eitaa logo
شیدای زینب (سلام الله علیها)
271 دنبال‌کننده
339 عکس
254 ویدیو
8 فایل
اشعار آئینی #زینت_کریمی_نیا @sheydaye_zeynab ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
امشب در بیت الزهرای حاج قاسم به یاد دوستان غیر کرمانی این عکس و گرفتم و دعاگو بودم
میراث دستان بی‌ملاحظۀ طوفان تاریخ را ورق زده در باران چشمم شبیه هر ورقش خونین خونم چنان قصیدۀ من جوشان بی‌طاقت از تخلُّص و از تشبیب برداشتم مقدمه را از آن داغِ کتابخانۀ بغدادیم از ما نه سطر مانده و نه عنوان چرمینه جلدهای کتابم شد زین قشون و چکمۀ مزدوران هر قطعه از عراق عجم زنجیر هر گوشه از عراق عرب زندان هم‌دستی خلیفۀ عباسی با نطفۀ هلاک، هلاکوخان سرگشتی فاطمیان مصر آوارگی قِرمَطی گیلان فریاد غربت جبلُ‌العامل واویلتای تا ابد لبنان حلّه، نجف، مزار شریف و ری از هم جدا شدیم چقدر آسان با ما چه کرده‌اند؟ بپرس اول از شیعیان خستۀ پاکستان از آن همه حماسۀ بغض‌آلود از نعره‌های حیدری آنان تَحتُ‌الحَنَک به گردن آنان دار وقت قنوت در کف ایشان جان این زخم‌های کهنه اگر تازه‌ست خورده‌ست دم‌به‌دم نمک از دوران آغاز شد حکایت ما با زخم با زخمِ فتنه بر جگرِ ایمان از حجة‌الوداع که آمد، گفت باید بگیرم از همگان پیمان تا روز روشنم نشود تاریک تا آفتابِ من نشود کتمان اما دریغ و درد، زبانم لال بستند بر امین خدا هذیان انداختند شعله به حنانه آتش گرفت رایحۀ ریحان روزی که سوخت فاطمه، از آن روز دنیا شده‌ست بر سر ما ویران تابوت را که دید تبسم کرد آهسته لب گشود به الرحمن چشم علی به سورۀ کوثر خورد تابوت رحل و فاطمه‌اش قرآن تسلیم حکم عهد ازل مولاست کاری نداشته است به این و آن ممسوس ذات اقدس حق، تنها می‌گیرد از خدای خودش فرمان ارکان شانه‌هاش پر از زخم است خلقت بنا شده‌ست بر این ارکان مردی که لقمه لقمه نهاد آرام با دست خود به کام جذامی نان حیدر چنین شده‌ست، چنین حیدر انسان چنین شده‌ست، چنین انسان مولا که اجتماع نقیضین است گاهی نسیم و گاه دگر طوفان وقتی حدید هست به انگشتش وقتی که ذوالفقار دهد جولان دشمن به کارزار نخواهد داشت چمچاره‌ای جز اینکه شود عریان بَر داده‌ است رنج علی آری تَمّار بوده حاصل نخلستان ایوان بی‌ثبات مدائن ریخت برپاست تا ابد به نجف ایوان معلوم می‌شود که مسلمان کیست روزی که هست حب علی میزان میراث‌دار روزم و روزم را حاشا که در تقیۀ کنم پنهان ما را شکسته‌اید ولی هرگز خالی نمانده از من و ما میدان در پیچ و تاب راه نیفتاده‌ست این رودخانه از نفس، از جریان ما را علی سپرده به فرزندش هستیم دورِ سفرۀ او مهمان «حُب الحسین یَجمَعُنا» یعنی ایران عراق بود و عراق ایران ما اربعین «وَاعتَصِموا» هستیم دریای ماست معجزۀ دوران دریای ماست قطره‌ای از موعود موعود ماست خاتمۀ هجران تا صبح دولتش بدمد آن روز می‌گیرد این زمانه سر و سامان ما عهد بسته‌ایم جَد اندر جَد هیهات اگر که بشکند این پیمان تا مانده است نام علی جاوید تا هست نام فاطمه جاویدان سید حمیدرضا برقعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ ویدیویی عجیب از اوضاع مخفی در عربستان 🔻 ظهور بسیار نزدیک است حتما ببینید و نشر دهید !!
سلام الله علیها امشب هزاران آه بارد از آسمان شعر و احساس ابر سیاه چشم هایم سر ریز از دلتنگی یاس خورشید را می خواهم امشب از روشنای اندک شمع تنها ترم از هر زمانی تنها ولی محکوم در جمع امشب هوای شعر گفتن افتاده دراین سر که شیداست این زائر شهر مدینه در جستجوی قبر زهراست کابوس تنهایی دوباره افتاده روی شانه هایم کو شانه های مهربانی تا تکیه ای باشد برایم گیرد دل تنگم بهانه تا سر به دامانش گذارم دست تمنای دلم را بر قبر پنهانش گذارم با این تفکر رفتم آنجا در غربت سرد مدینه دیدم که صد ها قبر خاکی گل کرده از درد مدینه قبر تو اما قلب چون من هفت آسمان هم گنبدت بود هیهات از یک قبر خاکی افلاک صحن مرقدت بود امکان ندارد دور باشی در فکر خود تکرار کردم باید خودت دستم بگیری از خود سوال اینبار کردم دست تو را بوسیده بابا تا از خودش دستی بگیری ؟ یا اینکه دست امتش را در ساعت سختی بگیری؟ یا اینکه بوسیده ست دستت تا تازیانه شرمش آید بر جای لب های پیمبر یک روز لب ها را نساید حالا فقط در انتظارم تا دست از چادر درآری بیچاره ای را دست گیری بین گروه بیشماری بیچاره تر از من نباشد در اضطراب واژه ها یش اندازه ی همسایه هایت لطفی کنی گویی دعایش شاید که زیر چادر تو آرام گیرد دل دوباره شاید دوباره دست او را گیرید و آید در شماره زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab به یاد مرحوم مادرم که در روزهای آخر عمرشان در بیمارستان این شعر را برایشان می خواندم و گریه می کردند
7.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ایام فاطمیه هست این صحبت‌های آقای رئیسی در مورد توسل به حضرت فاطمه زهرا را حتماً ببینید
میهمان داشتم شبی که گذشت نمک سفره مان محبت بود تا سحر بحث و گفتگو کردیم بحث درباره ی ولایت بود وارد خطبه ی غدیر شدیم بحث بالا گرفت روی "ولی" من به معنای پیشوا دیدم او به معنای دوستی علی گفتم: اصلاً بیا مرور کنیم! همه را جمع کرد پیغمبر بعد هم آن همه جهاز شتر روی هم ریختند و شد منبر با علی رفت روی منبر و گفت: "این علی است و من پیمبر دین پس اگر دوستدار من هستید با علی دوستی کنید!" همین؟! ■ خسته بودیم هر دو، از طرفی آن همه بحث هم نتیجه نداد میهمانم که راه دوری داشت صبح، بعد از نماز، راه افتاد صبر کردم، دوساعتی که گذشت خواستم از میانه ی جاده بازگردد به سمت من، گفتم: اتفاق مهمی افتاده هرچه اصرار کرد من گفتم با تو یک صحبت مهم دارم تا که برگشت گفت: جریان چیست؟ گفتم این است: "دوستت دارم"! گفت با خشم: " از میانه ی راه بازگرداندی ام برای همین؟! نکند واقعا زده به سرت؟!" گفتم: آرام! لحظه ای بنشین خواستم این قرار بیهوده به تو ثابت کند رسول الله حاجیان را برای گفتن این برنگرداند از میانه ی راه! تازه گیرم که گفته پیغمبر با علی دوستی کنید، ولی برو تاریخ را بخوان و ببین چه گذشته ست بعد او به علی! این که بعدش چه شد نپرس از من ماجرا جانگداز خواهد شد سفره ی دل اگر که باز کنم سفره ی روضه باز خواهد شد حال دیگر برو برادرجان راه دور است و جاده ناهموار باز اگر آمدی علی آباد قدمی هم به چشم ما بگذار برو دست خدا به همراهت راستی! قبر حضرت زهرا بعد عمری هنوز هم مخفی ست از بزرگان تان بپرس چرا ؟! محمدحسین ملکیان @faraz_malekian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مطمئنم من از آن روز که برمی گردی ولی از سیصد و اندی تو کدامین مردی دلتنگتیم سردار 😔😭 زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
6.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 من بنده این زن هستم! 🔹 شیخ اسماعیل ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
نخستین جشنواره رسانه ای خدمت رضوی به کار خود پایان داد؛ 🔸کسب ۳ رتبه برتر توسط خادمیاران رسانه ای کرمان https://kermaneayandeh.ir/?p=9296 🔷🔸💠🔸🔷 📣کانال اطلاع رسانی دبیرخانه کانون‌های خدمت رضوی استان کرمان را در پیام رسان ایتا دنبال کنید 👇 eitaa.com/aqr_kerman_ir
سلام بر همراهان خوب چند روزه که دارم با یک شهید زندگی می کنم و خداوند توفیق داده که اشعاری که از شهید ۴۰ سال پیش در دفترشون پیدا شده به بنده رسیده که ویرایش انجام بدم چون با گذشت زمان بعضی کلمات مشخص نمیشه و ....خلاصه وقتی شعرهای این شهید بزرگوار و می خونم حال روحی خاصی دارم که دارم دست تو شعرهای این عزیز می برم و خودم و بهشون خیلی نزدیک حس می کنم . از طرفی امروز ناگهان به یادم اومد که من شعر داشتم برای شهید با ردیف کوچه که کلا یادم نبود .سراع تلگرام و واتساپ هم نمی تونستم برم چون همه اشعاری که اونجا داشتم حذف شده اند .اصلا شعر یادم نمی اومد در حالیکه خودم این شعر و دوست داشتم .به همین شهید عزیز متوسل شدم که بلافاصله چشمم به ی دفتر قدیمی افتاد و شعر و پیدا کردم . حالا به مناسبت امروز که آغاز هفته بسیجه تقدیم می کنم و در این شب جمعه شفاعت شهدا را برای همه مون درخواست می کنم
کوچه شهید "هنوز شعر نفس می کشد در این کوچه" تمام خاطره ام مانده در همین کوچه هنوز هم نم باران شعرها مانده به دست و پای چروک همین گلین کوچه به جای برج فلان و نشستن بالا دویده کودکی ام سوی بهترین کوچه هنوز بوی خوش خاک عشق برخیزد به وقت بارش اشعارت آفرین کوچه نرفته و نرود هیچوقت از یادم اگر به صحنه بیاید هزارمین کوچه مرا دوباره جوان می کند نگاه آن جوان که خورده به نامش مدال این کوچه *مصراع اول از استاد سعید بیابانکی زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab