#امام_رضا_علیه_السلام
چشمانم آب می افتند از
باران روی سر صحنت
دلگرم هم شده ام حتی
با برفِ تا کمر صحنت
یک حس خالص بارانی
چون برف زیر چراغانی
دارم که باز قدم بزنم
بر سنگ های تر صحنت
مشتاقم اینکه خبر گیرم
از آخرین خبر مشهد
وضع هوای حرم را تا
جزئی ترین خبر صحنت
پرواز روح شود آغاز
در صحن کوثر و آزادی
از اولین دل بشکسته
تا آخرین نفر صحنت
در صحن جامع تو جمع است
یک چایخانه... نه.... میخانه
با یک سپاه طهورایی
ره بسته بر گذر صحنت
از صحن قدس به جمهوری
مانند ساعت خورشیدی
وقتی فدات شوم قدری
می نوشم از هنر صحنت
تسنیم نیست همانند
صهبای سرد عتیق امروز
شد انقلاب به پا در من
همراه رفتگر صحنت
دست محبت گوهرشاد
لبریز نقل شده امروز
در دست کودک نوپا و
عشاق پیرتر صحنت
لبخند پنجره ی فولاد
طرحی فرای هنر دارد
نقشی که شیعه و سنی شد
شیدا و دربدر صحنت
پاداش دور حرم گردی
یک بوسه هست و ضریح اکنون
لرزید تخت و زمین افتاد
خودکار پا به سر صحنت
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab