eitaa logo
شیدای زینب (سلام الله علیها)
244 دنبال‌کننده
293 عکس
184 ویدیو
8 فایل
اشعار آئینی #زینت_کریمی_نیا @sheydaye_zeynab ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5823671354943081408.mp3
4.15M
قطعه‌ی چشماتو واکن با صدای: سیدعلی میرمحمدی شاعر: قاسم صرافان تنظیم‌کننده: نیما علامه آهنگساز: زنده‌یاد ساناز کریمی بکش رو صورتم دستاتو، بابا می‌خوام آروم بشم، چشماتو وا کن اگه می‌شه، بگیر بالا سرت رو یه بارِ دیگه، تو چشمام نگا کن تو رو می‌خوام روی دستام بگیرم بذار لبخندتو دنیا ببینه بذار هر کی دلش لبریز غصه ست، بیاد و پای گهواره‌ت بشینه لالا لالا لالا لالا لالایی لالایی می‌خونم آروم بخوابی کاش می‌شد، تر کنم ماهی نازم لب‌های خشکتو با قطره آبی می‌خوام همیشه این دستای کوچیک تو قابِ قلب آدم‌ها بمونه هرکی عشقو می‌خواد، منو ببینه هرکی منو می‌خواد، تو رو بخونه یه دنیا قلب خسته، بی بهونه به اون دستای کوچیک دل نبسته هنوزم مادری دلتنگ ماهش پای گهواره‌ی خالی نشسته لالا لالا لالا لالا لالایی لالایی می‌خونم آروم بخوابی کاش می‌شد، تر کنم ماهی نازم لب‌های خشکتو با قطره آبی شعر: قاسم صرافان 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌─‌
السلام نام علی...اکبر نشد الا به این شکل تکرار پیغمبر نشد الا به این شکل الله اکبر های لشکر می رساند دیگر کسی حیدر نشد الا به این شکل مادر بزرگش با وجود این محمد ام ابیها تر نشد الا به این شکل این است که طاقت ندارد روضه اش را شبه پدر دیگر نشد الا به این شکل چون او نباشد هیچ آقازاده هرگز آری ژنی* برتر نشد الا به این شکل گل کرده لبهایش برای صوت قران قاری که نام آورنشد الا به این شکل هر جا بغل وا کرد نتوانست اورا..... بابای او مضطر نشد الا به این شکل اصغر ترین اکبر دراین شش گوشه یعنی هرگز گلی پرپر نشد الا به این شکل زینت کریمی نیا *برای کلمه ژن معادل فارسی که بتواند اصطلاح ژن برتر را که در جامعه مرسوم شده دربر بگیرد نیافتم http://eitaa.com/sheydayezeynab
(ع) کیست آیا بر زمین ماه است این افتاده دست ؟ یا همان اصل ید الله است این افتاده دست "فوق ایدیهم" به والله است این افتاده دست قاسمِ میراث این راه است این افتاده دست این علم را بیشتر این دست بالا می برد تشنگان عشق را دریا به دریا می برد علقمه در خویش می پیچد که ناکام است از او آب در تاب و تب است از او بگیرد آبرو آه این ماه از چه رو می گیرد از خورشید رو با برادر زاده ها دارد چه عشقی این عمو یک نفر انگار اینجا عطر یاس آورده است مادری گل را به منظور سپاس آورده است یک " احامی ابدا عن دینی" اش تضمین کند آنچه شعر و شاعری در درگه آیین کند نیمه ی مصراع او تکمیل عمر دین کند کاسه ی با نقش دستش شعر را شیرین کند نقش یاس و آب در پرونده عباس چیست ؟ آنکه آرد روز محشر دست از عباس کیست؟ دست روی دست مادر ها قیامت می کند دست می گیرد نبی ختم رسالت می کند دستِ بسته* زیر خاک اعلام بیعت می کند سوره فتح* اینچنین ابراز نصرت می کند عاقبت" انا فتحنا" ارز رایج می شود نوبت پیروزی باب الحوائج می شود یک نفر نه ، ملتی در مکتب عباس هاست هم سپهدار است هم در قله احساس هاست اینکه سر بر دامن پاک نژاد یاس هاست یعنی اینکه خاص تر از خاص تر از خاص هاست شرم دارد از سکینه سینه ی احساسی اش علقمه انباشته از عطر های یاسی اش دست روزی می شود فریاد از بغدادها سر دهد از شامگاه شام هم فریادها مانده اند از درس او والاترین استادها ناز شستش خوب بست از پشت ، دست رادها هر که از دریای او نوشد کمی ، قاسم شود تا یکی از یاوران مهدی قائم شود زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
شب تاسوعای ۱۴۰۱شبکه کرمان
السلام نرگس که عطر گلشنش را دوست دارد از روضه ها گل چیدنش را دوست دارد یاسی که خود در بین گلها برگزیده است این یاس رنگ سوسنش را دوست دارد سیمای لاله سرخ گون کرده جهان را اما به شدت لادنش را دوست دارد یعنی گلاب او معطر تر شده که حتی گل پرپر تنش را دوست دارد گویی یدالله است که مشکل گشا هم بوسه به دست روشنش را دوست دارد آغوش او امن است که حتی امامش در بی پناهی مامنش را دوست دارد سر می گذارد روی دامان سکینه انگار که پیراهنش را دوست دارد چشمش به پایین است رو در روی زینب گویی که نقش دامنش را دوست دارد آخر چقدر این سر به زیری جان خواهر او جان خواهر گفتنش را دوست دارد آنقدر شاعر هست که حتی عدو هم اشعار ناب و متقنش را دوست دارد وقتی نگاهش می کند مولا پیاده آن قامت مردافکنش را دوست دارد بر آن خدا که آفریدش آفرین باد احسن بر او که احسنش را دوست دارد وقتی دعای اول ایرانیان است یعنی که سلطان میهنش دوست دارد زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
ناقابلی تقدیم به ساحت مقدس آقای شهیدان السلام اگر او ساقی است این ساغر و پیمانه می ارزد اگر او شمع باشد سوزش پروانه می ارزد کنار او که باشی بی می و میخانه می ارزد به راه عاشقی ،دیوانه ی دیوانه می ارزد اگر مریم رود تا کربلا از قدس راهی نیست* برای او که غیر از نینوا دیگر پناهی نیست به نورش می خرد درهم شهاب و نجم ثاقب را کشیده سمت نورانی خود هر ماه راغب را زنانی چون قمر، هانیه و ام المصائب را مسیحا گشته در دیر و خریده قلب راهب را مسیحای وهب بوده است با چشم ترش یک شب مسیحایی برای راهبی هم شد سرش یک شب خوشا حال کلیسایی که مهمانش حسین است و چه خوش اقبال آن راهب که رهبانش حسین است و خوشا دیری که ناقوسش غزل خوان حسین است و چه خوشبخت است آن جانی که جانانش حسین است و بدا بر حال آن مسجد که بی عشقش اذان گویاست مبادا خانه کعبه اگر بی پرچمش برپاست گذشته از زمان و از مکان آوازه ی عشقش سفید و زرد و سرخ و تیره هم در بازه ی عشقش رسم تا منجی موعود از دروازه عشقش کنار متن شاید بنده هم شیرازه ی عشقش بگیرد آبرو کعبه ز باران نماز صبح حواریون و عیسایند مهمان نماز صبح زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
السلام جرم کمی نیست ای مرد وقتی که دلداده باشی با اینکه در دام دینی انسانی آزاده باشی نصفت همان نصف احمد نیمت همان نیم حیدر سرتاسرت فاطمیه سرتاسرت غرق کوثر جرم کمی نیست وقتی بر سینه اش پا گذاری پیغمبر آرام گیرد طفلی خبر هم نداری طفلی خبر هم نداری آن سینه سینای عشق است جای خداوندگار است یا جای پاهای عشق است گیریم بخشند شاید این که علی هست بابات دیگر نباید ببخشند نام علی بر پسر هات بخشودنی نیست هرگز امر امیری به معروف نهی از نمازی که مست است بر سمت ناقبله معطوف سجاده ها سبز رنگند سبز سیاست کدام است قلب صدف هم که صاف است دیگر صداقت کدام است اینها همه جرم اما کیفر چه بوده ؟ بماند قادر نبوده قلم ها آن را سروده بماند البته جرم کمی نیست عشق کنیزی به ارباب اما به زهرا ببخش و او را به زینب تو دریاب زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
من تو را شنیده ام و زنده ام هنوز؟؟! اين شرط عاشقی نَبُوَد خاک بر سرم ... 🥀 💔 🏴
نوحه گفتگوی حضرت زینب سلام الله علیها با امام حسین علیه السلام به سبک خوابم یا بیدارم حالا که بین حرم تو و علمدارم کنار خواهر باش بگو به زینبت که این چه جائیه داداش بگو چرا هوا پر از سیاهیه داداش کنار خواهر باش هوا کم و تفته گرفته راه سینه رو یه بغضی که سخته انگار دوباره مادر از میونمون رفته هوا کم و تفته تو بگو به خواهرت چرا پر سیاهی ولکه ی خونه مهتاب توبگو به خواهرت خواهر م اینا همش کابوسه و فکره وخواب توبگو به خواهرت لشکر دشمنی نیست اینجا پر از نخله و آب دردت به جونم حسین... چه حسیه اینجا که دل گرفته تو نماز مغرب صحرا تنگه دلم برادرم به مادرم زهرا چه حسیه اینجا فدات بشه خواهر که یک تنه جواب میدی سوال دور وبر تنها یی می کشی به شونه غم شدی مضطر فدات بشه خواهر یاد اون روزا بخیر که یه دست من به دست تو و یه دست به حسن یاد اون روزا بخیر شور و شوق ما بود و فاطمه و ابالحسن یاد اون روزا بخیر بیا دستم و بگیر دوباره آرامش من دردت به جونم حسین .... غروب پاییزه و آروم آروم اشک تو رو گونه می ریزه نگاه مهربون تو از غصه لبریزه غروب پاییزه غروب پاییزه دلم میون سینه ام یه دفعه می ریزه نگاه بین ما دو تا چقد غم انگیزه غروب پاییزه آیا این درسته که به همه گفتی که اینجا کربلاست به من بگو آیا این درسته که به همه گفتی که اینجا نینواست به من بگو آیا این درسته که پیرهن کهنه برای این روزاست به من بگو آروم جونم.....حسین حسین .... زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۵ هرکه دیوانه نشد لایقِ ادراک نشد خاکِ هیئت نشد و راهی افلاک نشد عَرَقِ سینه زنان رونقِ مَستانگی است تاکْ بی ذکرِ حسین ابن علی تاک نشد باده اشکْ فزون باد و مداوم بادا هرکه آلوده ی این باده نشد پاک نشد چاک چاک است تن شاه و نمی خواهم من جامه ای را که برای غمِ او چاک نشد چشم هامان شده نمناک از این رو که کمی لبِ خُشکِ پسرِ فاطمه نمناک نشد بود آماده برایَش همه ی عَرش ولی سهمِ شاهِ دو جهان جز خس و خاشاک نشد مادرِ آب کجایی پسرت آب نخورد پدرِ خاک کجایی پسرت خاک نشد... @adabkhane
ذکر اولیاء...! حضرت ولیعصر ارواحنافداه: «فَلَأَنْدُبَنَّكَ صَبَاحاً وَ مَسَاء»: جد بزرگوار! بر تو صبح و شب گریه می کنم! 📚زیارت ناحیه مقدسه. 🔹جناب شیخ عبدالکریم حامد(از شاگردان شیخ رجبعلی خیاط) رحمة الله علیهما نقل می‌ کند: از جناب سید کریم کفاش که هر هفته به ملاقات مولا توفیق می‌ یافت، پرسیده شد: «چه کرده‌ ای که به چنین توفیقی دست یافته‌ ای؟» او در جواب گفت: «شبی در خواب بودم جدم پیامبر ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله و سلم را در عالم رویا دیدم. از ایشان تقاضای ملاقات امام عصر علیه السلام را نمودم.آ ن حضرت فرمود: «در طول شبانه روز دو مرتبه برای فرزندم سیدالشهدا علیه السلام گریه کن!» از خوب بیدار شدم و این برنامه را به مدت یک سال اجرا نمودم تا به خدمت آن حضرت نایل آمدم. 📚سودای روی دوست، ص ۹۶.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چالش عکس کودک شما در محرم نفر۱۲۱۸ حسن شجاعی با جوایز تبلت دیجیتال،قمقمه وارداتی و جعبه اسباب بازی تا آخر دهه اول محرم عکسای قشنگتون رو برامون بفرستین👇 @shahreplasco https://eitaa.com/joinchat/811401591C57b7e412de
رسالت حسینی الله علیها دور و بر را دوباره کرد نگاه یک نفر محرمی نبود اینبار روی مرکب نشست اما آه زانوی او شکسته بود انگار او دو دل بود بین تن یا سر دل نمی کند اگرچه از پیکر این زحل بود و چند پاره قمر که دل از او ربوده بود و قرار چشم او سو نداشت و می سوخت تاکه چشمش به سوی او می دوخت با قرارش قرار می اندوخت مثل لبخند اولین دیدار روی نیزه به بهترین خوانش آیه آیه کند بر او بارش سوره کهف ، موج آرامش باز هم سایه ی سرش سردار زینت و عشق و حجت حیدر و سفیر بصیرت مادر بر برادر چه کرده این خواهر مانده عالم هنوز در این کار دل که هر چه شکسته تر بهتر دست عاشق که بسته تر بهتر چشم ها هر چه خسته تر بهتر قافیه ساده تر شود دشوار کرده آیات کهف را معنا چه رقیم است آیتی عجبا یک زن و با تمام سختی ها شده بر قهر و قهرها قهار زینت کریمی نیا(شیدای زینب ) http://eitaa.com/sheydayezeynab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ @sheydayezeynab 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
سلام الله علیها بصیرت به چشمم شهادت دهد که ا ز چشم من هم گذر کرده ای به دریای بیدار و نمدار اشک به بحران و ماتم سفر کرده ای تپش های قلبم گواهی دهد که میدان درد است از آن دم هنوز تو هستی که من ادعا دارم و تو هستی که من شیعه ماندم هنوز بنازم به عمق جهان بینی ات که سرشار تصویر و زیبایی است نگاه تو  آیینه ای راستگوست ولی شعر گونه تماشایی است امام اسیران نبودی ولی امامان اسیر مرامت شدند امام زمان هم گرفتار توست به خون اشکهایش بنامت شدند شهیدی تو قطعا ولی جای سر دلت گشته قربانی دلبرت تو آن روز گشتی شهیده که کرد وصیت به نجوا تو را مادرت جهادی که شد در مدینه شروع به مردانگی خاتمه کرده ای و قطعا همه کارها رافقط برای دل فاطمه کرده ای گذشتی تو از هفت وادی عشق در آنجا رسیدی به عشقی تمام همانجا که در اوج تاریکی است همانجا که شام است شام است شام سفر یک طرف یک طرف هم صفر تو را سوخته بیشتر این صفر خرابه چه کرده که از کربلا تو را برده سمت خودش بیشتر خرابه چه کرده که برگشته ای پس از طی سالی به سوی دمشق چه گنجی است پنهان در این شهر که فقط با دمشق است قافیه عشق فرو مانده ام من دراین یک سوال برای حسینت فقط خواهری؟ برادر، پدر ،مادری یا که نه سپاهی کنارش چنان حیدری نمی دانم اسم تو با من چه کرد که شیدای زینب شده نام من و شعرت چه کرده ست با ذوق من که شیرین به زینب شده کام من دوباره دلم با تو همراه شد که رفتی لب گود بر روی تل گرفتار کردی مرا بر خودت که" شیدای" تو گشته ضرب المثل مرا با خودت برده ای تا کجا که پر می زند کربلا در سرم اگر آب یادم رود عیب نیست که عیب است این دل نیاید حرم زینت کریمی نیا(شیدای زینب ) http://eitaa.com/sheydayezeynab
السلام خورشید از درخشش شبهایت از نور خیمه گاه تو شرمنده است اما هوای گرم بیابانی از هرم وتفت آه تو شرمنده است رویایی است شام نماز تو اما چه زود می گذرد برشب چون یار نیمه راه شود با تو از لحظه پگاه توشرمنده است اینجا عجیب شرم وحیا زیباست مردی که اوامیر وسپهداراست ازدختران کوچک معصوم و از طفل چند ماه توشرمنده است بیرون خیمه آه نمی آید خود از حیای چشم تو می دزدد بانو فقط همین دو پسر دارد ازقلت سپاه توشرمنده است مردی تمام آرزویش این است هفتادجان به راه توبخشاید هفتاد جان ندارد و یک جان که از ریزش به راه تو شرمنده است آن شیرزن که چار پسر دارد راز عحیب ماندن اودرچیست انگارچشم مادر غیرت ها ازشرم درنگاه تو شرمنده است چشمان کودکی که درآغوشت درحالتی میان دو دنیا هست حس گناه می کند از غیرت سرباز بی گناه توشرمنده است آن وقت که غلام سیاهت"جون" سر رابه روی دامن توچرخاند باچشم های خیس فقط می گفت آهوی درپناه توشرمنده است وای از فرات تا که جهان برپاست جاریست درسیاهی وبدبختی هرسال وماه وهفته که می آید با یادمهرماه تو شرمنده است خورشید سوخت ماه چه خواهدشد درنیمه ی سیاهترین شب ها درلابلای این همه تاریکی ازخیمه سیاه توشرمنده است هرسال اشک حاجی هرساله گوید که حح کامل مقبولش از حج ناتمام پرازابهام آن یار نیمه راه توشرمنده است ای علت سجود ملک حتما وجدان آن فرشته فرمانبر از پرسشی که روز ازل کرده با درک عز و جاه توشرمنده است وقتی خداست شاهد وهمراهت اما نخواستی مددی از او یعنی غیاث حق طلبان هم از لب های دادخواه تو شرمنده است در زیر گنبدت همه حاجت ها گیرندازخدای توبی منت اما کنیز زینبت از خواهش نزد تواز اله توشرمنده است زینت کریمی نیا(شیدای زینب) http://eitaa.com/sheydayezeynab
علیه السلام در این غریبستان زمین از تب بر آشفته است در آسمان هم کهکشان امشب بر آشفته است سکان به دست نوح ، اما باز هم انگار امواج کج فهمی در این مکتب برآشفته است در کل عالم شورشی از جنس بیداری است از دست صاحب منصبان منصب بر آشفته است در کربلا* مریم رطب چیده ست از ایمان اما رطب بر نخل این مذهب برآشفته است یک پرسش بی پاسخی بسته است راه نور در خشم ، چشمان سیاه شب برآشفته است باید ببندد چشم ، حتما آن برادر که دیگر نبیند خواهرش زینب بر آشفته است یک روز اما خواهری دیده است درچشمش یک خیزران از بوسه بر آن لب برآشفته است از شدت بحران شام و گریه سجاد کل نظام کائنات رب برآشفته است زینت کریمی نیا (شیدای زینب ) *حضرت مریم سلام الله علیها در کربلا بود که از درخت خشکیده خرما به اذن خداوند رطب خورده اند http://eitaa.com/sheydayezeynab
السلام آب است می خورم به لب شوره زار ، تلخ حالا چهل خزان شده برمن بهار ، تلخ هر وقت کودکی طلب آب می کند دریای شوره ام بشود آبشار ، تلخ اطراف چشم من شده یک گود قتلگاه در کامم است مزه هر چشمه سار ، تلخ آری نبوده لذت میدان به کام من اما شدم به شهد شهادت دچار ،تلخ پیرم تمام عمر جوانی نکرده ام بر این جوان گذشته همه روزگار ، تلخ قربان که خلق بر سر قربانی اند آه بر مردم است عید ، به من ناگوار تلخ هر چادری که نو بکنند اهل خانه ام نو می شود ز عمه من یادگار تلخ شرمنده است شاعر از این عاشقانه که تنها شده ست با غمتان هشت بار تلخ زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab