eitaa logo
اشعار ناب آئینے
22.1هزار دنبال‌کننده
630 عکس
14 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini آسمان است و خسوف قمرش معلوم است غربت بی حد او از سفرش معلوم است کوله بار سفر آخرتش را بسته از مناجات و نماز سحرش معلوم است موی آشفته و اوضاع به هم ریخته اش با عبایی که کشیده به سرش معلوم است دو قدم راه نرفته چقدر می افتد ناتوان بودنش از زخم پرش معلوم است به زمین خوردن او ارثیه ی مادری است درد پیچیده به پهلوش اثرش معلوم است وسط حجره ی در بسته به خود می پیچد اثر زهر به روی جگرش معلوم است خواهرش نیست ببیند چه سرش آمده است ولی از حالت بغض پسرش معلوم است لب او سرخ شد اما به خدا چوب نخورد مجلس شام به چشمان ترش معلوم است روی خاک است ولی زیر سم اسب نرفت روضه ی عصر دهم در نظرش معلوم است 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini اندازه دوماه عزا غم گرفته ام چشمم گواه این دل ماتم گرفته ام پیراهن سیاه تنم را شب فراق بر سینه ام نهاده و محکم گرفته ام صاحب عزا بیا که سراغ تورا دوماه با قطره های جاری اشکم گرفته ام یک روز مثل چشم تو خون گریه می کند این دیده های ابری شبنم گرفته ام هرروز پا به پای تو در بین روضه ها با نوحه خوان هیئتمان دم گرفته ام تا فاطمیه دست دلم را رها مکن من با غم تو انس دمادم گرفته ام امشب بیا و کرب و بلای مرا بده دست دخیل بر نخ پرچم گرفته ام این عطر کربلاست که از مشهدالرضاست امشب دوباره شور محرم گرفته ام 🔸شاعر: _______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini اگرچه گریه نمودم دو ماه با غمتان مرا ببخش نمردم پس از محرمتان لباس مشکی من یادگاری زهراست چگونه دل کنم از آن؟ چگونه از غم تان؟ بگیر امانتی ات را خودت نگه دارش که چند وقت دگر می شویم محرمتان برای سال دگر نه برای فاطمیه برای روضه مادر برای ماتمتان دلم بگیر که محکم ترش گره بزنی به لطف فاطمه بر ریشه های پرچم تان هزار شکر که از لطف پنجره فولاد میان حلقه ماتم شدیم هم دمتان بیا دوباره بخوان روضه های یابن شبیب که من دوباره بسوزم دوباره با دمتان چه شام ها که زدی سر به گریه ام اما مرا ببخش نمردم به پای مقدمتان ... 🔸شاعر: ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ضریحِ تو پُر از نجوای دلهای پریشان است که اشکِ دیده در بحرِ امانت موجِ حیران است اگر یک شاخه نورت بینِ خوبان منتشر گردد پَرِ پرواز تا افلاک اِقامتگاهِ آنان است حرم را کرده عطرآگین تبسم های شیرینت مرا مجنونِ خود کردی تو با الطافِ دیرینت تمامِ دست ها بالا نهالِ آرزوها گل درونِ صحن می پیچد صدای سبزِ آمینت سکوتِ چشم ها امشب شده از اشک، آیینه صدا می آید از سمتِ حرم در خلوتِ سینه نسیمِ زندگی جاریست از سوی ضریحِ تو که از خود می رود هر دم رواقت عنبرآگینه از این آفاق می خواهم دوای زخمِ مبهم را که بیش ازاین ندارد شانه هایم تابِ این غم را چنان میسوزم از آهی که هردم شعله می گیرد نگاهی کن که در آن دیده ام درمانِ دردم را تویی زیباترین احساسِ من در باورِ جانم من از این فاصله می گیرم از عطرِ تو درمانم زبانم مستِ تکرارِ رضا جانم رضا جان است در این آیینه می بینم بهشتِ جانِ جانانم هر آنکس که نمک گیرِ سرِ خوانِ شما باشد دگر در حلقه ی زلفت اسیر و مبتلا باشد یکی دیدم دعا می کرد با جان و دلی عاشق خوشا آن دل که در عمرش گرفتارِ رضا باشد دلم لبریز از خواهش که غرقم در نگاهِ تو چه پنهان از تو که گشتم اسیرِ چشمِ ماهِ تو تو جانی ای کریم اِبنِ کریمان ای سفیرِ عشق که آهوها رهای تو که مسکین در پناهِ تو همین که می رسم تا اوجِ صبحِ پنجره فولاد لبم دریای خاموش و نگاهم کوهی از فریاد دلم خورشید میخواهد فقط از جنسِ لبخندت از این مشرق ترین نقطه به آن مغرب ترین میعاد 🔸شاعر: _______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini سلام ای مشهدِ تو کربلای ما، غریب آقا تویی روحِ مناجات و دعای ما، غریب آقا سلام ای جان، وجودت گل، دمت باران، نگاهت عشق دعا کن حضرتِ دریا برای ما، غریب آقا نگاهم شمعِ گریانِ همه صحن و سرای توست نگاهت التیامِ زخم های ما غریب آقا گرفتار آمدیم، امّا کنارِ پنجره فولاد افق را می شکافد هر نوای ما غریب آقا به هر کنجِ ضریحِ تو ، ز سوزِ دل دعا کردیم تو آمین گوی دستانِ گدای ما غریب آقا اجابت را فقط امشب ز چشمانِ تو میخواهیم یقیناً که تویی حاجت روای ما غریب آقا فدای قلبِ محزونت. فدای چشمِ پُر خونت حرم مَملوِ ذکرِ یا رضای ما غریب آقا طلوعِ مشرقِ خورشید از سمتِ نگاهِ توست تویی تو هدیه ی باغِ خدای ما غریب آقا به اشکِ چشمِ هر زائر به آن بغضِ فرو مانده به لطفت می دهی عطرِ شفای ما غریب آقا در این دنیای وانفسا گرفتاریم و سرگردان بوَد دستت فقط مشکل گشای ما غریب آقا اگر جا مانده ایم از اربعین جَدِ تو، امّا کشاندی سمتِ مشهد ردِ پای ما غریب آقا همیشه از ضریحِ تو شرابِ سیب می نوشیم بده امشب براتِ کربلای ما غریب آقا به روزِ حشر چون دلها همه مدهوش و حیرانند شفاعت کن همه جرم و خطای ما غریب آقا تو عشقی ای شهید ابنِ شهیدان، شافیِ محشر بده اجرِ تولایت در روز جزای ما غریب آقا 🔸شاعر: ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini پايان ماه روضه شده ، غم گرفته ام هيئت تمام گشته و ماتم گرفته ام  بعد از دو ماه گرفت صدا هاي ذاكران تازه دلم شكسته شده دم گرفته ام بعد از دو ماه كه در مطبت هستم اي طبيب از درد عشق گفتم و مرهم گرفته ام  مرهم براي درد دلم اشك روضه بود اينگونه بوده اشك دمادم گرفته ام   شبها چقدر گم شده ام بين كوچه ها وقتي سراغ هيئت و پرچم گرفته ام  از مادرت بپرس ، نوكريم را قبول كرد ؟ آيا برات كرببلا هم گرفته ام ؟  افسوس مي خورم كه زخيرات سفره ات از دست مهر مادرتان كم گرفته ام دلتنگ مي شوم به خدا بر محرمت خرده مگيريم زچه ماتم گرفته ام اي روضه خوان ادامه بده اشك و آه را شعر وداع نه ..... شور محرم گرفته ام 🔸شاعر: ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
امشب همه ی فرشته ها می گریند شمس و قمر و ارض و سما می گریند از بغصِ گلوی هر چه هستی پیداست در سوگِ امامِ مجتبی (ع) می گریند! 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini شاهی که عرش و آسمانها منبرش بود خورشیدِ عالم پرتویی از اخترش بود لعنت به آن انگورِ زهر آلوده ای که... آتش به جانش زد ، شرر در پیکرش بود گویا اباصلت از عبا فهمید ، آن دم وقتی که می آمد عبا روی سرش بود دستی به پهلو داشت مولا ، آن زمان هم در فکر آن پهلو شکسته ، مادرش بود با یادِ عاشورا و اَندر شهرِ غربت بر رویِ خاک آن جسم پاک و اطهرش بود آمد جوادش لحظه ی آخر کنارش لَختی به هوش آمد ، پسر اَندر برش بود جانم فدای شاه مظلومانِ عالم آن دم که بر بالایِ نعشِ اکبرش بود ما را طوافی در حَریمت ، حکم حج است اینجا گدایت را پناهِ آخرش بود 🔸شاعر: _______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini خیلی دلم گرفته از این غربتِ زمان انگار بغض کرده و تب دارد آسمان گفتم برایت از غم ِ «إن کنتَ باکیا...» وقتش رسید و شعله گرفته ست استخوان یابن الشّبیب داغِ دلم تازه شد بیا... نوحوا علی الحسین(ع) بگو! روضه ای بخوان از آن وداعِ سخت بگو! از رقیه(س) که- با گریه گفت یکسره بابا، نرو! بمان رفت و زدند سنگ به پیشانی اش چرا؟! میرفت پشتِ هم چقدَر تیر در کمان لعنت بر آن سه شعبه که در دست حرمله(لع) فوراً گرفت سینۂ جدّ مرا نشان گریه کن و بگو که زمین خورد بیهوا پیش ِ فرات؛ خسته و لب تشنه جدّمان از آن تنی که مقصدِ سرنیزه شد بگو از آن عقیقِ خونیِ در دستِ ساربان لعنت بر آن که با طرَب و هلهله دوید تا که سرِ به نیزه به زینب(س) دهد نشان والله عمّه جانِ مرا پیر کرده بود زخم زبان و طعنۂ یک عدّه بد دهان یابن الشبیب از سرِ بازارِ شام نه! چیزی نگو که قاتل من میشود، بدان! 🔸شاعر: _______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini تا زنده تر باشی شکستی قُفلِ جانَت را شُکرِ خدا آسوده خوردی شوکَرانت را ای جان فدای آبِ سقاخانه ات ،‌ صدشُکر که تشنگی برآن نشد گیرَد توانت را شکرِخدا نه خیزران بوسیده رویت را نه نَعلِ اسبی خُرد کرده استخوانت را وقتی که جان دادی جوادَت نیز پیشت بود هرگز ندیدی ارباً اربایِ جوانت را آقای خوبم خواهَرَت در شهرِ قُم دیده ست مهمان نوازی های گرمِ میزبانت را از بام ها گل بر سر معصومه(س) می بارید این ماجرا بیچاره کرده روضه خوانت را نه مَعجری غارت شده نه صورتی نیلی نه طعنه ای آزرده کرده کودکانت را خورشیدِ هشتُم رفتی اما شکرِ این باقیست غرقِ شفق هرگز ندیدم آسمانت را مَن کربلا بودم همین ده روزِ پیش آقا از بس که می خواهم تمامِ خاندانت را ای کاش می شد تا که جارو می کشیدم من با مُژه ام از کربلا تا آستانت را در آخرِ ماهِ صَفر شورِ سفر داریم برما بیفکن آن نگاهِ مهربانت را ای عشق! مشهد لازمیم و باز لطفی کن مهمان خود کن بارِ دیگر دوستانت را... 🔸شاعر: _______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini آخر ماه صفر شد قلب من پر زد حرم بین این سیل گرفتاری دلم سر زد حرم هر چه گشتم غیر مشهد سر پناهی را، نبود هیچ فردی مثل سلطانم رضا آقا نبود گرچه دورم باز با عشقت هوایی میشوم باز با دل راهی صحن و سرایی میشوم آن سرایی که در آن شاه و گدا مثل هم اند آن سرایی که گنهکاران و زاهد درهم اند در دلم میریزیم این سوز دل و فریاد را در بغل میگیرم آخر صحن گوهرشاد را می‌نشینم گوشه ای از صحن، بین مرقدت چشمهایم خیره می‌گردد به سمت گنبدت هرچه غم دارم همان لحظه فراموشم شود حسِّ گرمیِّ نگاهت بین آغوشم شود مرده ای بودم میان صحن تو احیا شدم قطره ای بودم به اعجاز شما دریا شدم عادتم این است جای خواندن ذکر و دعا می‌شوم غرق نگاه سوز و حال زائرا زائری غرق امین الله بود و زمزمه (س) دیگری میداد آقا را قسم بر فاطمه زیر لب میگفت بیمار است آقا مادرم گر شفایش را دهی می‌آورم او را حرم دیگری داغ عزیزی داشت بر قلب و دلش گوییا از دست رفته کل هست و حاصلش پیرمردی با شکایت آمده بین حرم می‌نشیند رو به روی چشم سلطان کرم گریه کرد و شکوه کرد، از عمق دل ناله کشید طاقتش از دست رفت و اشک امانش را برید داد زد آقا که راه کربلا را بسته اند قلب این عشاق با اخلاص را بشکسته اند اربعین هر سال بین موکبا بودیم ما با رفیقان بین صحن کربلا بودیم ما ما غلط کردیم، اما لطف و احسانت کجاست؟ قلب کل زائران در حسرت یک کربلاست موج غم ما را گرفتار خودش کرده رضا خسته ایم از این همه بی تابی و رنج بلا یک نگاهت درد و غم از کل عالم میبرد ذکر یا سلطان تمام رنج ها را می درد ضامن آهو بیا و دست ما را هم بگیر قلبمان شد در میان دام این دنیا اسیر دست رد بر سینه ات هرگز نخواهد زد خدا بر ظهور صاحب ما کن دعایی یا رضا(ع) 🔸شاعر: _______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini برای گِرْیِـهْ دلــم یک اِشارِهْ میخواهد تو هرچه میدهی اما دوباره میخواهد کنون که راه دلم خوردست به بُنْ بَستَتْ رهـــا، ز تو نشود راه چــاره میخواهد میــان دربــدری گـــر به دربِ تو بـخورم دربدر این سر و وضعش هَمارِهْ میخواهد از آن دمی که شنیدم دَریــده پیرُهنت لباس تن بـدنـم پــاره پــاره میخواهد به هرکسی که رسیدم گدای دست تو بود که هر که هر چه که دارِهْ نَدارِهْ میخواهد و من ز نرگس مستت اشاره میخواهم و دل ز گوشه چشمت نِظاره میخواهد و هر چه از خم زلفت رسد به جان بخرم بزن بکش سر من خود شــَراره میخواهد بجای واژه لُطـــْفُ و کَــرَمْ قلـم از من نام قَشَنْــگِ رِضــا اِستــعاره میخواهد به آسمان عمـل چون بداخترم این دل ز آسمانـیِ گنــبد ستـــاره میخواهد به پای دل که رسیدم دلم برای ورود ز کفشْ دارِ حریمت شماره میخواهد 🔸شاعر: ________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini