از همان ازل آری ست شرافتیست بلی مادر امام شدن ز عشق بو نبرد آن دلی که زنگاریست همین که دامن او مهد حجت الله است نشان رفعت شان و بلندمقداریست " دهد ثمر ز رگ و ریشه درخت خبر"* که خُلق مادر در خُلق بچه ها جاریست بُراق عشق تو را تا خود مدینه رساند که در مسیر خدا مرکبت سبکباریست که خواستی وطنت خانه‌ی حسین شود کجای قصه هجرت ز جبر و ناچاریست؟! تو آمدی که به زن شأن دیگری بدهی به نُه امام نشان تو جاری و ساریست "هزار مرتبه شستم دهان به مشک و گلاب" هنوز از تو سرودن کمال دشواریست 🔸شاعر: ================================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini