eitaa logo
شیدایی
104 دنبال‌کننده
43 عکس
18 ویدیو
0 فایل
صفحه ادبی شیدایی
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی میپرسه در چه حالی بهش بگو:      دلم به کار تو باشد، سرم به کار خودم... 🍁🍃
مرا ای ماهی عاشق! رها کن؛ فکر کن من هم یکی از سنگ‌های کوچکِ افتاده در نهرم تفاوت‌‌های ما بیش از شباهت‌هاست؛ باور کن! تو تلخی شرابِ کهنه‌ای، من تلخی زهرم.. 🍁🍃
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
ای‌کاش‌ که مال من شوی بانوجان! آرامــش حـال مـن شـوی بانوجـان! دزدیده به تو نگاه‌کردن کافی است ای‌کاش حـلال من شـوی بانوجان! مثلا 😕
محال است این که معشوق از محبّت بی‌خبر باشد  مگو پروانه تنها سوخت، آتش نیز می‌سوزد 🍁🍃
بی نیازی صیدگاه کامهاست گر نخواهی، هرچه خواهی می‌دهند 🍁🍃
به آب خورده گره، زندگی ماهی‌ها من از خیال فراق تو نیز میمیرم 🍁🍃
غم ریخته نقش ناله ام را برخاک انداخته نعش لاله ام را بر خاک این لاله ی واژگون مّنِ دلتنگم که ریخته ام پیاله ام را برخاک 🍁🍃
جان را به تکاپوی تو در آوردم آشفته سر از کوی تو در آوردم چون باد پریشان تو بودم یک عمر تا اینکه سر از موی تو در آوردم 🍁🍃
سنگم که همیشه در تکاپویم من خاموشم و غرق در هیاهویم من جانم به فدای آنکه اهل راز است آن کس که بفهمد چه نمی گویم من 🍁🍃
ای عشق بیا که دست و رو تازه کنی با خون زلال من وضو تازه کنی پرکرده ام استکانی از خون دلم بنشین و بنوش تا گلو تازه کنی 🍁🍃
پیچید به دور جان من ،پیچک شد دندان و عصا و عینک و سمعک شد چندیست  سرای سالمندان  شده ام تنهایی من چقدر کهریزک شد 🍁🍃
مهمانی گرم و دلپذیری دارم همصحبت مهربان و پیری دارم پیش من و تنهایی من باش و ببین از دشمن و دوست، چشم سیری دارم 🍁🍃
هر چند که از آینه بی‌رنگ‌تر است از خاطر غنچه‌ها، دلم تنگ‌تر است بشکن دل بی‌نوای ما را، ای عشق ! این ساز، شکسته‌اش خوش‌آهنگ‌تر است 🍁🍃
خبرت خراب‌تر کرد جراحت جدایی چو خیال آب روشن که به تشنگان نمایی بشدی و دل ببردی و به دست غم سپردی شب و روز در خیالی و ندانمت کجایی... اول اردیبهشت ماه جلالی روز بزرگداشت سعدی گرامی باد. 🍁🍃
من دست نخواهم برد الّا به سر زلفت گر دسترسی باشد یک روز به یغمایی 🍁🍃
به دل گفتم زِ چشمانش بپرهیز که هُشیاران نیاویزند با مَست نه آزاد از سرَش بر می‌توان خاست نه با او می‌توان آسوده بِنشست 🍁🍃
دگرش چو بازبینی غم دل مگوی سعدی که شب وصال کوتاه و سخن دراز باشد 🍁🍃
ای که گفتی هیچ مشکل چون فراق یار نیست گر امید وصل باشد همچنان دشوار نیست 🍁🍃
ای یار جفا کرده پیوند بریده این بود وفاداری و عهد تو ندیده در کوی تو معروفم و از روی تو محروم گرگ دهن آلوده یوسف ندریده ما هیچ ندیدیم و همه شهر بگفتند افسانه مجنون به لیلی نرسیده در خواب گزیده لب شیرین گل اندام از خواب نباشد مگر انگشت گزیده بس در طلبت کوشش بی فایده کردیم چون طفل دوان در پی گنجشک پریده مرغ دل صاحب نظران صید نکردی الا به کمان مهره ابروی خمیده میلت به چه ماند به خرامیدن طاووس غمزت به نگه کردن آهوی رمیده گر پای به در می‌نهم از نقطه شیراز ره نیست تو پیرامن من حلقه کشیده با دست بلورین تو پنجه نتوان کرد رفتیم دعا گفته و دشنام شنیده روی تو مبیناد دگر دیده سعدی گر دیده به کس باز کند روی تو دیده 🍁🍃
آن عجب نیست که سرگشته بود طالب دوست عجب اینست که من واصل و سرگردانم 🍁🍃
هر آنکه مهرِ یکی در دلش قرار گرفت روا بود که تحمل کند جفای هزار 🍁🍃
دانی چه گفته‌اند بنی عوف در عرب؟ نسلِ بُریده بِه که موالیدِ بی ادب!! 🍁🍃
دعایی گر نمی‌گویی به دشنامی عزیزم کن که گر تلخ است، شیرین است از آن لب هر چه فرمایی.. 🍁🍃
شب نیست که چشمم آرزومند تو نیست وین جان به لب رسیده در بند تو نیست گر تو دگری به جای من بگزینی من عهد تو نشکنم که مانند تو نیست... 🍁🍃
غلام دولت آنم که پای‌بند یکی‌ست به جانبی متعلق شد از هزار برست 🍁🍃
دشنام همی دهی به سعدی من با دو لب تو کار دارم❤️ 🍁🍃
با همه هجرم امید، با همه خوفم رجاست گر دِرَمِ ما مس ست، لطفِ شما کیمیاست 🍁🍃
گفته بودی: "همه زرقند و فریبند و فسوس" سعدی آن نیست ولیکن چو تو فرمایی، هست 🍁🍃 چقدر سیاستمدار🚶‍♂
سعدی به دَر نمی‌کنی از سر هوای دوست؟ در پات لازم است که خار جفا رود! 🍁🍃