#حضرت_رقیه #مرثیه_حضرت_رقیه
@Shere_aeini
بابای خوبم بهترین بابای دنیاست
حتی به روی نیزه هم دلواپس ماست
یک لحظه چشم از روی ماهش برندارم
قرآن به روی نیزه خواندنهاش زیباست
او تشنه ی یک جرع...نه یک جو وفا بود
بر بی وفایی زخم پیشانیش گویاست
از کاروان تشنگان هم تشنه تر بود
دیدم ترک های لبش از دور پیداست
هر چند او را یک بیابان بی کسی بود
اما به تنهایی پدر صد پهنه دریاست
جسم شریفش مانده در صحرا غمی نیست
بالای بالاتر نگر نامش هویداست
دستان من کوته از آن بالا نشین است
اما برایم سایه اش همواره ماواست
او ناگران حال زارم هست دائم
گویا خبر دارد که در دل شور و غوغاست ...
🔸شاعر:
#حسن_تقی_لو
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_سجاد #مرثیه_امام_سجاد
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
@shere_aeini
تا میدید یه ظرف آب گریه میکرد
پای روضه رباب گریه میکرد
خواب و بیداری براش فرقی نداشت
توی بیداری و خواب گریه میکرد
هزار و نهصد و پنجاه زخمش و
تا که میشمرد بی حساب گریه میکرد
موقع غروب فقط آه میکشید
از طلوع آفتاب گریه میکرد
همه هستیش زیر نعل اسبا رفت
چکمه می دید و رکاب گریه میکرد
گل پرپر شده رو تا که می دید
می شنید بوی گلاب گریه میکرد
آروم آروم میزدش سینه ولی
خیلی تند تند با شتاب گریه میکرد
خیلی راحت بریدن سر از باباش
خیلی دادنش عذاب گریه میکرد
دست بسته که می دید بهم می ریخت
رو زمین می دید طناب گریه میکرد
موقع وضو گرفتنش همش
یاد اون بزم شراب گریه میکرد
کربلا و کوفه کم روضه نداشت
بیشتر از شام خراب گریه میکرد
🔸شاعر:
#ابراهیم_میرزایی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_سجاد #مجلس_یزید علیه لعنة
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
@shere_aeini
شرمندگی گرفته درختان بید را
چوبی شکست حرمت مویی سفید را
لعنت به خیزران که به واقع تمام کرد
بی حرمتی به ساحت شاه شهید را
می رفت بانویی که بگیرد به دست خویش
چوبی که داشت سمت لبی می دوید را
وای از دمی که کر شد و نشنید گوش چوب
آهی که مادر علی اصغر ، کشید را
دندان شکست و قافله از آن شکسته تر
یا رب ، مبخش روز قیامت یزید را
🔸شاعر:
#ناصر_دودانگه
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_سجاد #مرثیه_حضرت_زینب
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
@shere_aeini
بس احترام دیدیم آن هم چه احترامی
در حال انتقامند آن هم چه انتقامی
بغض گلو گرفته با اشک خو گرفته
یک قافله سکوت و غوغای بی کلامی
بعد از تو ای حبیبم شد درد و غم نصیبم
حتی نه آشنایی ، حتی نه التیامی
اطرافمان به شادی سرگرم رفت و آمد
دلشادمان نکردند…حتی به یک سلامی
از کوچهها و بازار در بین چشم انظار
ما را عبور دادند این مردم حرامی
دلخسته از اسارت، مجروح از جسارت
من این چنینم و تو زخمی سنگ بامی
من کشتهی نگاه یک مشت لا ابالی
تو کشتهی مرام یک مشت بی مرامی
پا تا سرم کبودی ؛ دور و برم یهودی
در بین ازدحامم آن هم چه ازدحامی
کنج تنور و نیزه روی درخت و در طشت
یا سنگ خورده یا چوب بر آن لب گرامی
با اینکه من صبورم خورده ترک غرورم
لعنت به مرد شامی…لعنت به مرد شامی
🔸شاعر:
#محمد_حسن_بیات_لو
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_سجاد #مرثیه_حضرت_زینب
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
@shere_aeini
سه روز است آب و غذایی نخوردیم
نشستیم و جای کبودی شمردیم
سه روز است ما جای خوابی نداریم
به جز آستین ها حجابی نداریم
دعا کن کسی بین معبر نباشد
اگر هست از مردم شر نباشد
ببین باز کردند دروازه هارا
دعا کن من و بچه هارا... نگارا!
عجب ازدحامی عجب پست هایی
عجب لات هایی عجب مست هایی
عجب جای تنگی عجب طبل جنگی
عجب دستهایی عجب چوب و سنگی
دل شام ازینکه اسیریم شاد است
دلم سوخت.. رقاصه دورم زیاد است
بگو نیزه دارت نخندد به دردم
قرار است تا کی به کوچه بگردم؟!
کسی نیزه میزد به پهلوم در راه..
کسی درمیاورد ادای مرا آه..
امان از اسیری امان از غریبی
روی صورتم چنگ زد نانجیبی
چه میشد درآن کوچه دیگر نبودی
که من هو شدم بین مشتی یهودی
خودت کور کن چشم آن ساربان را
خودت لال کن آن زن بد دهان را
ابالفضلِ ما بود و خشمی خروشان
که رفتیم بازار برده فروشان..
من از دخترانت خجالت کشیدم
چگونه بگویم چه حرفی شنیدم
🔸شاعر:
#سید_پوریا_هاشمی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زینب #مصائب_شام
#دروازه_کوفه #کاروان_اسرا
@shere_aeini
اینجا بریدنِ سر مظلوم عزت است
نایاب بین مردمِ این شهر غیرت است
بهر نگه به قافله ی بی پناه تو
دروازه ی ورودی کوفه قیامت است
اینجا میان این همه نامحرمانِ پست
یک تکه پاره پاره ی معجر غنیمت است
باران سنگ وهلهله یک سو ولی «حسین»
سوزان تر از تمامی اینها اهانت است
خرما و نان برای رقیه می آورند
اینجا چقدر بودنِ عباس نعمت است
فهمیدم از جسارت بر نام مادرم
بالاترین عداوت شان با سیادت است
🔸شاعر:
#سید_حسین_میرعمادی
________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_سجاد #مرثیه_حضرت_زینب
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
@shere_aeini
شاعر به حیرت است تو را دید یا شنید
گفت از الست و قافیه قالو بلی شنید
صبح از مدینه خواند و شب از کربلا شنید
از یار آشنا سخن آشنا شنید
چشم تو بود روز ازل غمزه ساز شد
نورت ظهور کرد و ابو حمزه ساز شد
دست تو ربنای قنوت اجابت است
سجاده ی تو قبله ی اهل عبادت است
اشکت نزول آیه ی باران رحمت است
لبهای تو صحیفه ی عرفان و حکمت است
هرکس کلاس درس تو را مستعد شده ست
پای دعای خمسه عشر مجتهد شده ست
از بس قرین رحمت تو ماه و سال ماست
آغشته با دعای تو رزق حلال ماست
شادیم با غم تو و غم بی خیال ماست
یک دم بدون عشق تو ، فرض محال ماست
تو روضه خوان داغی و ما نیز مستمع
ما را مباد رشته عشق تو منقطع
در شام، غیرِ بغض تو در سینه ها نبود
مسجد محلِّ رویش آیینه ها نبود
جز بوسه ی معاویه بر پینه ها نبود
منبر که جای بازی بوزینه ها نبود
منبر برای حج تو میقات عشق بود
حق با علی ست، خطبه ات اثبات عشق بود
🔸شاعر:
#محسن_ناصحی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_سجاد #مرثیه_حضرت_زینب
#مناجات_با_امام_زمان
@shere_aeini
باید که فقط یوسف زهرا بپسندد
مارا چه نیازیست که دنیا بپسندد
قنبر شدن این است که هر لحظه بگویی
من راضی ام آنگونه که مولا بپسندد
مجنون دمی از سرزنش خلق نرنجید
دیوانه شد آنقدر که لیلا بپسندد
از قافله دوریم ولی کاش از آن دور
یک ثانیه برگردد و مارا بپسندد
یک عمر نشستیم که در باز کند؟؟ نه_
_یک بار بیاید به تماشا...بپسندد
ما دغدغه داریم که ارباب ببیند
ما دغدغه داریم که سقا بپسندد
نه فکر حسابیم نه دنبال ثوابیم
ما آمدیم اُمّ ابیها بپسندد
بگذار بخندند به این زار زدن ها...
می ارزد اگر زینب کبری بپسندد
🔸شاعر:
#مجید_تال
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_رقیه #مرثیه_حضرت_رقیه
@Shere_aeini
باید بگویم از غم خود مو به مو عمو
با مو عدو کشیده مرا کو به کو عمو
با قصد قربتِ به کدامین خدا چنین
ما را زدند لشگریان با وضو عمو؟
زجر آن شبی که گم شده بودم میان دشت
آنقدر داد زد سرِ من که نگو عمو!
وقتی بدو بدو پیام افتاده بود زجر
هی داد میزدم که کجایی عمو عمو
گفتم به خود میایی و دعواش میکنی
اصلا چهشد نیامدی آخر؟ بگو عمو
جز رنگهای تیرهی نیلی و رنگ دود
رنگی دگر نمانده برایم به رو عمو
با احتیاط و کند دگر راه میروم
این چشمهای تر که ندارند سو عمو
هق هق مزاحم کلماتم شده ببخش
پایان نمیپذیرد اگر گفتگو عمو
امشب بگو پدر ببرد با خودش مرا
حالا که هست نقطهی ختم و شروعم او
🔸شاعر:
#گروه_یا_مظلوم
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_رقیه #مرثیه_حضرت_رقیه
@Shere_aeini
شبی راحت تنِ رنجورم از تب نیست بابا جان
دگر در آسمانم بی تو کوکب نیست بابا جان
ندیدم روزِ خوش بعدِ تو و بعدِ عمو جانم
برایم روزهای بی تو جز شب نیست بابا جان
پس از توروزگارم شد سیاه،از بس کتک خوردم
لباس و روسری، مویم مرتب نیست باباجان
مرا با خود ببر بابا که اینجا ماندم دیگر
به جز زحمت برای عمه زینب نیست بابا جان
از هر کس که سراغت را گرفتم بی محلی کرد
کسی گوشش بدهکارومخاطب نیست بابا جان
صدقه می دهند حرف از کنیزی می زنند اینها
کسی مانندِ من اینجا معذب نیست بابا جان
تو هم که سوخته مانندِ من موی سرت خیلی
چه کرده خیزران باتو،نه این لب نیست باباجان
همین بس که به توگویم کسی مانندِ زجر اینجا
به نامردی و بی رحمی ملقب نیست باباجان
هر آنچه بر دهانش آمده نسبت به من داده
کجا مانده عمو دشمن مودب نیست باباجان
نمانده استخوانِ سالمی در پیکرم باقی
شکسته پهلویم این کلِّ مطلب نیست باباجان
🔸شاعر:
#مهدی_شریف_زاده
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_رقیه #مرثیه_حضرت_رقیه
@Shere_aeini
از شب نیزه سحر داشت می آمد پایین
صبح با دیدهء تر داشت می آمد پایین
سرخ, مانند اناری که ترک بردارد
از نوک شاخه ثمر داشت می آمد پایین
تا سر نیزه...ولی قامت دختر کوتاست
مثل هر بار پدر داشت می آمد پایین
هرم لبهاش که بر صورت دختر می خورد
مثل این بود که در داشت می آمد پایین
دست را سمت سرش برد که از بین دو کتف
درد تا پای کمر داشت می آمد پایین
خوابِ آشفته, شبِ سرد, خرابه, می دید
خیزران مثل تبر داشت می آمد پایین
چوب که با نفس گرم تو بالا می رفت
سیلی چند نفر داشت می آمد پایین
عرش را دید که بر خاک زمین افتاده است
آسمان چاره اگر داشت می آمد پایین
خواست جبران بکند آمدنت را این بار
دخترک جانب سر داشت می آمد پایین
مات و مبهوت به بابای خودش خیره شد و
اشک نه, خون جگر داشت می آمد پایین
🔸شاعر:
#محمد_خدایاری
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_سجاد #مرثیه_حضرت_زینب
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
@shere_aeini
به دوش نیزه جهانِ منی در آن بالا
حسین ، روح و روانِ منی در آن بالا
اگر چه شام برای اسیر نا امن ست
چه بیم ، تا تو امان منی در آن بالا
نگاه کردنِ بر تو نماز می خواهد
سر بریده ، اذان منی در آن بالا
به هر که گفت حسینت کجاست ، با دستم
نشان دهم که نشان منی در آن بالا
به پای خویش نرفتم به هیچ بازاری
بهانه ای و توان منی در آن بالا
برای خوردن سنگ اینقدَر تلاش نکن
هنوز حافظ جان منی در آن بالا
به روی تل ، نگران تو بودم آن لحظه
و حال تو نگران منی در آن بالا
🔸شاعر:
#حامد_آقایی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini