شهادت #حضرت_مسلم علیه السلام
میان خاک با غبار شهر اصطکاک بود
به قلب تنگ غاروکوچه وجه اشتراک بود
نشست تا تنفس از هوای مسجدی کند
ولی نگاه مسجد محله شرمناک بود
نماز قدرتی دوباره داد و جان گرفت و بعد
نگاه کرد پشت سر نگاه غرق خاک بود
دراز کرد دست تا به دست مردها دهد
که دید مسجد از وجودهرچه مرد پاک بود
نماز او پر از پیاله ی شراب ناب تاک
ولی نماز مردها شبیه چوب تاک بود
به جای عم خود علی ولی غریب تر کمی
به جای فرق سر دلش ز درد چاک چاک بود
به گوش باد گفت که نیا به کوفه یا حسین
و تا حسین باد غرق آه سوزناک بود
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
شهادت #حضرت_مسلم علیه السلام
میان خاک با غبار شهر اصطکاک بود
به قلب تنگ غاروکوچه وجه اشتراک بود
نشست تا تنفس از هوای مسجدی کند
ولی نگاه مسجد محله شرمناک بود
نماز قدرتی دوباره داد و جان گرفت و بعد
نگاه کرد پشت سر نگاه غرق خاک بود
دراز کرد دست تا به دست مردها دهد
که دید مسجد از وجودهرچه مرد پاک بود
نماز او پر از پیاله ی شراب ناب تاک
ولی نماز مردها شبیه چوب تاک بود
به جای عم خود علی ولی غریب تر کمی
به جای فرق سر دلش ز درد چاک چاک بود
به گوش باد گفت که نیا به کوفه یا حسین
و تا حسین باد غرق آه سوزناک بود
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab