از خدا خواسته بودی که به پایان برسد
سر شوریده ات این بار به سامان برسد
همنفس با همه ی پنجره ها می خواند
آتشی در خورعشق است که سوزان برسد
موج در موج درونت همه درد است بگو
این چه دردیست که با دوست به پایان برسد
دیده بستند هزاران در و خاموش شدند
تا که بر دست جفا فرصت عصیان برسد
در زندان بگشایید که بعد از چندی
جان این عاشق شوریده به جانان برسد
#عصمت_حبیبی
#شعرکده
@sherkade_mgh