🔺️کارگاه شعر حوزه هنری ۳۰ مرداد ۱۴۰۲🔻 با حضور شاعران: صبا حاجی بابایی،شهناز کاظمی یکتا،طیبه بهبودی،خانم نوروزی ، محمد ارداقیان،اسماعیل سکاک،سید محمد حسین ابوترابی

خواب آشفته آن شب که در خرابه صدایش بلند شد هر کس که خواب بود ز جایش بلند شد آشفته کرد خواب خوشش وضع شام را تا ناله های یا " ابتا " یش بلند شد تاول نمی گذاشت شود روی پا بلند آخر سر بریده برایش بلند شد حلقه زدند دور سه ساله فرشتگان روپوش را کشید و نوایش بلند شد با سر پدر نشست پریشان بدامنش دختر که دید زمزمه هایش بلند شد "بابا که بر لبان گُلت خیزران زده ست " ؟ این را که گفت شور عزایش بلند شد از ضرب تازیانه و سیلی زمین که خورد امن یجیب ها به شفایش بلند شد اسماعیل سکاک _ قزوین

پیام حسن بلند میشوم از جا به احترامِ حسن سلام و صبح بخیرم شده سلام حسن نوشته است برای حسین گریه کنید رسیده است به ما اینچنین پیام حسن حسن امامِ حسین است وقت صلح و قیام شده است کرب و بلا ثبت با قیام حسن شده ست پخش زبعد علی ولی الله به روی ماذنه ذکر علی الدوامِ حسن کریم های زمان هم گدای او هستند که ثبت شد همه ی سفره ها به نام حسن سه با زندگی اش را به این و آن بخشید بگیر آزاده ، درس از مرام حسن بیاد غربت و صحن و سرای او زده ام درون سینه حسینه ای به نام حسن به چار گوشه ی بازار حُسن در عالم شدند خیل خریدارها غلام حسن امید آنکه رسد دست ما به مرقد او شبیه خانه ی کعبه به استلام حسن همیشه رهبر محبوب مؤمنین باشد به ذهن هم نرسد فکر اتهام حسن حسین،هیچ زمانی شبیه روز تو نیست چه گریه ها ‌که نکردیم با کلام حسن اسماعیل سکاک

بنیاد ایران شناسی استان قزوین برگزار می کند؛ نخستین کنگره شعر ماوای سرخ (به پیشواز ترکیب بند محتشم کاشانی) محوریت اشعار، نثر: (واقعه عاشورا/معرفت و ایثار/بانوان عاشورایی/ابعاد حماسی و اجتماعی عاشورا) مهلت ارسال آثار:1402/06/10 علاقمندان می توانند 2 اثر از سروده های خود را به آدرس زیر ارسال نمایند. ایتا:Qaz_iranology آیگپ:qazvin_iranology تلگرام:qazvin_iranolog زمان اعلام نتایج، اهدای جوایز و رونمایی کتاب ، متعاقبا اعلام خواهد شد.

🔻جلسه کارگاه شعر حوزه هنری🔺️ دوستان عزیز شاعران گرامی 🔷️روز دوشنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۱۷ منتظر حضور ارزشمندتان هستیم. 👈دوستانی که تمایل به نقد شعر دارند لطفا شعر خود را در قالب پیام شخصی برای آقای سکاک ارسال فرمایند. سپاس

نام اثر : معراج سر یک سر عجیب نور منور گرفته است بر بام نیزه جلوه دیگر گرفته است حتی نسیم رهگذر دشت لاله ها عطر از لبان خونی این سر گرفته است بر عرش نی نشسته به معراج می رود تا اوج سرفرازی خود پر گرفته است از سر سر شگفت که در سیر آسمان خورشید را هر آینه در بر گرفته است در گوشه خرابه شب ماه پاره ای این سر عجیب جلوه محشر گرفته است بابا،سه ساله،مویه و این بیت از غزل شاید که شعر قافیه از سر گرفته است. شاعر : محمد ارداقیان.

این شعر جهت نقد دوستان عنایت کنید

دعوت استاد اسماعیل سکاک دبیر دهمین کنگره سراسری شعربسیج سازمان بسیج هنرمندان استان قزوین از هنرمندان و شاعران و اهل قلم استان قزوین برای شرکت در جشنواره‌ افق های روشن #افق_های_روشن #انجمن_شعر #روابط_عمومی_سازمان_بسیج_هنرمندان_استان_قزوین

پیام امام حسن (ع) بلند میشوم از جا به احترامِ حسن سلام و صبح بخیرم شده سلام حسن نوشته است برای حسین گریه کنید رسیده است به ما اینچنین پیام حسن حسن امامِ حسین است وقت صلح و قیام شده است کرب و بلا ثبت با قیام حسن شده ست پخش زبعد علی ولی الله به روی ماذنه ذکر علی الدوامِ حسن کریم های زمان هم گدای او هستند که ثبت شد همه ی سفره ها به نام حسن سه با زندگی اش را به این و آن بخشید بگیر آزاده ، درس از مرام حسن بیاد غربت و صحن و سرای او زده ام درون سینه حسینه ای به نام حسن به چار گوشه ی بازار حُسن در عالم شدند خیل خریدارها غلام حسن امید آنکه رسد دست ما به مرقد او شبیه خانه ی کعبه به استلام حسن همیشه رهبر محبوب مؤمنین باشد به ذهن هم نرسد فکر اتهام حسن حسین،هیچ زمانی شبیه روز تو نیست چه گریه ها ‌که نکردیم با کلام حسن اسماعیل سکاک

قطار قزوین _مشهد کنار سفره که بودیم حرف مشهد شد وزید بوی خراسان و ناگهان رد شد دوباره یاد غریب آشنا و شوق حرم و سیل اشک که در پشت پلک‌ها سد شد و دخترم که به دل حسرت زیارت داشت درست هم‌نظر مرتضی و احمد شد دو سال هست که تو قول داده ای بابا ! برای ما که نرفتیم ، واقعا بد شد تمام بودنم آوار شد و یک لحظه زمان برای عبور از خودش مردّد شد دو روز بعد‌، بلیط و شروع یک پرواز کبوترانه دلم بیقرارِ گنبد شد قطار قزوین _ مشهد دُرست ساعت هشت و ایستگاه که سرشار بوقِ ممتد شد و چند ساعت دیگر به صحن گوهر شاد نگاهِ منتظرم گرم ِرفت و آمد شد اسماعیل سکاک

انگورهای طوس ضامن گرفته ایم امام رئوف را مبهوت مانده ایم دو چشم عطوف را ما آن مسافریم که اینجا شکسته ایم بین نماز های جماعت صفوف را نان می خورند از قِبَلِ نام تو هنوز پیش تو رونقی ست تمام صنوف را دل درشلوغی حرمت می برد ز یاد ای حج بیکسان عرفات و وقوف را از گوشه ی ضریح تو پیداست کربلا راوی کجاست تا که بخواند لهوف را می خواست سد ما بشود توده ی گناه اما تو آمدی و شکستی کسوف را انگور های طوس به جان تو ای امام کردند تازه زخم " خُذینی سیوف " را اسماعیل سکاک

🔻جلسه کارگاه شعر حوزه هنری🔺️ دوستان عزیز شاعران گرامی 🔷️روز دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۱۷ منتظر حضور ارزشمندتان هستیم. 👈شاعرانی که تمایل دارند شعرشان مورد نقد و بررسی قرار گیرد، لطفا شعر خود را در قالب پیام شخصی برای آقای ابوترابی ارسال فرمایند. سپاسگزاریم

🌹 شعر تقدیمی شهریار به حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سال ۱۳۶۶ با دستخط مرحوم شهریار 🗓 ۲۷شهریور؛ روز شعر و ادب پارسی و روز بزرگداشت استاد #شهریار 💻 Farsi.Khamenei.ir

با سلام خدمت دوستان و شاعران عزیز بمناسبت روز شعر و ادب و بزرگداشت استاد شهریار عصر شعر بسیج هنرمندان روز چهارشنبه مورخه ۱۴۰۲/۶/۲۹ ساعت ۱۷ در اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی در چهارراه غیاث آباد طبقه همکف با حضور اسماعیل سکاک و سید محمد حسین ابوترابی برقراره منتظر حضورتون هستیم شهریارا تو به تسخیر قلم در همه آفاق بخدا ملک دلی نیست که تسخیر نکردی

سیمین بهبهانی میگه از شهریار پرسیدن: بهترین شعری که شنیدی چی بوده؟ شهریار هم گفته: خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار سیمین بهبهانی هنگ کرده. میگه از استاد و پیشوای خودم چنین توقعی نداشتم! سالروز وفات شهریار 🗨 @ahlamona | احلامُنـــا🌱

🔸پیام تبریک سرپرست اداره کل فرهنگ و ارشاد استان قزوین به مناسبت روز شعر و ادب فارسی 🔶سرپرست اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قزوین با صدور پیامی فرا رسیدن ۲۷ شهریور ماه، "روز شعر و ادب فارسی" را به هنرمندان عرصه شعر و ادب استان تبریک گفت. 🔷متن کامل پیام را اینجا بخوانید 👇👇👇 https://ghazvin.farhang.gov.ir/fa/news/708186/ 🔹روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قزوین آخرین اخبار فرهنگی وهنری استان قزوین👇👇👇 🆔 @farhang_ershad_qazvin

#دفاع_مقدس #شهدا #غزل 🔹عباس‌های تشنه‌لب رفتند🔹 در کوله‌بار غربتم یک دل از روزهای واپسین مانده‌ست عباس‌های تشنه‌لب رفتند لب‌تشنه مَشکی بر زمین مانده‌ست من بودم و او بود و گمنامی نامش چه بود؟ انگار یادم نیست بر شانه‌های سنگی دیوار نام تو ای عاشق‌ترین، مانده‌ست مثل نسیم صبح نخلستان سرشار از زخم و سکوت و صبر رفتید، اما در دلِ هر چاه یک سینه آواز حزین مانده‌ست: «رفتیم اگر نامهربان بودیم» رفتند اما مهربان بودند «رفتیم اگر بار گران» آری بار گرانی بر زمین مانده‌ست بر شانهٔ خونین‌تان، یاران! یک بار دیگر بوسه خواهم زد برشانهٔ خونین‌تان عطرِ تابوت‌های یاسمین مانده‌ست زآنان برای ما چه می‌ماند؟ یک کوله‌بار از خاطرات سبز از من ولی یک چشمِ بارانی تنها همین، تنها همین مانده‌ست 📝 #علیرضا_قزوه 🌐 shereheyat.ir/node/271 ✅ @ShereHeyat

🔻جلسه کارگاه شعر حوزه هنری🔺️ دوستان عزیز شاعران گرامی 🔷️روز دوشنبه ۱۰ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۱۶.۳۰ 👈در محل جدید: خیابان هلال احمر،عمارت هنر(مدرسه امیر کبیر سابق) منتظر حضور ارزشمندتان هستیم. 👈شاعرانی که تمایل دارند شعرشان مورد نقد و بررسی قرار گیرد، لطفا شعر خود را در قالب پیام شخصی برای آقای ابوترابی ارسال فرمایند. سپاسگزاریم