▫️ در آرزوی یک سخنم جان به لب رسید جانا ترا که گفت که با ما سخن مکن هرجا که شمع جمع شدی سوختم ز رشک بهر خدا که روی بهر انجمن مکن عاشق منم حکایت فرهاد تا بکی جان کندنم ببین سخن کوهکن مکن تا چند بهر قتل من آزرده می شوی سهلست بر من این همه بر خویشتن مکن ای کز دیار عقل فتادی بملک عشق حال غریب ما نگر این جا وطن مکن #هلالی_جغتایی @sheroadab139

‍ ‍ . امشب برای این دل غمگین غزل بخوان گاه از فروغ و گاه ز سیمین غزل بخوان شیرینی بیان تو فرهاد را خوش است با آن بیان و لهجه ی شیرین غزل بخوان از نغمه های شاد و غزلهای سینه سوز گاهی از آن و گاه هم از این غزل بخوان باران که پشت پنجره انگشت می زند با دانه دانه گوهر رنگین غزل بخوان گنجشک ها که صبح مناجات می کنند یک دم کنار باغچه بنشین غزل بخوان بیرنگ در کنار تو غمگین نشسته است امشب برای این دل غمگین غزل بخوان #محمود_عباسی_عقدا م.بیرنگ 🎼 تار نوازی استاد ‌ فریدون حافظی 🎤 دکلمه های عندلیب @sheroadab139

▫️ تردید نکن که عشق یعنی شادی با عشق در این معبد تن افتادی بی عشق هر آنچه کرده‌ای در دنیا رنجی است که بیهوده به جسمت دادی #حمید_حسینی @sheroadab139

▫️ گیرم‌که‌ هزاران‌ غزل‌ از‌ هجر‌ نوشتیم جرأت‌ که نداریم‌ به‌ دلــــدار‌ بگـــوییم #علیرضا_استادی @sheroadab139

▫️ آی نی زن که ترا آوای نی برده‌است دور از ره کجایی؟ خانه‌ام ابریست. #نیما_یوشیج @sheroadab139

▫️ هرچه آرزوی خوبه مال تو #التماس‌دعا @sheroadab139

▫️ نسیم خنکی که موهایت را تکان می‌دهد صدای من است بارها از تو می‌گذرد و تو او را نخواهی شناخت. #نیما_یوشیج @sheroadab139

▫️ اگرچه دردسر می‌دهم، اما چه می توان کرد. نُشخوار آدمیزاد حرف است آدم حرف هم که نزند دلش می‌پوسد #چرندوپرند #علی‌اکبر_دهخدا @sheroadab139

▫️ خوشتر ز تماشای خیابان بهشت است هر جلوه ای از قامت رعنای تو ما را... #صائب_تبریزی @sheroadab139

سر چشمه ی خورشید تویی حضرت باقر آیینه ی توحید تویی حضرت باقر آفاق جهان رنگ جنان یافت به نامت گلخنده ی خورشید تویی حضرت باقر در قاب غزلخوانی شب های تماشا آن ماه که تابید تویی حضرت باقر آن سرو که سرسبز ترین بود در این باغ با یار خرامید تویی حضرت باقر شیعه همه دم دست به دامان تو دارد که مظهر امید تویی حضرت باقر از نور حضورش شده سر مست ملایک در عالم تجرید تویی حضرت باقر .............. ساکن به سر کوی بلا بود همیشه از رنج نرنجید تویی حضرت باقر دیدی تب و تاب حرم کرب و بلا را ابری که ببارید تویی حضرت باقر آن مرد که یک عمر غم کرب و بلا داشت از درد خروشید تویی حضرت باقر تو کودک غمدیده ی میدان بلایی آن گل که بلا دید تویی حضرت باقر آن سوخته از آتش بی داد که هر روز خون خورد و بنالید تویی حضرت باقر ........................................ جان تو شکافنده ی علم نبوی بود آن چشمه که جوشید تویی حضرت باقر آن اینه ی عشق که از فر ط زلالی سمت همه تابید تویی حضرت باقر آن باغ که از دامن روحانی سبزش دهر آن همه گل چید تویی حضرت باقر آن سرو که در باغ خدا نیست مثالش بر خویش ببا‌لیدتویی حضرت باقر باقی همه مستعجل و بی پایه و اصلند آن دولت جاوید تویی حضرت باقر آن کس به دانش شد ه آوازه ی تاریخ پیوسته درخشید تویی حضرت باقر آن نور الهی که در آفاق تب و تاب گل کرده وخندید تویی حضرت باقر ..... ..................... آن کوه که با صولت خود پیکر بی داد لرزاند ونلرزید تویی حضرت باقر مانند پدر جام شهادت به کف آورد از شوق بنوشید تویی حضرت باقر در دفتر رنگین غزل تا به قیامت گلواژه ی امید تویی حضرت باقر #رضا_شاکر‌اردکانی #زلال @sheroadab139