بوی گل نرگس؟
- نه،
که بوی خوش عيد است!
شو پنجره بگشا،
که نسيم است و نويد است.
رو خار غم از دل بکن، ای دوست،
که نوروز
هنگام درخشيدن گلهای اميد است.
بر لالهی از برف برون آمده بنگر،
چون روی تو، کز بوسه من سرخ و سپيد است.
با نقل و نبيدم نبود کار، که امروز
روی تو مرا عيد و لبت نقل و نبيد است.
گر با دل خونين، لب خندان بپسندی
با من بزن اين جام، که ايام، سعيد است!
#فریدون_مشیری
#بهاریه
@Sherenaab_ir
غم زمانه به پایان نمی رسد، برخیز!
به شوق یک نفس تازه در هوای بهار
#فریدون_مشیری
#بهاریه
@Sherenaab_ir
شعرناب
سیزده را به در عالم همه امروز از شهر من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم... #شهریار سلام و شادباش
#چالش_ناب
باز کن پنجره ها را ای دوست،
هیچ یادت هست؟
که زمین را عطشی وحشی سوخت؟
برگها پژمردند؟
تشنگی با جگر خاک چه کرد؟
حالیا معجزۀ باران را باور کن!
و سخاوت را در چشم چمن زار ببین!
و محبت را در روح نسیم،
که در این کوچه تنگ،
با همین دست تهی،
روز میلاد اقاقی ها را جشن میگیرد!
خاک جان یافته است
تو چرا سنگ شدی؟
تو چرا این همه دلتنگ شدی؟
باز کن پنجره ها را …
و بهاران را باور کن!
#فریدون_مشیری
ارسالی: زهرا کریمی
@Sherenaab_ir
بگذار سر به سینهی من تا که بشنوی
آهنگ اشتیاق دلی دردمند را
شاید که پیش از این نپسندی به کار عشق
آزار این رمیدهی سر در کمند را
بگذار سر به سینهی من تا بگویمت
اندوه چیست؟ عشق کدام است؟ غم کجاست؟
بگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان
عمری است در هوای تو از آشیان جداست
دلتنگم آن چنان که اگر بینمت به کام
خواهم که جاودانه بنالم به دامنت
شاید که جاودانه بمانی کنار من
ای نازنین که هیچ وفا نیست با منت
تو آسمان آبی آرام و روشنی
من چون کبوتری که پرم در هوای تو
یک شب ستارههای تو را دانهچین کنم
با اشک شرم خویش بریزم به پای تو
بگذار تا ببوسمت ای نوشخند صبح
بگذار تا بنوشمت ای چشمهی شراب
بیمار خندههای توام بیشتر بخند
خورشید آرزوی منی گرم تر بتاب
#فریدون_مشیری
@Sherenaab_ir
بگذار سر به سینهی من تا که بشنوی
آهنگ اشتیاق دلی دردمند را
شاید که پیش از این نپسندی به کار عشق
آزار این رمیدهی سر در کمند را
بگذار سر به سینهی من تا بگویمت
اندوه چیست؟ عشق کدام است؟ غم کجاست؟
بگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان
عمری است در هوای تو از آشیان جداست
دلتنگم آن چنان که اگر بینمت به کام
خواهم که جاودانه بنالم به دامنت
شاید که جاودانه بمانی کنار من
ای نازنین که هیچ وفا نیست با منت
تو آسمان آبی آرام و روشنی
من چون کبوتری که پرم در هوای تو
یک شب ستارههای تو را دانهچین کنم
با اشک شرم خویش بریزم به پای تو
بگذار تا ببوسمت ای نوشخند صبح
بگذار تا بنوشمت ای چشمهی شراب
بیمار خندههای توام بیشتر بخند
خورشید آرزوی منی گرم تر بتاب
#فریدون_مشیری
@Sherenaab_ir
نام تو مرا همیشه مست می کند
بهتر از شراب
بهتر از تمام شعر های ناب
#فریدون_مشیری
کانال شعر ناب@Sherenaab_ir
نه برف، این غبارِ فراموشی است
که پیچد جهان را به شولای خویش
من اینجا، در این پرده پرده غبار
شوم لحظه لحظه، فراموشتر!
#فریدون_مشیری
_____
🔹کانال نشر اشعار ناب برجسته ترین شعرای ایران
💠@sherenaab_ir
بگذار سر به سینهی من، تا که بشنوی،
آهنگ اشتیاق دلی دردمند را.
شاید که بیش ازین نپسندی به کار عشق،
آزار این رمیدهی سر در کمند را.
بگذار سر به سینهی من، تا بگویمت:
اندوه چیست، عشق کدامست، غم کجاست؟
بگذار تا بگویمت: این مرغ خسته جان،
عمریست در هوای تو از آشیان جداست.
دلتنگم آنچنان که: اگر بینمت به کام،
خواهم که جاودانه بنالم به دامنت
شاید که جاودانه بمانی کنار من،
ای نازنین -که هیچ وفا نیست با منت-
تو، آسمان آبی آرام و روشنی،
من، چون کبوتری که پرم در هوای تو
یک شب ستاره های تو را دانه چین کنم!
با اشک شرم خویش بریزم به پای تو.
بگذار تا ببوسمت، ای نوشخندِ صبح،
بگذار تا بنوشمت ای چشمهی شراب،
بیمار خندههای توام، بیشتر بخند!
خورشید آرزوی منی، گرمتر بتاب!
#فریدون_مشیری
🔹کانال نشر اشعار ناب برجسته ترین شعرای ایران
💠@sherenaab_ir
خروش موج با من می کند نجوا:
ــ که هر کس دل به دریا زد رهایی یافت
#فریدون_مشیری
🔹کانال نشر اشعار ناب برجسته ترین شعرای ایران
💠@sherenab_org
آخر ای دوست
نخواهی پرسيد
که دل از دوریِ رويت
چه کشيد...؟
🖋 #فریدون_مشیری
🔹کانال نشر اشعار ناب برجسته ترین شعرای ایران
💠@sherenab_org
چه حال و روز خوشی داشت آدمی، آن روز
که روی شانهٌ او بیل بود جای تفنگ
درخت و گندم، مهر و امید میپرورد
نه تلخکامی و وحشت، نه زشت نامی و ننگ
تو خود به یاد چه میافتی از تبسم گل؟
تفنگها همه یادآوران تابوتاند
جهان چگونه به دست بشر جهنم شد؟
جهانیان همه قربانیان باروتاند
چه روزگار بدی، هر قدم که میگذری
دو نوجوان مسلسل به دست استادهست
ز چارسوی جهان، هر خبر ز نوع بشر
برادری که به تیر برادر افتادهست
سرم فدای تو ای پیرمرد بیل به دوش
که تار و پود تو در کار آب و آبادیست.
نبینمت دگر ای نوجوان تفنگ به دست
که دسترنج تو جز خون و مرگ و وحشت نیست.
#فریدون_مشیری
🔹کانال نشر اشعار ناب برجسته ترین شعرای ایران
💠@sherenab_org
از نگاه یاران به یاران ندا میرسد
دورهی رهایی، رهایی فرا میرسد
این شب پریشان، پریشان سحر میشود
روز نو گل افشان، گل افشان به ما میرسد
بخت آن ندارم که یارم کند یاد من
حال من که گوید که گوید به صیاد من
گر چه شد به نیزار گرفتار به بیداد او
عاقبت رسد عشق، رسد عشق، رسد عشق به فریاد من
ساقیا کجایی کجایی که در آتشم
وز غمش ندانی ندانی چه ها میکشم
ساقی از در و بام در و بام بلا میرسد
بر دلم از این عشق ازین عشق چه ها میرسد
#فریدون_مشیری
🔹کانال نشر اشعار ناب برجسته ترین شعرای ایران
💠@sherenab_org
نه عقابم، نه کبوتر، اما
چون به جان آیم در غربت خاک،
بال جادویی شعر، بال رؤیایی عشق،
میرسانند به افلاک مرا.
#فریدون_مشیری
🔹کانال نشر اشعار ناب برجسته ترین شعرای ایران
💠@sherenab_org
من سکوت خويش را گم کرده ام .
لاجرم در اين هياهو گم شدم .
من که خود افسانه ميپرداختم ,
عاقبت افسانه مردم شدم !
#فریدون_مشیری
🔹کانال نشر اشعار ناب برجسته ترین شعرای ایران
💠@sherenab_org
من همین یک نفس از جرعه ی جانم باقیست،
آخرین جرعهی این جام تهی را تو بنوش!
#فریدون_مشیری
🔹کانال نشر اشعار ناب برجسته ترین شعرای ایران
💠@sherenab_org
💠 من همین یک نفس از جرعه ی جانم باقیست،
آخرین جرعهی این جام تهی را تو بنوش!
🖋 #فریدون_مشیری
#پست #اینستاگرام
• • •
💠 کانال نشر اشعار ناب
برجسته ترین شعرای ایران
💠@sherenab_org
من هوارم را سر خواهم داد
چارهٔ دردِ مرا باید این داد کند
از شما خفتهٔ چند
چه کسی میآید با من فریاد کند؟
#روزنگار، ۳۰ شهریور، زادروز
#فریدون_مشیری
💠 کانال نشر اشعار ناب
برجسته ترین شعرای ایران
💠@sherenab_org
بنشین، مرو که خواب نیاید به چشم ما
بسیار شب به خاطر امشب نخفتهایم
#فریدون_مشیری
#شب_نوشت
. ⛵️
🔹کانال نشر اشعار ناب برجسته ترین شعرای ایران
💠@sherenab_org
یک صبحدم نثار تو، گلهای یاس را
از شاخه چیدهام؛
اینک، همیشه یاد تو را میپراکند
یاس ِ سپیدهدم!
#روزنگار، ۳ آبان، درگذشت
#فریدون_مشیری
. 🪽
💠@sherenab_org
به لطف کارگزارانِ عهدِ ظلمت و دود
_که از عنایتشان میرسد به گردون، آه_
کبوتران سپید،
بدل شوند پیاپی به زاغهای سیاه!
#فریدون_مشیری
⛵️
💠@sherenab_org
هنوز، آب، به سرخی زند که در رگِ جوی،
هنوز،
هنوز،
هنوز،
به قطره قطره گلگونه، رنگ میگیرد،
از آنچه گرم چکید از رگ امیرکبیر!
نه خون، که عشق به آزادگی، شرف، انسان،
نه خون، که داروی غم های مردم ایران.
#فریدون_مشیری
#روزنگار ، ۲۰ دی، سالروز شهادت امیرکبیر
🪽
💠@sherenab_org
آه! ای آرامش جاوید! کی آیی به دست؟
آسمان، یک لحظه حالی دلبخواهم داده بود!
#فریدون_مشیری
⛵️
💠@sherenab_org
نرم نرمک میرسد اینک بهار
خوش به حال روزگار ...
خوش به حال چشمه ها و دشتها
خوش به حال دانه ها و سبزه ها
خوش به حال غنچه های نیمه باز
#فریدون_مشیری
🪽
💠@sherenab_org
زندگی تنگنای ماتم بود گل گلزار او همین غم بود
او گلی را به سینهی من کاشت که بهارش خزان نخواهد داشت
#فریدون_مشیری
🪽
💠@sherenab_org
آن بخت گریزنده دمی آمد و بگذشت
غم بود، که پیوسته نفس در نفسم بود
#فریدون_مشیری
@sherenab_org ☯️