#امام_حسن #مدح_امام_حسن
@shere_aeini
کریم آنچه بیارد به دست، می بخشد
هرآنچه بود و هر آنچه که هست می بخشد
ز پا فتادی اگر یا حسن بگو بنگر
چگونه رتبه شاهی به پست می بخشد
به تشنگان برادر حسن دهد روزی
شراب ناب حسینی به مست می بخشد
قیامت است ظهورش , به عشق روی حسین
هر آنکسی که حسینی شد است می بخشد
گمان مبر که حسن بی ضریح و بی حرم است
کریم آل عبا هر چه هست می بخشــد…
🔸شاعر:
#موسی_علیمرادی
____________________________
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
@shere_aeini
☑️ ضربت خوردن حضرت امیر (ع)
با کولهبار نان ، شبِ آخر قیام کرد
مردی که هرچه داشت به کف وقف عام کرد
یک در میان جواب سلامش نمی رسید
آن که خدا به هر قدم او سلام کرد
هم جود کرد و هم به خودش ناسزا شنید
او باز هم مقابلشان احترام کرد
از غربتش به قول خودش بس ، که روزگار
با مرتضی معاویه را هم کلام کرد
بر دوش اوست چرخش دنیا ولی بر آن
طفلی نشست وحس نشستن به بام کرد
بعد از نماز نافلۀ شب بلند شد
سمت مدینه فاطمه اش را سلام کرد
با این سلام روضۀ آخر شروع شد
با خاکهای چادر زهرا تمام کرد
غمگین ترین امیر ۀ الهی که بشکند
دستی که خنده را به لب تو حرام کرد
هفت آسمان به جوش خروش آمده مرو
آن را علی به گوشه ای از چشم رام کرد
جای صلات ماذنه باصوت مرتضی
حی العزای علی را پیام کرد
بیدار کرد قاتل خود را که حاضرم...
با شوق خویش خون خودش را به جام کرد
تا ضربه خورد عالم آدم به سر زدند
در عرش و فرش گریۀ خواص و عوام کرد
تا ضربه خورد خنده به لبهای او نشست
گویا به زهر تیغ عسل را به کام کرد
دستی به روی دوش حسن تا به خانه اش
هر کوچه را به خون سرش سرخ فام کرد
درخانه زینب است رهایم دگر کنید
آری رعایت دل او را امام کرد
زهراست کعبه و حجرش زینب است و بس
روی جبین دختر خود استلام کرد
آری رعایت دل زینب سفارش است
وای از دمی که بنت علی رو به شام کرد
آن دختری که سایۀ او هم ندیدنی است
چشمان بد به دور و برش ازدحام کرد
یک بی حیا که دید کنیزی نمیبرد
از آل مرتضی طلب یک غلام کرد
🔸شاعر:
#موسی_علیمرادی
________________________________
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_زمان #مناجات_امام_زمان
#شب_قدر
@shere_aeini
ای کاش می شد با تو قرآن سر بگیرم
در آسمانی نگاهت پر بگیرم
ای کاش می شد امشب ای قرآن ناطق
دست شما را جای قرآن سر بگیرم
ای کاش می شد لااقل یک بار در خواب
با دست آغوشم تو را در بر بگیرم
ای کاش پایم واشود در خیمه اش تا
یک لقمه نان و عشق از دلبر بگیرم
ای کاش در تقدیر من امشب نویسند
پای تو را یک شب به چشم تر بگیرم
ای کاش می شد تا برای سجده از تو
مهری زخاک تربت مادر بگیرم
تقدیرم ای کاش این شود با تو محرم
ده روز روضه بر تن بی سر بگیرم
من عاشقم خرده ز ای کاشم مگیرید
ای کاش ها را کاش ازاین در بگیرم
🔸شاعر:
#موسی_علیمرادی
______________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#اربعین_حسینی #امام_حسین
@shere_aeini
به دلم داغ حرم را مگذارید فقط
به همین حال مرا وا مگذارید فقط
ببریدم ببریدم شده حتی در خواب
بین این شهر مرا جا مگذارید فقط
همه رفتند و شده قبر من این شهر... مرا
در مزارم تک و تنها مگذارید فقط
میزنیدم بزنید این همه تنبیه ولی
به دلم داغ حرم را مگذارید فقط
حرم امروز دهیدم به خدا خسته شدم
با دلم وعدهی فردا مگذارید فقط
بگذارید که سر بر قدمش بگذاریم
روی این خواهش ما پا مگذارید فقط
اربعین پای پیاده نجف و کرببلا
حسرتش را به دل ما مگذارید فقط
***
تشنهی روضهام و آه فرات است بلند
آب را تشنهی دریا مگذارید فقط
لای هر برگهی قرآن چقدر برگ گل است
پا بر این مصحف زیبا مگذارید فقط
داد زد این سر و این حلق من و سینهی من
چیزی از پیکر من جا مگذارید فقط
مرد باشید ولی، تا که نکشتید مرا
پا سوی خیمهی زنها مگذارید فقط
🔸شاعر:
#موسی_علیمرادی
