eitaa logo
کانال مذهبی | اشعار آیینی
949 دنبال‌کننده
948 عکس
1.2هزار ویدیو
58 فایل
مجموعه انتشار اشعار آیینی
مشاهده در ایتا
دانلود
ولادت حضرت معصومه(س) خواهر خورشید هشتم ماه هشتم می‌شود روشنایی بخش شام تار مردم می‌شود غیر ذات چهارده تن هیچکس معصوم نیست مانده‌ام معصومه پس معصوم چندم می‌شود؟ دختر موسی، کلیم الله ها می پرورد در حریمش لال مشغول تکلم میشود چشمه عصمت به دست حضرت معصومه است او بخواهد دختر بدکاره خانم می‌شود یاکریمانِ کریمان نیز حاجت می‌دهند نذر، بعضی وقتها یک مشت گندم می‌شود هیچ اندوهی نمی‌ماند برای زائرش بغض می‌آرند در صحنش تبسم می‌شود مرجع تقلید باشی یا من بی دست و پا... دست و پایت در حریم قدسی‌اش گم می شود مرقد او هست لنگرگاه کشتی نجات موج زائرها می‌آیند و تلاطم می‌شود از بلاهای زمین و آسمان آسوده است هر کسی در عصر غیبت ساکن قم می‌شود شاعر:آرش براری @shere_aeinii
ولادت حضرت معصومه(س) (عامیانه) مريمِ قبيله ي خُـدا ، سلام دختره تمام خوبيا ، سلام به نيابت از امام رضا ميگيم : اي حبيبه ي امام رضا ، سلام الـسّـلام اي بركاتـت عـلوي السّلام اي كرمت مُجتَـبوي السّلام اي جَـلَواتِ فاطـمه السّلام اي سَكناتت رضوي اي كه داري به گدا لطف زياد لقب كريمه خـيلي بِـت ميــاد با بهشت معادله ، زيــارتت اين حديثو فرموده امام جواد تو حساب كتابِت از همه جُداست شأن تو خدا ميدونه تا كُجاست ؟ ثواب زيارتـت تو شـهر قــم ثواب زيارت امـام رضاست دلمــون خوشه مُجاور توأيم گـرد و خاك دورِ حائر توأيم حرم تـو عُـشّ آل فاطـمه س خوشبحال ما كه زائر توأيم عرض حاجتاي مارو ميشنوي صوت ربـّـنـاي مارو ميشنوي اعتـقـادمونــه كه ، نگـفـته هـم إشــفعي لَناي مارو ميشـنوي باز داره شـباي بي ماه ميرسه روزاي بي كـسيِ شاه ميرسه روزيِ اشـــك مارو يادت نـره فــاطمـيّه داره از راه ميـرسـه بده چــشما واسه زهرا تر نَشَن توي روضه ش دلا خونجگر نَشَن قول ميديم آستين بگـيريم يه دهن تا كه نامحـرما با خـبر نَشَـن گــريه بر غُـربت مولا ميكنـيم دستارو با صورت آشنا ميكنيم جيگرامون به خدا تير ميكِشه وقـتي يادِ غُـسل زهرا ميكنيم شاعر:محمد قاسمی @shere_aeinii
ولادت حضرت معصومه(س) جبرییل اینجا هر از گاهی کبوتر میشود خاکبوس دختر موسی ابن جعفر میشود قم بهشت آرزوی هر پریشان خاطری است عافیت خواهی اگر ، اینجا میسر میشود عصمت و شرم و نجابت ارث او از فاطمه است در صفات و خلق ، دختر عین مادر میشود در وقار و صبر ، تمثال شریف زینب است در کمال علم ، تالی تلو حیدر میشود حضرت معصومه هم شأن نزول کوثر است در زلال مهر او دلها مطهر میشود در مثل آئینه آئینه است کوچک یا بزرگ هر که انکار مقامش کرد کافر میشود نام او را چون به حاجت بر زبان می آورم باغ جانم از نسیم او معطر میشود تا زند جوش شفاعت زمزم احساس او عرصه ی محشر " کمیل" ، آن لحظه محشر میشود شاعر:کمیل کاشانی @shere_aeinii
ولادت امام رضا(ع) اگر می تراود زِ لبها علی اگر نعره دارم سراپا علی ندارد دلم قبله الا علی که دیدم خدا را فقط با علی خدا عالی است و مُعَلیٰ علی بگو بعدِ بسمه تعالیٰ علی اگر کوچه ی ما چراغانی است اگر سقفِ این شهر بارانی است اگر زُلفِ ما در پریشانی است اگر حالِ ما باز طوفانی است که ایران تمامش خراسانی است که ما خاک هستیم بالا علی اگر روزگاریست حالم بَد است اگر لحظه هایم پریشان شده است گره ها سراغم اگر آمده است اگر غم به امروز ما سر زده است علاجش فقط دیدن مشهد است بخوان زیرِ ایوان طلا یا علی بهشت است و نور است در این فضا که سوءُ القَضا گشت حُسنُ القَضا سراپا پُرم از دَمی جان فزا چه امشب چه فردا چه روزِ جزا علی ابن موسی الرضا المرتضیٰ مرا کافی اینجا و آنجا علی فقیری که اینجا به زحمت رسید زیارت نخوانده به عزت رسید سلامی نکرده سلامت رسید دعایی نگفت و عجابت رسید عنایت رسید و عنایت رسید فقیر تو بود و شد آقا علی حرم پُر شده از کبوتر رضا ولی ما کلاغیم و بی پَر رضا به ما حق بده پشتِ این در رضا نداریم ما جای دیگر رضا گرفته حرم بوی مادر رضا نداریم جز تو به_زهرا_علی شبی آمدم مثلِ بیچاره ها نشستم کمی پیشِ فواره ها گره خورده بودم چو آواره ها اسیرِ قفس ها و دیواره ها که ناگاه با بانگِ نقاره ها براتِ مرا کرد امضا علی چه بی منت اینجا دوا می دهند نجف را در این صحنها می دهند بگو کاظمین و... تو را می دهند مدینه و یا سامرا می دهند و پایینِ پا کربلا می دهند امیری حسینٌ و مولا علی اگر مُرده ام باز جانم دهید اگر خواب هستم تکانم دهید مریضم حرم را نشانم دهید من از آنِ مولایم آنم دهید کمی در حرم استخوانم دهید مرا جای دیگر مبادا علی... چه می چسبد اینجا جوابت دهند و جا گوشه ی انقلابت دهند در آن صحن باشی و آبت دهند سرت رویِ زانو و خوابت دهند و در خواب هم آفتابت دهند چه می چسبد آری به رویا علی اگر چشم اینجا به امید توست سرِ سالِ ما هم شبِ عیدِ توست در این سینه ها نورِ توحیدِ توست فقط روشناییِ خورشید توست و این روضه ها گیرِ تاییدِ توست بخوان تا مُحَرم تو ما را علی منم روبرویت علیک السلام پُر از آرزویت علیک السلام من و گفت و گویت علیک السلام تو و اشک رویت علیک السلام به یاد عمویت علیک السلام تو هم داده ای دل به سقا علی بخوان روضه ها را به اِبنِ الشَبیب زِ تیری مَهیب و زِ شَیبُ الخَضیب زِ آهی غریب و زِ خَدِالتَریب زِ اَمَن یُجیبِ یتیمی غریب بگو وا حسن وا حسینا علی شاعر:حسن لطفی @shere_aeinii
ولادت امام رضا(ع) باید غبار صحن تو را طوطیا کنند « آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند» هو هوی باد نیست که پیچیده در رواق خیل ملائکند رضا یا رضا کنند بازار عاشقان تو از بس شلوغ شد ما شاعرت شدیم که مارا سوا کنند «هر گز نمیرد آنکه دلش» جلد مشهد است حتی اگر که بال و پرش را جدا کنند هر کس به مشهد آمد و حاجت گرفت و رفت او را به درد کرببلا مبتلا کنند دردی عظیم و سخت که آن درد را فقط با یک نگاه گوشه ی چشمت دوا کنند از آن حریم قدسی ات آقای مهربان «آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کنند» شاعر:سید حسن رستگار @shere_aeinii
ولادت امام رضا(ع) به اين دليل كه كـويش، گـداش بيشتر است رضا مساحت صحن و سراش بيشتر است شبانه روز مي آيند عـرضِ حاجت ها به آن ديار كه سُلطان، عطاش بيشتر است اگرچه دور و بـرش بيـشتر گـدا دارد شُـمارِ مـردم حاجت رواش بيشتر است به هر كسي كه گداي رضـا نمي گويـند گدا كسي ست كه خُوف و رَجاش بيشتر است به تخت و بخت رسيدن به قيل و قال نشد سكوت پيش بزرگـان صداش بيشتر است كسي كه شيوه ي دل بُردن از علي آموخت مُسلّـم است كه دلداده هاش ، بيشتر است به جاي اذن دُخول اشك ريختم چون كه عـيارِ گريه در ايوانْ طلاش بيشتر است مقام مـكـّه سر جاي خود ، به كعبه قسـم بهشتِ مُلـكِ خراسان صفاش بيشتر است خُدا ، سريع از آن بنده مي شـود راضـي كه وقت ذكر ، دَمِ يا رضاش بيشتر است رضاست بضعه ي پيغمبر و يقين دارم ثـواب گـفتنِ جانم فـداش بيشتر است از او كسي كه گرفته بـرات ، حـس كرده حُسين ، عطرِ رضا در هواش بيشتر است به شاهِ طوس اگر چشمي اقتدا بـكنـد براي شاه شـهيدان ، بُكاش بيشتر است شاعر:محمد قاسمی @shere_aeinii
هدایت شده از آموزش مداحی بیرجند
https://eitaa.com/joinchat/1922105609C04e295f4fc گلدسته های مرقدتان پایه های عرش فانوس های ساحل بی انتهای عرش بر ساحت ضریح تو انس و ملک دخیل آئینه کاری حرمت کار جبرئیل زوار خاکی حرمت کبریایی اند سرگرم کار و کسب شریف گدایی اند لاهوتیان مقلد احکام عشقتان مِی خوارگان دائمی جام عشقتان ای قبله ی نماز سماواتیان رضا پیر مغان دِیر خراباتیان رضا هر لحظه فطرس آمده پابوسی شما طفلی همیشه مانده پرش زیر دست و پا صدها ستاره مست شراب نگاهتان بال فرشته های سماء فرش راهتان پیغمبران زِ محضرتان فیض میبرند بهر کبوتران حرم دانه میخرند روح الامین به لطف شما دل سپرده است او با کبوتران حرم دانه خورده است امشب دخیل پنجره فولاد میشوم در بیستون عشق تو فرهاد میشوم ای نور لایزال بگو با دلم سخن شد بقعه ی مطهرتان کوه طور من شیرین دهن حدیث تو طعم عسل دهد زیبا سخن کلام تو عطر غزل دهد آقا نگاهتان به گِلم روح داده است تأثیر چشمهای شما فوق العاده است من کافر نگاه اهورایی تواَم مجذوب طرز خنده ی زهرایی تواَم در بین پیروان تو ملحد ترین منم زندیقی رسیده به مرز یقین منم تا بت پرست کعبه ی خال شما شدم زاهد ترین خلیفه ی مُلک خدا شدم از زیر قبه ی تو به معراج میروم دیوانه وار در پی حلاج میروم قرآن مقام شامختان را ستوده است گنجینه ی حقایق خود را گشوده است با گوشه چشم فاطمی خود چه ها کنی سنگ سیاه قلب مرا کهربا کنی من از پل صراط جزا پرت میشوم دستم اگر که روز قیامت رها کنی آقا چه میشود که مرا در صف حساب از لا به لای آن همه آدم سوا کنی آقا چه میشود که شوم مَحرَم و شما من را برای دیدن زهرا صدا کنی آقا سعادت دو جهان قسمتم شود یک بار اگر برای غلامت دعا کنی شاعر : https://eitaa.com/joinchat/1922105609C04e295f4fc