بیکیمیای مستی تبدیل غم محال است؛
یا می حلال فرما یا غم حرام گردان...
#نظیری_نیشابوری
🍁🍃
هر قضایی سببی دارد و من در غم دوست
اجلم میکشد و درد فراقش سبب است
سخن خویش به بیگانه نمییارم گفت
گله از دوست به دشمن نه طریق ادب است
# سعدی
🍁🍃
به انتظار نبودی، ز انتظار چه دانی؟
تو بیقراریِ دلهای بیقرار، چه دانی؟
نه عاشقی که بسوزی، نه بیدلی که بسازی
تو مست بادهی نازی، از این دو کار، چه دانی؟
#معینی_کرمانشاهی
🍁🍃
آدمها وقتی میآيند
موسيقی شان را هم با خودشان میآورند؛
و وقتی میروند،
با خود نمیبرند.
#هرتا_مولر
📚قرار ملاقات
🍁🍃
شدم اسیر سپاهی به نام تنهایی ؛
و تن سپردهام اینجا به دام تنهایی
به هر کجا بگریزم دوباره میبینم ؛
هجوم تازهای از ازدحام تنهایی
به انزوای خودم پیله کردهام بی تو ؛
که حکم میکندم بر نظام تنهایی
به سمت و سوی جماعت نمیکشد دل من ؛
اقامه بسته فقط بر امام تنهایی
سکوتم از سر رغبت اگر چه نیست، بدان ؛
سکوت کرده دل اما به کام تنهایی
شنیده میشود از پاره استخوان تنم ؛
نوای نالهی نی در مقام تنهایی
کجاست مرهمی از جنس بودنت که دهد ؛
برای ثانیهای ، التیام تنهایی
قیام کردهام امشب در این غزل ، شاید ؛
بگیرم از دو جهان ، انتقام تنهایی
#پروین_رضایی
🍁🍃
دردِ فراق آمد و آشفته حالی اش
باید گلایه کم کنم از جای خالی اش
صیاد من که بال و پرم را شکست و رفت
دیگر چگونه پر بکشم در حوالی اش
گفتم که در خیال منی، گفت : بی خیال
آتش به جان من زده این بی خیالی اش
گاهی به یک اشاره گلآلود می شود
یک برکه نیز با همهی آن زلالی اش
من آن کویر چشم به راهم که سالهاست
دیگر کنار آمده با خشک سالی اش
#غلامرضا_خدارحمی
🍁🍃
گفته بودی دردِ دل کن گاه با هم صحبتی
کو رفیقِ راز داری! کو دلِ پُر طاقتی؟
شمع وقتی داستانم را شنید آتش گرفت
شرحِ حالم را اگر نشنیده باشی راحتی
تا نسیم از شرحِ عشقم با خبر شد، مست شد
غنچه ای در باد پر پر شد ولی کو غیرتی؟
روزهایم را یکایک دیدم و دیدن نداشت
کاش بر آیینه بنشیند غبار حسرتی
بس که دامانِ بهاران، گل به گل پژمرده شد
باغبان، دیگر به فروردین ندارد رغبتی
من کجا و جرأت بوسیدنِ لب های تو
آبرویم را خریدی عاقبت با تهمتی
#فاضل_نظری
🍁🍃
هنوز از اشتیاق زلف لیلا، چون وزد بادی
ز برگ بید مجنون، نالهی زنجیر میآید
#سراجالدین_علیخان_آرزو
🍁🍃
نمی دانم عیار لطف و قهرش را، همین دانم
که چون تیر قضا در دل نشیند هر ادای او
#صائب_تبریزی
🍁🍃
چیست گفتم گنهم، دست به خنجر زد و گفت:
پیش از آن دَم که شوی کُشته، بپرهیز و برو...
#وحشی_بافقی
🍁🍃