#امام_صادق
بار دگر مدینه و درب و زبانه ای
بار دگر هجوم حرامان به خانه ای
آید صدای ناله ی ای وای مادرم
بعد از صدای ضربت هر تازیانه ای
#سید_حسین_میرعمادی
شهادت امام جعفر صادق علیه السلام
رییس مذهب حقه ی جعفری تسلیت باد
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini
بسم الله اگر طالب نوری دل عاشق !
بسم الله اگر هست تو را رأی موافق
اینک تو این راه به ادراک حقایق
بنشین نفسی ، این تو و این منبر صادق
بگذار به آئینه ی تو نور بتابد
نزدیک بمان ، هرچند از دور بتابد
علم ، اول و آخر شده در دفتر او جمع
المنةُ للَه که نشد منبر او جمع
چونان که ملائک همه در محضر او جمع
هستند فقیهان همه دور و بر او جمع
علامه به علامه مفسّر به مفسّر
بنگر همه را مستمع و ناظر و حاضر
افتاده عقول همه در پای سوادش
توحید مفضّل نم دریای سوادش
طبع شعرا بسته به انشای سوادش
حکم فقها مُهر به امضای سوادش
دور است ز درک سخنش علم افاضل
دنیا شده بی بهره از این بحر فضائل
جز پرورش شیعه دگر کار ندارد
روشن چه تنوری است ولی یار ندارد
غم دارد و غم دارد و غمخوار ندارد
مظلوم بقیع است و عزادار ندارد
افسوس که در خیمه ی او جمع نبودیم
جز یک شب تقویم غمش را نسرودیم
در صدق که نام آور و در علم رفیع است
همواره گنهکارم و همواره شفیع است
او گوشهنشین شب بی نور بقیع است
از روضه ی تنهایی او خون دل شیعه است
مائیم و غم بی کسی حضرت صادق
تنها شده تا شیعه نماند متفرّق
بوده است پریشان پریشانی جدش
حیران شده از روضه ی حیرانی جدش
سنگ آمد و زد بوسه به پیشانی جدش
خون می چکد از صورت نورانی جدش
اشکش شده جاری به غم کرببلایش
یک عمر خودش روضه گرفته است برایش
🔸شاعر:
#محسن_ناصحی
___
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini
از رویِ دیوار ، از دور و بر او ریختند
نیمه شب با ریسمانی بر سر او ریختند
کاش در آن نیمهشب زهرا نمیدیدش چه شد
بر سرِ او در قنوتِ آخرِ او ریختند
خانهاش شد خیمهگاه و چوبهای شعلهور
بِینِ خانه پیشِ چشم دختر او ریختند
فاطمه نالید مادر پهلویت را حفظ کن
تا که با آتش جماعت بر در او ریختند
آنقدر او را کشیدند و به هر سویش زدند
سنگهای کوچه قدری از پَرِ او ریختند
شهر آنشب کربلا بود و زمینش قتلگاه
تشنهای را دید قومی بر سر او ریختند
قوَتش را جمع کرد و گفت آبی سوختم
نیزه هاشان را ولی بر حنجر او ریختند
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
___
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini
چقدر روضه تو روضه مادر دارد
آتش خانه تو خاطره از در دارد
مثل آنروز در خانه پر از هیزم شد
ناله اهل حرم بین هیاهو گم شد
تا که درسوخت عجب سوختن در دیدی
ناله ها را که شنیدی به خودت لرزیدی
سر بی عمامه پای برهنه محزون
میدویدی پی مرکب به چه حالی دلخون
پای پر آبله داری جگر سوخته ای
چشم امید دلت را بخدا دوخته ای
نیمه شب در بر منصور عرق میریزی
در بر آئینه ای کور عرق میریزی
نامسلمان به دلش کینه حیدر را داشت
به علی تهمت زد حجب و حیا را بر داشت
نام زیبای علی آمد و چشمت تر شد
یادت آمد که چگونه گل او پر پرشد
مادرت خورد زمین و کمرش درد گرفت
آخرش حق علی را او ز نامرد گرفت
منزلت چشم به راهند شما دیر نکنی
همسرت پیر شده بیشترش پیر نکنی
🔸شاعر:
#محمد_حبیب_زاده
___
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini
ناگهان شعله ی آتش وسط در افتاد
باز هم یاد غم حضرت مادر افتاد
دست بسته وسط کوچه کشاندند او را
یاد مظلومیت حضرت حیدر افتاد
وسط کوچه زمین خورد و صدا زد عمه
باز از نسل علی یک گل دیگر افتاد
بین یک عده حرامی چو گرفتار شد او
نظرش سمت حریم شه بی سر افتاد
خون به قلبت شده در کرب و بلا یا جدا
آن زمانی که دو چشم تو به اکبر افتاد
وسط معرکه شمر آمد و بر سینه نشست
سر جدا کرد و زمین دید که خواهر افتاد
تا روی نیزه سر خون خدا بالا رفت
ناله یا ولدی آمد و مادر افتاد
🔸شاعر:
#وحید_زحمتکش
___
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini
باز هم سوخته انگار درِ این کوچه
نمکی خورده به زخمِ جگرِ این کوچه
من از این کوچه از این راه بدم میآید
بس که شوم است همیشه خبرِ این کوچه
اینکه عمامهاش افتاده زمین یعنی که...
ازدحامی شده انگار سرِ این کوچه
پیرمردی وسطِ راه زمین خورد ولی..
همه شادند چرا دور و برِ این کوچه
وسط خانه دلِ دخترکی میلرزد
رویِ خاک است همین که پدرِ این کوچه
آشنا میزند این صحنه دو دست بسته
قبل تر دیده دو چشمان ترِ این کوچه
كاش اين بار نسوزد بدن بانويی
از شررهای درِ شعلهورِ اين كوچه
آه یکبار علی بود و علی بود و علی
آه بانوی علی و گذرِ این کوچه
چل نفر آمده بودند میان خانه
چل نفر آمده بودند سرِ این کوچه
بوی خون ميرسد انگار هنوز از ديوار
بوی خون ميرسد از ميخِ درِ اين كوچه
🔸شاعر:
#احمد_شاکری
___
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini
بخدا سخت ترین لحظه ی عمرم این بود
که شبیه دل زینب جگرم خونین بود
دستِ بسته، دلِ شب، در پیِ استر، گریان
چون اسیریِ حرم، خاطره ای غمگین بود
یاد غمهای رقیه، جگرم را سوزاند
و همین روضه برای دل من تسکین بود
وسط شعله ی آتش، نفسم بند آمد
وای بر قاتل زهرا، به لبم نفرین بود
ناصبی بود و به مادر، بد و بیرا میگفت
بد دهن بود و فقط بر لب او توهین بود
ریسمان بسته چو مولام، کشیدند مرا
این جفا از خلفا، یک عمل ننگین بود
تن خود را سپرِ اهل حرم میکردم
در دفاعِ حرم فاطمه سهمم این بود
با وجودیکه اهانت به نهایت دیدم
باز هم تلخ ترینَش، به نظر شیرین بود
هیچکس زیر سم اسب تنم را نَفِشرد
یاد گودال ولی سینه ی من سنگین بود
نیزه و خنجر و شمشیر و سنانم نزدند
کِی چو جدم، تنم از خون سرم رنگین بود
اهل بیتم که گرفتار اراذل نشدند
عمه افسوس، اسیر سپهی بی دین بود
وای از دغدغه ی عمَّتِیَ المضروبه
چشمِ شامی چقدَر سوی حرم بدبین بود
🔸شاعر:
#محمود_ژولیده
___
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini
نور را در کوچه ی ظلمت کشیدن مشکل است
پا برهنه در پی مرکب دویدن مشکل است
آسمان گر بر زمین افتد ، قیامت میشود
آسمانی را به روی خاک دیدن مشکل است
خوشه ی انگور ، تیره چون دل منصور بود
دانه دانه مرگ را بر لب چشیدن مشکل است
خانه ی آتش گرفته ، روضه خوان مادر است
ناله ی زن را زپشت در شنیدن مشکل است
قاتلی برادشت یک شمشیر....پیغمبر رسید
ده نفر با اسب در مقتل رسیدن مشکل است
🔸شاعر:
#میثم_مومنی_نژاد
___
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini
از روی خاکای جاده نبرید
سمت قصر جام و باده نبرید
خودتون سوار مرکبا شدید
امامو پای پیاده نبرید
پُش سرش تموم دنیا میگه وای
طناب آوردن و مولا میگه وای
زیر لب خودش میگه وای مادرم
وسط شعلهها زهرا میگه وای
بذارید عمامهشو سرش کنه
بذارید عبا به پیکرش کنه
از تو شعله یه کم آهسته برید
بذارید که یاد مادرش کنه
پشت مرکب پشت زین نمیکشن
روی خاکا با جبین نمیکشن
از محاسنش خجالت بکشید
پیرمردو زمین نمیکشن
طعنههای بیحساب نیاز نداشت
اینهمه رنج و عذاب نیاز نداشت
این پیرمرد که خودش داره میاد
دور گردنش طناب نیاز نداشت
یه چیزی میگم دلا شکسته شه
چشمای همه به خون نشسته شه
یه چیزی میگم شما داد بزنید
کاش همیشه دست مردا بسته شه
زینب و سنگای بام واویلا
کوچههای تنگ شام واویلا
ریسمان به دور دست و گردنِ
زن و بچهء امام واویلا
بچهها خسته بودن چیکار میکرد
بهم پیوسته بودن چیکار میکرد
نمیخواست بذاره سیلی بخورن
دستاشم بسته بودن چیکار میکرد
🔸شاعر:
#حامد_خاکی
___
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini
مباد آنکه عبای تو یک کنار بیفتد
میان راه ، تن تو بی اختیار بیفتد
تو را خمیده خمیده میان کوچه کشیدند
که آبروی نجیبت از اعتبار بیفتد
دگر غرور تو را چاره جز شکسته شدن نیست
اگر محاسن تو دست این سوار بیفتد
توقع اثری غیر آبله نتوان داشت
مسیر پای برهنه ت اگر به خار بیفتد
چه خوب شد که لباست به میخ در نگرفت و ...
چه خوب شد که نشد پهلویت ز کار بیفتد
اگر چه سوخت حریمت ولی ندید نگاهت
ز گوش دخترکان تو گوشوار بیفتد
هنوز هم که هنوز است جلوه های تو جاریست
که آفتاب ، محال است در حصار بیفتد
🔸شاعر:
#علی_اکبر_لطیفیان
___
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini
کشید بند طناب و تو را زمینت زد
میان کوچه تو را بی هوا زمینت زد
همین که پا شدی از جا دوباره افتادی
دوباره کینه آن بی خدا زمینت زد
بلند شو که دوباره جسارتی نکند
چه ها نگفت به تو، هر کجا زمینت زد
رسیده ای وسط کوچه بنی هاشم
صدای ناله خیرالنسا زمینت زد
صدای سیلی و آن گوشواره می آید
صدای سیلی او بی صدا زمینت زد
فدای گریه تو یا مروج العاشور
همیشه یاد غم کربلا زمینت زد
سری که گشت جدا از قفا شما را کشت
سری که رفت روی نیزه ها زمینت زد
میان شعله به یاد رقیه افتادی
کشید بند طناب و تو را زمینت زد
🔸شاعر:
#وحید_محمدی
___
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini
بر هم نزن نماز مرا، بی هوا نزن
حالا که می زنی، جلوی آشنا نزن
سجاده و عبای مرا می کِشی، بکش
اما لگد به تربت کرب و بلا نزن
آتش زدی به زندگی ام بس کن و برو
دیگر نمک به زخم دل من، بیا نزن
در خانه بس نبود غرورم شکسته شد؟
حداقل مقابل همسایه ها نزن
با تازیانه ات به سر و صورتم بزن
حرفی فقط به حضرت خیرالنساء نزن
بالای مرکبی و خجالت نمی کشی
پیچیده پای من... چه کنم؟! بی حیا نزن
موی سپید دارم و شیخ الائمه ام
هر طور می زنی بزنم، با عصا نزن
وقت گریز من شده "نوحوا علی الحسین"
زینب دوید و گفت: غریب مرا نزن
ای شمر بس کن و به روی سینه اش نرو
با چکمه ات قدم روی عرش خدا نزن
با دست و پا زدن گره ای وا نمی شود
تشنه لبم... عزیز دلم... دست و پا نزن
🔸شاعر:
#محمد_جواد_شیرازی
___
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini