▫️
تو که راهی شدی نمیدانی،معنیِ بی قرار یعنی چه
مثل یک ماهوارهءتنها،گم شدن در مدار یعنی چه
حملهءلشکر غزل دیدی؟امشب از حس شعر لبریزم
غرق آرامشی نمیفهمی،لحظهءانفجار یعنی چه
میروی سمت یک فراموشیچمدانی گرفته دستت را
شاعری بیقرار میفهمد،سوتِ تلخِ قطار یعنی چه
با صدای رسا که میخندی،بنده مسئول خندهها هستم
بیخیالی تو و نمیفهمی،شانهءزیر بار یعنی چه
تو دلم را زدی به دریاها،این دلی که ندیده دریا را
چشم دریاییات به من فهماند،آبی بیگدار یعنی چه
مدتی میشود پُر از دردم،مثل یک سال پیش حال خودت
تو خودت هم که خوب میدانی،قرص روزی سهبار یعنی چه
باز با میلههای مواجی،چشمهای تو در محاصره است
مژههایت به من نشان دادند،آسمان در حصار یعنی چه
شاعریخسته از غزلهایش،سمت باران دوباره راه افتاد
هیچکسهیچکس نمیداند،پرسه در لاله زار یعنی چه
با شنیدن نمیشودفهمید،حال و روزم چگونه میگذرد
تا نبینی مرا نمیفهمی،مردهء بیمزار یعنی چه
#محمد_شریف
@sheroadab139