روضه آنجاست که سرتاسرِ در آتش بود
رویِ در، نقــــشِ گل پرپرِ در آتــــش بود
باورِ دستِ به هم بستهی ساقی سخت است
سخت تر دیدن آن ســـــاغرِ در آتـش بود
پارهی جان نبـــی بود، چه میدید خلیل؟
شعــله، دور و برِ پیغمــــــبر در آتش بود
پدری با کـفنی تازه که گــویی میسوخت
داغدار غــــــم این دختــــــر در آتـش بود
پیش زهــرا به خـــــدا بردن حیدر داغش
بدتر از داغــیِ میـــــخ درِ در آتــــش بود
غـــــم پرپر شدن غنچــــــهی زیبای علی
غصــــــهی لالهی ناباور در آتـــــش بود
فاطمه،جانِ علی بود،علی هم میسوخت
نـالــهی فاطمـــه از حیـــدر در آتـــش بود
گفت: ای فضــه بیا! ...عالمی آمد به فغان
چه غــمی در نفــس آخـــر در آتـــش بود
پر زدی دورِ علی عمــری و دیگـر چه نیاز
آه! پـــــروانه! به بال و پـــر در آتــش بود
آن چه خواندم من ومثل پسرت پیرم کرد
به خــــدا منظــرهی مـــادر در آتــــش بود
شعر:قاسم صرافان
#شب_های_جمعه_زیارتی
دلخوشم اینکه با سلام فقط
میرسد نقطه ام به آخر خط
دل خوشم اینکه می شوم زائر
با بلیطی به کمترین قیمت
با تو زنده ست زندگی آقا
تو نبودی که مرگ بود عادت
تو نبودی چقدر می مردم
توی این خشکسالی مفرط
تو که هستی کنار دریایم
جریانی روان تر از هر شط
راضیم بر رضایت زینب
مثل او دوری است این قسمت
فاصله بخت شوم اجسام است
نه "علی ارواح اللتی حلًت"
زینت کریمی نیا(شیدای زینب )
🆔http://eitaa.com/sheydayezeynab
Mohammad Asdollahi - Rowze 3.mp3
8.5M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄👆👆👆👆👆
شَبٰایِ جُمْعهِ کَرْبَلٰا شَبْ زیٰارَته ...
#شب_جمعه
شب_زیارتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزهایم با شما پربرکت می شود.
با صاحب الزمان روحی لک الفدا
#یا_بقیه_الله_روحی_لک_الفدا
حتما می آیی، باد می گوید به گوش ابر بارانی
حتما می آیی،ماه می گوید به شبهای زمستانی
حتما می آیی مطمئنم ، نرگس دی ماه می گوید
حتما میایی شاهد است انگشتر دست سلیمانی
زینت کریمی نیا (شیدای زینب )
🆔http://eitaa.com/sheydayezeynab
#عصر_جمعه_ظهور
به یاوری که ندارم
به مادری که ندارم
به دامنی که پناه است
به مادری که ندارم
به یک ستاره دلتنگ
به یک شهاب پر از سنگ
ستاره ای که ندارم
به مادری که ندارم
به یک خسوف پر از ماه
به آب راکد در چاه
به ملجائی که ندارم
به مادری که ندارم
دوباره نامه نوشتم
به سوی شهر بهشتم
به جنتی که ندارم
به مادری که ندارم
دوباره شعر سرودم
برای این دم دودم
به آن نفس که ندارم
به مادری که ندارم
مرا دوباره بغل کن
روانه سوی اجل کن
به آن بغل که ندارم
به مادری که ندارم
زینت کریمی نیا
🆔 http://eitaa.com/sheydayezeynab
یاد و خاطره درگذشتگان زلزله بم گرامی باد
ای بم
ای آسمان ابی احساس
یاد تو چون
شمیم بهاران سبز تو
رویای ماندنی دفتر من است
در انتهای کوچه ایمان کنار عشق
آن منزل به یاد ماندنی مادر من است
آنجا کنار نخل بلند میان باغ
گلهای عاطفه را می توان شمرد
دستان مردم تو
مانند دستهای نخل
باز و کریم
ای بم عزیز من
بالا و پر غرور
ای جاری از بهشت
پر نور و پر سرور
دلهای مردم تو مثل آسمان
ابی و پاک و زلال است و مهربان
نارنجی ات میان سبز
خوش رنگ و دلپذیر
چون نخل سربه زیر
آرام و گرم
می بارد از نگاه دخترکانت
حیا و شرم
ارگت شکوه تمدن
اصیل و ناب
ساکت گشوده دامنه بر
صبر بیحساب
ای بم غریب من
زیبای رو سپید
شبهای پرستاره تو
روشن ازامید
بایدهمیشه بمانی
تا آن زمان که نخل
پر بار و پرکرم
قدش بلند
نامش بلند
و زیبایی اش بلند
تا آن زمان که عشق
در دستهای مردم تو
می شود هنر
باید همیشه بمانی
این قول رهبراست
خوش بوی سبز
باید همیشه بمانی
این حرف اخراست
زینت کریمی نیا
🆔http://eitaa.com/sheydayezeynab
تقدیم به روح مادر بزرگوار همسرم که در زلزله بم به رحمت خدا رفتند
هدایت شده از
✔️ ششمین جلسه تخصصی شعرخوانی آیینی
✔️ ویژه ایام فاطمیه
🗓 دوشنبه پنجم دیماه ۱۴۰۱ ساعت۱۵:۳۰
🔹️کرمان بلوار جانباز جانبازشش غربی سه بنیاد حضرت مهدی موعود(عج) کرمان
.
#سازمان_تبلیغات_اسلامی_کرمان
#بنیاد_حضرت_مهدی_موعود_کرمان
#کانون_شاعران_آئینی_استان_کرمان
#میلادمسیح_موعود
گل نرگس سر دی تاج سر مریم شد
سالها مزد عبادت ثمر مریم شد
گل مریم به سرش شور گل یاس افتاد
مژده دادند مسیحا پسر مریم شد
زینت کریمی نیا
🆔http://eitaa.com/sheydayezeynab
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
تسنیم قطره قطره مهیای شستشو
تسبیح دانه دانه بگیرد در آن وضو
شاید ستاره گون بشود گرم گفتگو
گوید درود بر خودش و اهل بیت او
آنگاه اله نیم نگاهی به ما کند
مفتاح فاطمی دل این قفل وا کند
باید تمام مهریه اش را گلاب کرد
از کاسه جهیزیه اش کسب آب کرد
با برگ های یاس ازاسمش کتاب کرد
تسبیح را به ابجد نامش حساب کرد
آنگاه گفت عرض سلامی به فاطمه
شاید رود از این دل پر غصه واهمه
باید به پا کند این شعر کفش نور
از ماورای نور کند این قلم عبور
مریم ،خدیجه ،آسیه ها را کند مرور
در کعبه اعتکاف کند با شعور و شور
تا دوزد از پناه کسا قدر سوزنی
تا بوید از امان عبا عطر بودنی
باید به نام نامی مادر قیام کرد
باید به لحن فضه و قران سلام کرد
باید که ختم نور به ماه تمام کرد
باید که اقتدا به قیام امام کرد
تا دست را به دسته ی دستاس او رساند
تا واژه های شعر به احساس او رساند
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab