#حضرت_زهرا #مناجات_حضرت_زهرا
@shere_aeini
هرچه خوبی می شناسی جمع در یافاطمه ست
تکیه گاهِ ما یقین دارم که تنها فاطمه ست
شکر می گویم خدا را که غبارِ این درم..
آبرو و اعتبارِ گریه کُن ها..فاطمه ست
رشته های چادرش حبل المتینِ انبیاست
ناجی هر عاشقی در روزِ عقبا فاطمه ست
مرده را جان می دهد با یک دعای مضطرش
در حقیقت الگوی صدها مسیحا فاطمه ست
کارِ این بانوی عظما دستگیری از فقیر..
سفره دارِ بینوایان بینِ دنیا فاطمه ست
از گنهکارانِ امّت لحظه ای غافل نشد..
این بدان معناست که امیّدِ فردا فاطمه ست
مادرِ کلّ ِ امامان.. مادرِ ساداتِ عشق..
مفتخر هستیم چونکه مادرِ ما فاطمه ست
فاطمیون.. کلّ ِ دنیا را بهشتی می کنند..
ای بنازم باغِ زیبا و مصّفا فاطمه ست..
حضرت ختمِ رسل مادر خطابش می کند
صاحبِ این کلمه ی امّ ابیها فاطمه ست
کفو و همتایش علی شیرخدا باشد فقط
همسرِ والامقام و نفسِ مولا فاطمه ست
🔸شاعر:
#محسن_راحت_حق
_______________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مناجات_حضرت_زهرا
@shere_aeini
ریشه دارم لابلای ریشههای چادرت
نذر کردم تار و پودم را برای چادرت
آسمانم باش؛ حالا که کبوتر نیستم
میپرم مثل غباری در هوای چادرت
کودکی هستم که زیر چترِ مادر رفتهام
در امانم از بلایا؛ لابلای چادرت
سورهی «وَالشَّمس»، تفسیرِ نماز صبح توست
سورهی «وَالَّیل» هم شمسُالضُّحای چادرت
روز اول رشتهی حبلالمتین را بافتند
از کنار ریشههای نخنمای چادرت
با یهودیهای شهرِ نامسلمانپروران
اهل اسلامیم، با نورُالهُدای چادرت
سایهسارِ پرچمت روی سر محجوبههاست
مکتبت جاریست، در دارُالحَیای چادرت
بر سر زنهای بزمِ روضههای خاکیات
چادر مشکیست، یا رخت عزای چادرت ؟
پشت پایت چشمِ تنگِ کوچه هم خون گریه کرد
از خجالت سرخ شد با ردّ پای چادرت
از درِ غمخانهات باب جسارت باز شد
خیمهها آتش گرفت از کربلای چادرت
🔸شاعر:
#رضا_قاسمی
_______________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مناجات_حضرت_زهرا
@shere_aeini
اشک مناجات سحر را میخرد زهرا
گریه کن خونین جگر را میخرد زهرا
وقتی شریکت شمع باشد سود خواهی برد
پروانه بی بال و پر را میخرد زهرا
از عیش دنیا با خبر باشی ضرر کردی
از عیش دنیا بی خبر را میخرد زهرا
هی این در و آن در میزنی تا در به در گردی
وقتی گدای در به در را میخرد زهرا
باید درِ این خانه کسب اعتباری کرد
آن نوکران معتبر را میخرد زهرا
گاهی حوالی حسینیه کمی بنشین
گوشه نشین اینگذر را میخرد زهرا
هر آنچا که در چَنته داری خرج اشکت کن
فردای محشر چشم تر را میخرد زهرا
اندازه بال مگس خرج حسینش کن
این قطره های مختصر را میخرد زهرا
از ساعتی که سینه او زیر سم ها رفت
سینه زنان این پسر را میخرد زهرا
🔸شاعر:
؟؟؟
_______________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مناجات_حضرت_زهرا
@shere_aeini
وقتی خدا دو لوح و قلم را درست کرد
نوری میان عرش معلی درست کرد
با نور فاطمه به جهان جان دمید و بعد
مارا گدای “اُم اَبیها” درست کرد
ما را شبیه خلقت بی انتهای خود
از خاک پای حضرت زهرا درست کرد
از اشک های مادر ما آب آفرید
با گریه های فاطمه دریا درست کرد
از تار و پود چادر مادر نخی گرفت
حَبلُ المَتین برای گداها درست کرد
اصلاً دلیل خلقت دنیاست ، فاطمه
نور خدا و زهره ی زهراست ، فاطمه
بانوی آب و آینه ، بانوی آفتاب
ای قطره های اشکِ نمازِ شبت گلاب
لبخند میزنی و نبی فکر میکند
این خنده ی خداست نشسته میان قاب
هم کوثر خدایی و هم بَضعَهُ الرَّسول
هم ذوالفقار و ذکر قیام ابوتراب
رزق تمام عالم از این خانه می رسد
حاجات اهل عالم از این خانه مستجاب
من هر نفس که بی تو کشیدم گناه بود
هر لحظه که به یاد تو بودم شده ثواب
ای چادر تو ، سایه ی روی سر همه
یا فاطمه ، فقط تو شدی مادر همه
حق را کنار سفره ی مولا شناختیم
از وصله های چادر زهرا شناختیم
با قطره های اشک به کوثر رسیده ایم
مادر تورا شبیه به دریا شناختیم
در روضه ی تو ، “مَنْ عَرَفَ نَفْسَه” دیده ایم
خود را شناختیم ، تورا تا شناختیم
ما بنده ی “فَقَدْ عَرَفَ رَبَه” نیستیم
با مهرِ مادریِ تو اما شناختیم
زهرا چقدر زحمت مارا کشیده است
تا اینکه بین روضه خدا را شناختیم
مارا نوشته اند مسلمان فاطمه
ایمان ماست ، بسته به ایمان فاطمه
حق را علم علیست ، علمدار فاطمه ست
بانوی استقامت و ایثار فاطمه ست
در خانه ای که واژه ی برخواستن علیست
ذکر قیام حیدر کرار فاطمه ست
تسبیح فاطمه صد و ده بار یا علی ست
تسبیح مرتضی صد و ده بار فاطمه ست
اصلاً علی ست فاطمه و فاطمه علی ست
در پشت در علی ست ، نه! انگار فاطمه است
آن بانوی رشیده که از حال می رود
در سجده هاش ، با تن تب دار فاطمه ست
مقتل نوشته بود تورا بی هوا زدند
مقتل بگو که مادر ما را چرا زدند؟
آتش به روی قامت در بود و یک نفر
آری هجوم چند نفر بود و یک نفر
قرآن به روی نیزه که نه ، زیر دست و پاست
کوچه پر از اراذلِ شر بود و یک نفر
سینه سپر نموده فدای ولی شود
این هجمه ها به سمت سپر بود و یک نفر
فرصت نکرده است علی را صدا کند
موج بلا و اوج خطر بود و یک نفر
زهرا نشسته بود به دامان خویشتن
فضه گواه داغ پسر بود و یک نفر
پروانه سوخت و وسط شعله ها نشست
آیینه ی تمام نمای خدا شکست
🔸شاعر:
#احمد_ایرانی_نسب
_______________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini