eitaa logo
شیدای زینب (سلام الله علیها)
310 دنبال‌کننده
449 عکس
338 ویدیو
10 فایل
اشعار آئینی و نوحه زینت کریمی نیا(شیدای زینب )شاعر آیینی دارای نشان افتخار خادمی حضرت فاطمه سلام الله علیها(نشان فضه) از بنیاد دعبل خزاعی در رویداد کشوری بانوی بهشت @sheydaye_zeynab ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام آب است می خورم به لب شوره زار ، تلخ حالا چهل خزان شده برمن بهار ، تلخ هر وقت کودکی طلب آب می کند دریای شوره ام بشود آبشار ، تلخ اطراف چشم من شده یک گود قتلگاه در کامم است مزه هر چشمه سار ، تلخ آری نبوده لذت میدان به کام من اما شدم به شهد شهادت دچار ،تلخ پیرم تمام عمر جوانی نکرده ام بر این جوان گذشته همه روزگار ، تلخ قربان که خلق بر سر قربانی اند آه بر مردم است عید ، به من ناگوار تلخ هر چادری که نو بکنند اهل خانه ام نو می شود ز عمه من یادگار تلخ شرمنده است شاعر از این عاشقانه که تنها شده ست با غمتان هشت بار تلخ زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
السلام گاهی شده مانند مادرخوانده زنجیر از بس که لالایی به گوشم خوانده زنجیر می ترسم از دستم رود او هم چنین که دست مرا در دست خود پیچانده زنجیر آنقدر ما را هی به صف کرده که گفتیم بر دسته ی ما می شود فرمانده زنجیر از ریسمان کمتر رسانده بر من آزار بی خار دستان مرا خارانده زنجیر حتی هر از گاهی چنان بالش شده شب تا باقرم را پیش من خوابانده زنجیر از حال من عمه شده آگاه از اینکه نور تبم را بیشتر تابانده زنجیر ممنونم از زنجیر و از صبر زیادش هر چند در صبرم چنین درمانده زنجیر ممنونم از او که رقیه جا نمانده هر چند او را بارها ترسانده زنجیر با این همه پاره نشد از شدت درد پای تمام زجرهایم مانده زنجیر زینت کریمی نیا(شیدای زینب ) http://eitaa.com/sheydayezeynab
السلام شوره زار می نوشم آب از لب این شوره زار ، تلخ حالا چهل خزان شده برمن بهار ، تلخ هر وقت کودکی طلب آب می کند دریای شوره ام بشود آبشار ، تلخ اطراف چشم من شده یک گود قتلگاه در کامم است مزه هر چشمه سار ، تلخ آری نبوده لذت میدان به کام من اما شدم به شهد شهادت دچار ،تلخ پیرم تمام عمر جوانی نکرده ام بر این جوان گذشته شب روزگار ، تلخ روزی که خلق بر سر قربانی اند آه بر مردم است عید و به من ناگوار تلخ هر چادری که نو بکنند اهل خانه ام یاد آورم ز عمه خود یادگار تلخ شرمنده است شاعر از این عاشقانه که تنها شده ست با غمتان هشت بار تلخ زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
السلام آب است می خورم به لب شوره زار ، تلخ حالا چهل خزان شده برمن بهار ، تلخ هر وقت کودکی طلب آب می کند دریای شوره ام بشود آبشار ، تلخ اطراف چشم من شده یک گود قتلگاه در کامم است مزه هر چشمه سار ، تلخ آری نبوده لذت میدان به کام من اما شدم به شهد شهادت دچار ،تلخ پیرم تمام عمر جوانی نکرده ام بر این جوان گذشته همه روزگار ، تلخ قربان که خلق بر سر قربانی اند آه بر مردم است عید ، به من ناگوار تلخ هر چادری که نو بکنند اهل خانه ام نو می شود ز عمه من یادگار تلخ شرمنده است شاعر از این عاشقانه که تنها شده ست با غمتان هشت بار تلخ زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
السلام گاهی شده مانند مادرخوانده زنجیر از بس که لالایی به گوشم خوانده زنجیر می ترسم از دستم رود او هم چنین که دست مرا در دست خود پیچانده زنجیر آنقدر ما را هی به صف کرده که گفتیم بر دسته ی ما می شود فرمانده زنجیر از ریسمان کمتر رسانده بر من آزار بی خار دستان مرا خارانده زنجیر حتی هر از گاهی چنان بالش شده شب تا باقرم را پیش من خوابانده زنجیر از حال من عمه شده آگاه از اینکه نور تبم را بیشتر تابانده زنجیر ممنونم از زنجیر و از صبر زیادش هر چند در صبرم چنین درمانده زنجیر ممنونم از او که رقیه جا نمانده هر چند او را بارها ترسانده زنجیر با این همه پاره نشد از شدت درد پای تمام زجرهایم مانده زنجیر زینت کریمی نیا(شیدای زینب ) http://eitaa.com/sheydayezeynab