_____________________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان
@shere_aeini
تشنه منم حضرت دریا علی
پست منم عالی و اعلا علی
مست منم ساقی دلها علی
ذکر هر آنکس که بود با علی
لعن علی عدوک یا علی
سینه ما وسعت دریا شده
عشق تو در گوشه دل جا شد
هرنفسم ذکر تو مولا شده
دم علی و بازدمم با علی
لعن علی عدوک یا علی
هر که نشد باعلی آدم نشد
حاتم بی لطف تو حاتم نشد
جز تو کسی وصی خاتم نشد
سرمگو از لب طاها علی
لعن علی عدوک یا علی
بردل ما عشق تو پر شور باد
چشم بد از مجلس تو دور باد
دیده ی منکران تو کور باد
کار غلامی تو با ما علی
لعن علی عدوک یا علی
لعن به دشمنان اوواجب است
آنچه به دشمنان او غالب اسنت
عشق علی بن ابیطالب است
دربه در عشقم و لیلا علی
لعن علی عدوک یا علی
هرکه محبت تو درسینه کاشت
بر سخن م نقطه صحت گذاشت
نطفه دشمنانت ایراد داشت
دشمن انم که نشد با علی
لعن علی عدوک یا علی
صحن تو در دیده ماجنت است
سایه تو بر سر ما رحمت است
لعنت بر دشمن تو نعمت است
ذکر لبم همیشه هرجا علی
لعن علی عدوک یا علی
🔸شاعر:
#موسی_علیمرادی
______________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
@shere_aeini
تشنه منم حضرت دریا علی
پست منم عالی و اعلا علی
مست منم ساقی دلها علی
ذکر هر آنکس که بود با علی
لعن علی عدوک یا علی
سینه ما وسعت دریا شده
عشق تو در گوشه دل جا شد
هرنفسم ذکر تو مولا شده
دم علی و بازدمم با علی
لعن علی عدوک یا علی
هر که نشد باعلی آدم نشد
حاتم بی لطف تو حاتم نشد
جز تو کسی وصی خاتم نشد
سرمگو از لب طاها علی
لعن علی عدوک یا علی
بردل ما عشق تو پر شور باد
چشم بد از مجلس تو دور باد
دیده ی منکران تو کور باد
کار غلامی تو با ما علی
لعن علی عدوک یا علی
لعن به دشمنان اوواجب است
آنچه به دشمنان او غالب اسنت
عشق علی بن ابیطالب است
دربه در عشقم و لیلا علی
لعن علی عدوک یا علی
هرکه محبت تو درسینه کاشت
بر سخن م نقطه صحت گذاشت
نطفه دشمنانت ایراد داشت
دشمن انم که نشد با علی
لعن علی عدوک یا علی
صحن تو در دیده ماجنت است
سایه تو بر سر ما رحمت است
لعنت بر دشمن تو نعمت است
ذکر لبم همیشه هرجا علی
لعن علی عدوک یا علی
🔸شاعر:
#موسی_علیمرادی
__________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_تاسوعا #شب_نهم_محرم
________
#حضرت_عباس
@shere_aeini
امیر لشگر من دست من به دامن تو
رباب مانده و امید آب بردن تو
به اهل خیمه سپردم که آب گردن من
بلند گر نشوی خون من به گردن تو
عبای من که نصیب علی شده ماندم
چگونه جمع کنم پاره پاره تن تو
دو تیر با دو کمان و سپاه مژگان کو؟
چه امده سرچشمان مرد افکن تو
بدون چشم تو تکلیف خیمه روشن نیست
حصار امن خیامم نگاه روشن تو
بلند شو که نشیند هر آنکه استاده
برای کسب غنیمت نشسته دشمن تو
بلند شو گره از کار خیمهها وا کن
که چشم بسته حرامی به چشم بستن تو
🔸شاعر:
#موسی_علیمرادی
_________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
#مرثیه_حضرت_زینب
@shere_aeini
این اسارته داداش یا قتلگاه
نیمی از قافله جون داده تو راه
ای پناه عالمین نگاهی کن
بی پناهیم بی پناهیم بی پناه
بعد از اون رنجی که تو راه کشیدیم
بعد از اون همه جسارت که دیدیم
حالا باید همه آماده بشیم
دم دروازه ساعات رسیدیم
دستامون بسته شده کنار هم
یه طرف طناب به بازوی منه
یه طرف به گردنه زین العباد
سر سلسله به دست دشمنه
پریشون وارد شهر شام شدیم
از رو نیزه احوال ما رو ببین
تازیونه می زنن که راه بریم
راه بریم بچه ها میخورن زمین
دستی که برای ما حجاب میشد
حالا بسته است تو بگو چی کار کنیم
میون نامحرما گیر افتادیم
کاش می شد از این قفس فرار کنیم
باورم نمیشه نامسلمونا
مارو خارجی داداش صدا کنن
اگه میتونی یه کم قرآن بخون
تا مارو کمتر اینا نگا کنن
اینا سنگم میزنن ولی داداش
میسوزه دلم برای بچه هات
تا میشد پناهشون شدم ولی
حالا هی با گریه میزنن صدات
خیلی سخته گذر از این مرحله
کاش فقط سنگ میزدن به قافله
بارون آتیش و ما چی کار کنیم
دستامون بسته شده با سلسله
بعد از اون کوچه های آتیش و سنگ
که تن ما پره از کبودیه
سخت ترین مسیر ما تو این دیار
رد شدن از کوچه یهودیه
🔸شاعر:
#موسی_علیمرادی
___________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#اربعین_حسینی
@shere_aeini
به دلم داغ حرم را مگذارید فقط
به همین حال مرا وا مگذارید فقط
ببریدم ببریدم شده حتی در خواب
بین این شهر مرا جا مگذارید فقط
همه رفتند و شده قبرمن این شهر ...مرا
در مزارم تک و تنها مگذارید فقط
حرم امروز دهیدم به خدا خسته شدم
با دلم وعده فردا مگذارید فقط
بگذارید که سر بر قدمش بگذاریم
روی این خواهش ما پا مگذارید فقط
اربعین پای پیاده نجف وکرببلا
حسرتش را به دل ما مگذارید فقط
تشنه روضه ام و اه فرات است بلند
آب را تشنه دریا مگذارید فقط
لای هر برگه قرآن چقدر برگ گل است
پا براین مصحف زیبا مگذارید فقط
داد زد این سر و این حلق من و سینه من
چیزی از پیکر من جا مگذارید فقط
مرد باشید ولی , تا که نکشتید مرا
پا سوی خیمه زنها مگذارید فقط
🔸شاعر:
#موسی_علیمرادی
_____________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زینب #ولادت_حضرت_زینب
@shere_aeini
شمس حجاب کبریا زینب است
تجلی شرم و حیا زینب است
روح مناجات و دعا زینب است
شان نزول انما زینب است
فاطمه کرببلا زینب است
دوای درد بی دوا زینب است
ای نفس حضرت ختمی مآب
دختر آسمانی بوتراب
در صدف بحر وفا درناب
روی تو حسرت دل آفتاب
موی تو شب ندیده حتی به خواب
مصحف مستور خدا زینب است
شب که به امید سحر آرمید
صدای تکبیر فلک را شنید
شب زدگان نسیم رحمت وزید
دوباره شمس روی حیدر دمید
آینه ای به دست زهرا رسید
فاطمه ی علی نما زینب است
دانه تسبیح تو شمس ضحی
چادر تو، پرچم حجب و حیا
به زیر سایه تو عرش خدا
نه فلک از خاک رهت شد بنا
خانه تو مطاف ارض و سما
کعبه سیار خدا زینب است
بیا و جلوه ی پیمبر ببین
شیرزنی چون یل خیبر ببین
ادامه سوره کوثر ببین
حسن حسن نیز مکرر ببین
دوباره یک حسین دیگر ببین
پنج تن زیر کسا زینب است
آمدی ای جان جهان حسین
آمدی ای روح و روان حسین
آمدی ای دل نگران حسین
جان حسین جان تو جان حسین
آمدی و زد ضربان حسین
حسین مروه و صفا زینب است
شمس چراغ در این خانه ات
ماه غبار در کاشانه ات
ارض و سما گر شده پروانه ات
یافته این گونه شفاخانه ات
تهمت عقل است به دیوانه ات
دوای ما نعره ی یا زینب است
هیبت روی تو سر ا پا علی
فاطمه ای به شکل مولا علی
نیست کسی مثل توالا علی
میوزد از نطق تو هرجا علی
لعن علی عدوک یا علی
کوری چشم خصم با زینب است
کرببلا دیده که پیغمبری
فاطمه ای و یک تنه لشگری
فاتح هر رزم چنان حیدری
نیست اگر چه مثل تو خواهری
حسین را برادر دیگری
حسن به دشت کربلا زینب است
پلک بزن شام و سحر خلق کن
چشم بچرخان و قمر خلق کن
حماسه ای بار دگر خلق کن
به بانگ اسکوتو جگر خلق کن
خطبه بخوان تیغ دو سر خلق کن
آیینه دار مرتضی زینب است
گرمی عشق و هرم این تب یکی است
تا به سحر مسیر هر شب یکی است
هر چه نوشتیم مرکب یکی است
چنان که نام خالق و رب یکیس
نام حسین و نام زینب یکیست
جان میان هر دوتا زینب است
روز قیامت که جهان مضطر است
بی سر و سامان صف محشراست
عرصه حشر از نم گریه تر است
هر که خودش مانده و بی یاور است
غم نخورد آن که تورا نوکر است
سایه روی سر ما زینب است
در کف تو چرخ چو دستاس بود
با نفست دهر پر از یاس بود
خاک رهت گوهر و الماس بود
بس که به اکرام تو حساس بود
پله منبر تو عباس بود
ستون خیمه سما زینب است
سیل کرم لحظه باریدنت
گل بکشد منت گل چیدنت
یاس در آرزوی بوییدنت
هیچ گلی ندیده خندنت
مگر به لحظه حسین دیدنت
حسین را چهره گشا زینب است
ازنگهت نور خدا منجلی
هرچه خدا خواست تو گفتی بلی
هیبت تو قصه هر محفلی
خواست که غم دست تو بندد ولی
غم که بود در بر دخت علی
حیدر صحرای بلا زینب است
آمده بر جنگ تو غم از الست
کرببلا غم به بلا داد دست
جنگ تورا حق به تماشا نشست
قامت تو قامت غم را شکست
دخت علی را تنوان دست بست
فصل خطاب خطبه ها زینب است
🔸شاعر:
#موسی_علیمرادی
___________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_خدیجه #ام_المؤمنین
@shere_aeini
دستم به دامن تو, از این خانه پا مکش
اینگونه روی جسم غریبت عبا مکش
دیدم چگونه حق مقامت شهید شد
دیدم به درب خانه دوچشمت سفید شد
این ظلم شهر گرچه تو را غم نصیب ساخت
توگوهری قدر تورا گوهری شناخت
ای روشنی خانه طاها بمان مرو
مادر به خاطر دل زهرا بمان مرو
برخیز ناز دیده گریان من بکش
شانه به زلفهای پریشان من بکش
مادر بمان برای دلم مادری کنی
معجرببافی و به سرم روسری کنی
ازدست گریه درد به پهلوی من نشست
آیینه بود سینه ام ازآه تو شکست
ان دم تمام می شود آشفته حالی ام
رحمی اگر کنی تو بر این خرد سالی ام
دیگر نفس به سینه تو سخت می رسد
وقت به خواب رفتن این بخت می رسد
رفتی و آسمان بلا ریخت برسرم
غم دید و غصه دید و جفا دیده ترم
روزی به درب خانه زهرایت آمدند
من پشت در رسیدم شعله به در زدند
آتش تمام چادر من را گرفته بود
یاری برای یاری زهرای تو نبود
ناگه کسی به در لگدی زد که در شکست
دردی عجیب بین دو پهلوی من نشست
ظالم که دید بی کسی ام را به چشم خود
زد ضربه ای که ناله محسن بلند شد
حتی نفس به سینه من سخت می رسید
مسمار رشته نفسم را دگر برید
جانی که مانده بود برایم ز دردها
یک آه شد که ناله زدم فضه جان بیا
🔸شاعر:
#موسی_علیمرادی
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_تاسوعا #شب_نهم_محرم
=======================
#حضرت_عباس
@shere_aeini
بنویسید ابالفضل، بخوانید حیا
بنویسید علمدار، بخوانید وفا
هیچکس مثل ابالفضل نگیرد دستی
بنویسید زحاجات، بخوانید روا
بنویسد که سقاست، بخوانید خجل
قول دادست که آبی برساند اما
مشک افتاد و تو افتادی و ارباب افتاد
پای گهوارهی طفلش زنی افتاد از پا
بعد تو دشمن تو اهل جسارت بشود
بعد تو زینب تو سوی اسارت برود
🔸 شاعر:
#موسی_علیمرادی
=========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مرثیه_حضرت_زینب #مصائب_شام
#مرثیه_حضرت_رقیه
@Shere_aeini
غنچه ای پژمرده ام روی مزار خویشتن
غیر یک بوسه ز لب هایت ندارد جان سخن
تازیانه بافته بر تن لباس خستگی
همره جان در بیاید از تنم این پیرهن
سنگ ویرانه است مثل بالش پر زیر سر
پیش آن دستان سنگینی که زد سیلی به من
بعد از آن شب غنچه بختم نمی خندد پدر
لکنت افتاده دگر در نغمه مرغ چمن
گوشوارم رفت و آلاله به گوش انداختم
گوشواری که شده سنگین تر از سنگ یمن
یوسف گم گشته ام تا باز آید از سفر
ساختم در گوشه ویرانه ام بیت الحزن
رشته عمرم شده کوتاه تر از عمر گل
بس که از دوری ات افتاده گره در کار من
🔸شاعر:
#موسی_علیمرادی
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مرثیه_امام_حسن #مرثیه_امام_حسن_مجتبی
===========================
@Shere_aeini
از بس که زخمهای دلم بی شماره بود
هفت آسمان زچشم ترم پرستاره بود
بیگانه جای خود که مرا آشنا شکست
آیینه ام که همسفرم سنگ خاره بود
تشت از حرارت جگرم داد می کشید
از بس که داغ بر جگر پاره پاره بود
«زهری که می شکافت دل سنگ خاره را »
با من چه کرد که نفسم در شماره بود
خون دهان مجال سخن را زمن گرفت
در بسترم وصیت من با اشاره بود
خاموش بودم از غم غیرت تمام عمر
این راز سر به مهر گریبان پاره بود
درگوش مانده آه پس از سال ها هنوز
آهی که از شکستن یک گوشواره بود
قدم نمی رسید تا سپر مادرم شوم
بر خاستن به پنجه پا کاش چاره بود
دیدم به چشم خویش که مادر دگر ندید
مویم سپید شد اگر از آن نظاره بود
من که نخفته بودم از این غم تمام عمر
تابوت پیش چشم ترم گاهواره بود
قسمت نبود در دل تابوت خفتنم
تشییع تیر روضه این سوگواره بود
تشییع من دومرتبه بود و ولی حسین ...
تشییع جسم پر پر او چند باره بود
بس که ستور از تن او رفت و باز گشت
چون رشته های زلف تنش پاره پاره بود
🔸شاعر:
#موسی_علیمرادی
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_حسن_عسکری #مدح_امام_حسن_عسکری
@shere_aeini
یا علی گفتیم و راه عشق را پیموده ایم
در پناه بیرق آل علی آسوده ایم
سربه روی خاک پای آل زهرا سود ه ایم
از همان بدو تولد سامرایی بوده ایم
گر چه حق این سینه ها را کربلایی آفرید
سائلان کربلا را سامرایی آفرید
در غریبستان دنیا آشنای ما حسن
کار ماها نوکری ، دنیا و عقبا با حسن
بال پرواز قنوتم یا کریم ویا حسن
سائلی از هرکسی باشد حرام الا حسن
مجتبای دوم این خانواده الدخیل
کار این سائل به لطف تو فتاده الدخیل
بهترین انگیزه صوم صلات ابروی تو
یک جهان دارد مسلمان پیچش گیسوی تو
هرکه را اقبال باشد تا ببیند روی تو
میکشد هو یاعلی هویا علی در کوی تو
دل حسن دلبر حسن ساقی حسن ساغر حسن
هو حسن احمد حسن زهرا حسن حیدر حسن
میرسد ازخاک راهت معجزات نو به نو
آسمان از رد پایت میکند اختر درو
رخت غم دارد به تن کعبه اگر آهش شنو
عاقبت قسمت نشد تا که بگردد دور تو
میرسد با دیدنت انگشت حیرت بر دهان
که خداوند افریده یک خدا در این جهان
مدح تو با واژه ها غیر از خیالی خام نیست
هر چه می ریزد به پیمانه به جز اوهام نیست
مستی ما را به جز تصویر تو در جام نیست
هرکسی جان داده با عشق شما ناکام نیست
شان هرکس میشود پیدا زحال والدین
مادرت انسیه الحورا پدر مرد حنین
ریخت برهم طعم لبهای تو بازار عسل
چشمهایت را گشودی آفریده شد غزل
زلفهایت را شب یلدا شده ضرب المثل
سجده بر محراب ابروی حسن خیر العمل
هر دو عالم را بگردی گر پی می پروری
نیست مثل باده انگورهای عسگری
از فلک باید تماشا کرد خاک پای تو
حق نشسته جای حق این جانشینی جای تو
روز محشر محشری دیگر قد و بالای تو
در قیامت هم شفاعت حق نوکرهای تو
باری از عصیان به روی دوش آوردم کریم
بارکج این بارآمد از صراط مستقیم
مژه هایت صف کشیده تا کند غارتگری
تیغ ابرو را کشیدی جان به لبها آوری
با اشارات نظر داری تو فتح خیبری
حیدری تو حیدر تو حیدری تو حیدری
چشمهایت را بهشت جاودانی گفته اند
زلف هایت را مسیر زندگانی گفته اند
دامنت را گستراند ی آسمانها کشف شد
زیر سایه سار پلکت کهکشانها کشف شد
حد جودت تا عیان شد بی کرانها کشف شد
تا که بشناسم شما را هفت خوانها کشف شد
دست ما کوتاه و خرما بر نخیل ای اشنا
قدر تو مجهول مانده ای امام سامرا
السلام ای صاحب صحن سرای بی کسی
آشنای غربتی و آشنای بی کسی
آن دردیوارها گشته ...
🔸شاعر:
#موسی_علیمرادی
_________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زینب #ولادت_حضرت_زینب
@shere_aeini
شمسِ حجاب کبریا زینب است
تجلی شرم و حیا زینب است
روح مناجات و دعا زینب است
شأن نزول إنّما زینب است
فاطمهی کرببلا زینب است
دوای درد بی دوا زینب است
ای نفس حضرت ختمی مآب
دختر آسمانی بوتراب
در صدف بحر وفا دُرّ ناب
روی تو حسرت دل آفتاب
موی تو شب ندیده حتی به خواب
مصحف مستور خدا زینب است
شب که به امید سحر آرمید
صدای تکبیر فلک را شنید
شبزدهگان! نسیم رحمت وزید
دوباره شمسِ روی حیدر دمید
آینهای به دست زهرا رسید
فاطمهی علینما زینب است
دانه تسبیح تو شمس ضحی
چادر تو، پرچم حجب و حیا
به زیر سایهی تو عرش خدا
نُه فلک از خاک رهت شد بنا
خانهی تو مطاف ارض و سما
کعبهی سیار خدا زینب است
بیا و جلوهی پیمبر ببین
شیرزنی چون یل خیبر ببین
ادامهی سوره کوثر ببین
حَسن حَسن نیز مکرر ببین
دوباره یک حسینِ دیگر ببین
پنج تنِ زیر کسا زینب است
آمدی ای جان جهان حسین!
آمدی ای روح و روان حسین!
آمدی ای دل نگران حسین!
جان حسین جان تو جان حسین
آمدی و زد ضربان حسین
حسین مروه و صفا زینب است
شمس، چراغ در این خانهات
ماه، غبار در کاشانهات
ارض و سما گر شده پروانهات
یافته این گونه شفاخانهات
تهمت عقل است به دیوانهات
دوای ما نعرهی یا زینب است
هیبت روی تو سرا پا علی
فاطمهای به شکل مولا علی
نیست کسی مثل تو، الا علی
میوزد از نطق تو هرجا علی
لعن علی عدوک یا علی
کوری چشم خصم با زینب است
کرببلا دیده که پیغمبری
فاطمهای و یک تنه لشگری
فاتح هر رزم چنان حیدری
نیست اگر چه مثل تو خواهری
حسین را برادر دیگری
حسن به دشت کربلا زینب است
پلک بزن شام و سحر خلق کن
چشم بچرخان و قمر خلق کن
حماسهای بار دگر خلق کن
به بانگ اسکوتو جگر خلق کن
خطبه بخوان تیغ دو سر خلق کن
آیینهدار مرتضی زینب است
گرمی عشق و هُرم این تب یکیست
تا به سحر مسیر هر شب یکیست
هر چه نوشتیم مرکب یکیست
چنان که نام خالق و رب یکیست
نام حسین و نام زینب یکیست
جانِ میانِ هر دوتا زینب است
روز قیامت که جهان مضطر است
بی سر و سامان صف محشر است
عرصهی حشر از نم گریه، تر است
هر که خودش مانده و بی یاور است
غم نخورد آن که تورا نوکر است
سایهی روی سر ما زینب است
در کف تو چرخ چو دستاس بود
با نفست دهر پُر از یاس بود
خاک رهت گوهر و الماس بود
بس که به اکرام تو حساس بود
پلهی منبر تو عباس بود
ستون خیمهی سما زینب است
سیل کرم لحظهی باریدنت
گُل بکشد منت گل چیدنت
یاس در آرزوی بوییدنت
هیچ گلی ندیده خندیدنت
مگر به لحظهی حسین دیدنت
حسین را چهرهگشا زینب است
از نگهت نور خدا منجلی
هرچه خدا خواست تو گفتی بلی
هیبت تو قصهی هر محفلی
خواست که غم دست تو بندد ولی
غم که بُوَد در بر دخت علی
حیدر صحرای بلا زینب است
آمده بر جنگ تو غم از الست
کرببلا غم به بلا داد دست
جنگ تورا حق به تماشا نشست
قامت تو قامت غم را شکست
دخت علی را تنوان دست بست
فصلِ خطاب خطبهها زینب است
🔸شاعر:
#موسی_علیمرادی
===============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_جواد #مدح_امام_جواد
#مدح_حضرت_علی_اصغر
@shere_aeini
ته این کوچه هرکه پشت در است..
به گدایی خویش معتبر است
نه پی نان نه فکر سیم و زر است
او نیازش به یار بیشتر است
امشب اینجا کرم فراوان است
نام این کوچه هم خراسان است
سالها شبهه بود در سرها
امتحان شد تمام باورها
تا که آمد امید نوکرها
کوری چشمهای ابترها
بعد پنجاه سال سر زد ماه..
جلوه گر شد جواد ال الله
این پسر آمده ولی باشد
شرف الشمس صیقلی باشد
احمد خانه ی علی باشد
کرمش بی معطلی باشد
هرچه میخواهی از کریم بخواه
سائلین جواد بسم الله!
اهل تقوا مرید تقوایش
جلد قرآن کجاست؟لبهایش
ملکوت است قد و بالایش
نذر کرده براش بابایش
در جلال و جمال محشری است
بیشتر از بقیه مادری است
رضوی بود جلوه ذاتش
همه جا ریخته ست آیاتش
بین سجده شدست میقاتش
خود حق میرود ملاقاتش..
روی فیروزه نام او حک شد
رجب از مقدمش مبارک شد
ما مریدیم و او همیشه مراد
او جواد و بقیه عبدجواد
بارها پشت پنجره فولاد
به جوادش رضا براتم داد
اوست دلگرمی حسینی ها
قبله ی اصل کاظمینی ها
ساقیا می بده شراب آمد
از پس پرده آفتاب امد
جان ارباب رب آب آمد
نفس حضرت رباب آمد
کیست این مه نواده حیدر
پیر میخانه بلا اصغر
هیبتش هیبت پیمبرهاست
گریه اش تار و مار لشگرهاست
کی حریفش سنان و خنجرهاست
فتح کردن مرام حیدرهاست
تا زگهواره رو به میدان کرد
لشگر کوفه را هراسان کرد..
حیف باب و پر کبوتر سوخت
حنجرش پاره پاره شد سر سوخت
پدرش پیش روی لشگر سوخت
همه ی آرزوی مادر سوخت
نه سری مانده نه بدن دارد
شیرخواره مگر زدن دارد؟!
🔸شاعر:
#موسی_علیمرادی
=========================
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_زمان #مدح_امام_زمان
#نیمه_شعبان
@shere_aeini
عشق رختیست که بر قامت جان دوختهایم
این متاعیست که جان داده و نفروختهایم
ترس از فقر و نداری دو جهان در ما نیست
عشق رزقیست که تا آخرت اندوختهایم
عشق مشقیست که هرشب بنویسیم علی
عشق درسیست کز آن زیستن آموختهایم
عشق یعنی علی و آل علی؛ دیگر هیچ
شعلهی هستی از این عشق بر افروختهایم
یازده بار علی بعد علی آمده است
یازده مرتبه از عشق علی سوختهایم
گرچه در هردوجهان عشق به معنای علیست
آخرین عشق از این سلسله لیلای علیست
او همانیست که جا در دل ایمان دارد
عاشق عاقل و دیوانه فراوان دارد
او همانیست که از آل علی دل برده
جان زهراست که جا در دل جانان دارد
گرکه شانه بکشد سیل بَلاکش ریزد
سر هر زلف خمش، حلقهی رندان دارد
هر که رفته به تماشای نگاهش گفته
جای چشمش به خدا مصحف قرآن دارد
او همانیست که هر چند ندیدند او را
یک جهان آن قد و بالاش مسلمان دارد
خبرِ آمدنت را که ملائک دادند
همه از شوق تو بر سجدهی شکر افتادند
خبر آمد گل بی خار به دنیا آمد
عاشقان! حضرت دلدار به دنیا آمد
کُلُّهم نور نبیاند پسرهای علی
آخرین احمد مختار به دنیا آمد
یازده زادهی زهرا همه شیرند و کنون
آخرین حیدر کرار به دنیا آمد
گرحسین بن علی سبط نبی شیرین است
او حسینیست که نُه بار به دنیا آمد
سیزده کعبه به دور سر او میگردند
نقطهی مرکز پرگار به دنیا آمد
اینکه از عشق رخش، عشق به فریاد آمد
مهدی ماست که با حُسن خداداد آمد
عطر نرگس شدی و نیست از این بو خوشتر
حلقهی دام بلا نیست از این مو خوشتر
سوی چشمان شما کعبه به پا کرده نماز
قبلهای نیست به والله از این سو خوشتر
نه غلط گفته هر آنکس که بهشتت گفته
کِی بهشت است به اندازهی این رو خوشتر
گر که دیوان غزل مدح تو گوید نشود
از دوبیتی که نوشتی به دو ابرو خوشتر
روی لبهای تو انگار سلیل است روان
هست از آب بقا، کوثرِ این جو خوشتر
جان فدای لب تو باد که در دیدهی مست
چمن آرای جهان خوشتر از این غنچه نبست
نَقل کردند که تو هیبت طاها داری
نَقل کردند که تو عصمت زهرا داری
بی گمان پشت ندارد زرهات چون حیدر
نَقل کردند که تو قدرت مولا داری
دشمنت هر که شود، قبر خودش را کنده
همه جا پُر شده که دیدهی سقا داری
گر رجزخوان بشوی، اهل زمین میلرزند
این نشانیست که از اکبر لیلا داری
تو خودت یک تنِ یک کرببلایی آقا
این مرامیست که از زینب کبری داری
ای گل سر سبد عرشِ خدا! یا مولا
جان زهرا قسمت میدهم آقا که بیا
🔸شاعر:
#موسی_علیمرادی
============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مرثیه_حضرت_رقیه #مصائب_شام
@Shere_aeini
این است پیامی از دردانه به دردانه
از نی بنگر ما را ویرانه به ویرانه
یک خانه پر از سنگ و یک خانه پر از هیزم
فرق است پذیرایی کاشانه به کاشانه
زخم است سرم از بس شانه نشود مویم
خون است دل شانه دندانه به دندانه
چون شمعم و از اهم یک قافله میسوزد
شرمنده از آن هایم پروانه به پروانه
هم چوب لبت میخورد هم جام به دستش بود
می ریخت به دلها خون پیمانه به پیمانه
🔸شاعر:
#موسی_علیمرادی
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مرثیه_حضرت_رقیه #مصائب_شام
@Shere_aeini
دختر غم زده خرابه هام
آرزویی ندارم غیر بابام
میخوام امشب تا سحر صدات کنم
ولی لکنت افتاده توی صدام
من که تو آغوش تو میخوابیدم
قبل خواب باید تورو می بوسیدم
حالا سر به روی خاکا میزارم
دیدنت تو خوابه تنها امیدم
اگه من پرم شکست بابا فدات
چشامم نمیبینه فدا چشات
پر زخمم ولی من یه درد دارم
بابایی خیلی دلم تنگ برات
روی خاکا بابایی کشیدمت
خم شدم یه دل سیر بوسیدمت
تموم غصه من همین شده
وقتی رفتی خواب بودم ندیدمت
رفتی و با سیلی از خواب پریدم
نفسم بند اومد از بس دویدم
تا صدات زدم بابا منو زدن
پناهی جز عمه زینب ندیدم
بابا کل حرم و آتیش سوزوند
چادر خواهرمو آتیش سوزوند
اگه شونه نمیشه موی سرم
معجر رو سرمو آتیش سوزوند
گل سر دیگه برا موهام نخر
دیگه خلخال واسه پاهام نخر
لاله گوشم ببین زخمی شده
گوشواره بابا دیگه برام نخر
من که بودم روز آهوی حرم
نمیتونم دیگه حتی راه برم
همش از قافله ها جا میمونم
تازیونه می رسه تا ببرم
بابایی بال و پرم درد میکنه
زخمای چشم ترم درد میکنه
از شبی که افتادم از رو ناقه
هنوزم موی سرم درد می کنه
مثل شمعی پیکر من آب شده
صورتم با زخم سیلی قاب شده
مثل مادرت که بی هوا زدن
بی هوا زدن تو این جا باب شده
شبی که گم شده بودم زجر اومد
عمو جون نشنوه بابا بد می زد
قد به من به چکمه هاش نمی رسید
بی هوا به پهلو هام .... می زد
اومدی و گره من وا شده
آخرای عمر این زهرا شده
هر کسی منو تورو دیده می گه
این سه ساله پیرتر از بابا شده
🔸شاعر:
#موسی_علیمرادی
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زینب #ولادت_حضرت_زینب
@shere_aeini
شمس حجاب کبریا زینب است
تجلی شرم و حیا زینب است
روح مناجات و دعا زینب است
شان نزول انما زینب است
فاطمه کرببلا زینب است
دوای درد بی دوا زینب است
ای نفس حضرت ختمی مآب
دختر آسمانی بوتراب
در صدف بحر وفا درّ ناب
روی تو حسرت دل آفتاب
موی تو شب ندیده حتی به خواب
مصحف مستور خدا زینب است
شب که به امید سحر آرمید
صدای تکبیر فلک را شنید
شب زدگان نسیم رحمت وزید
دوباره شمس روی حیدر دمید
آینه ای به دست زهرا رسید
فاطمه ی علی نما زینب است
دانه تسبیح تو شمس ضحی
چادر تو، پرچم حجب و حیا
به زیر سایه تو عرش خدا
نه فلک از خاک رهت شد بنا
خانه تو مطاف ارض و سما
کعبه سیار خدا زینب است
بیا و جلوه ی پیمبر ببین
شیرزنی چون یل خیبر ببین
ادامه سوره کوثر ببین
حسن حسن نیز مکرر ببین
دوباره یک حسین دیگر ببین
پنج تن زیر کسا زینب است
آمدی ای جان جهان حسین
آمدی ای روح و روان حسین
آمدی ای دل نگران حسین
جان حسین جان تو جان حسین
آمدی و زد ضربان حسین
حسین مروه و صفا زینب است
شمس چراغ در این خانه ات
ماه غبار در کاشانه ات
ارض و سما گر شده پروانه ات
یافته این گونه شفاخانه ات
تهمت عقل است به دیوانه ات
دوای ما نعره ی یا زینب است
هیبت روی تو سر ا پا علی
فاطمه ای به شکل مولا علی
نیست کسی مثل تو الّا علی
میوزد از نطق تو هرجا علی
لعن علی عدوک یا علی
کوری چشم خصم با زینب است
کرببلا دیده که پیغمبری
فاطمه ای و یک تنه لشگری
فاتح هر رزم چنان حیدری
نیست اگر چه مثل تو خواهری
حسین را برادر دیگری
حسن به دشت کربلا زینب است
پلک بزن شام و سحر خلق کن
چشم بچرخان و قمر خلق کن
حماسه ای بار دگر خلق کن
به بانگ اسکوتو جگر خلق کن
خطبه بخوان تیغ دو سر خلق کن
آیینه دار مرتضی زینب است
گرمی عشق و هرم این تب یکی است
تا به سحر مسیر هر شب یکی است
هر چه نوشتیم مرکب یکی است
چنان که نام خالق و رب یکیس
نام حسین و نام زینب یکیست
جان میان هر دوتا زینب است
روز قیامت که جهان مضطر است
بی سر و سامان صف محشراست
عرصه حشر از نم گریه تر است
هر که خودش مانده و بی یاور است
غم نخورد آن که تورا نوکر است
سایه روی سر ما زینب است
در کف تو چرخ چو دستاس بود
با نفست دهر پر از یاس بود
خاک رهت گوهر و الماس بود
بس که به اکرام تو حساس بود
پله منبر تو عباس بود
ستون خیمه سما زینب است
سیل کرم لحظه باریدنت
گل بکشد منت گل چیدنت
یاس در آرزوی بوییدنت
هیچ گلی ندیده خندیدنت
مگر به لحظه حسین دیدنت
حسین را چهره گشا زینب است
از نگهت نور خدا منجلی
هرچه خدا خواست تو گفتی بلی
هیبت تو قصه هر محفلی
خواست که غم دست تو بندد ولی
غم که بود در بر دخت علی
حیدر صحرای بلا زینب است
آمده بر جنگ تو غم از الست
کرببلا غم به بلا داد دست
جنگ تورا حق به تماشا نشست
قامت تو قامت غم را شکست
دخت علی را تنوان دست بست
فصل خطاب خطبه ها زینب است
🔸شاعر:
#موسی_علیمرادی
==================================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini