#امام_سجاد_علیه السلام
آب است می خورم به لب شوره زار ، تلخ
حالا چهل خزان شده برمن بهار ، تلخ
هر وقت کودکی طلب آب می کند
دریای شوره ام بشود آبشار ، تلخ
اطراف چشم من شده یک گود قتلگاه
در کامم است مزه هر چشمه سار ، تلخ
آری نبوده لذت میدان به کام من
اما شدم به شهد شهادت دچار ،تلخ
پیرم تمام عمر جوانی نکرده ام
بر این جوان گذشته همه روزگار ، تلخ
قربان که خلق بر سر قربانی اند آه
بر مردم است عید ، به من ناگوار تلخ
هر چادری که نو بکنند اهل خانه ام
نو می شود ز عمه من یادگار تلخ
شرمنده است شاعر از این عاشقانه که
تنها شده ست با غمتان هشت بار تلخ
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
#امام_سجاد_علیه السلام
#زنجیر
گاهی شده مانند مادرخوانده زنجیر
از بس که لالایی به گوشم خوانده زنجیر
می ترسم از دستم رود او هم چنین که
دست مرا در دست خود پیچانده زنجیر
آنقدر ما را هی به صف کرده که گفتیم
بر دسته ی ما می شود فرمانده زنجیر
از ریسمان کمتر رسانده بر من آزار
بی خار دستان مرا خارانده زنجیر
حتی هر از گاهی چنان بالش شده شب
تا باقرم را پیش من خوابانده زنجیر
از حال من عمه شده آگاه از اینکه
نور تبم را بیشتر تابانده زنجیر
ممنونم از زنجیر و از صبر زیادش
هر چند در صبرم چنین درمانده زنجیر
ممنونم از او که رقیه جا نمانده
هر چند او را بارها ترسانده زنجیر
با این همه پاره نشد از شدت درد
پای تمام زجرهایم مانده زنجیر
زینت کریمی نیا(شیدای زینب )
http://eitaa.com/sheydayezeynab
#امام_سجاد_علیه السلام
شوره زار#تلخ
می نوشم آب از لب این شوره زار ، تلخ
حالا چهل خزان شده برمن بهار ، تلخ
هر وقت کودکی طلب آب می کند
دریای شوره ام بشود آبشار ، تلخ
اطراف چشم من شده یک گود قتلگاه
در کامم است مزه هر چشمه سار ، تلخ
آری نبوده لذت میدان به کام من
اما شدم به شهد شهادت دچار ،تلخ
پیرم تمام عمر جوانی نکرده ام
بر این جوان گذشته شب روزگار ، تلخ
روزی که خلق بر سر قربانی اند آه
بر مردم است عید و به من ناگوار تلخ
هر چادری که نو بکنند اهل خانه ام
یاد آورم ز عمه خود یادگار تلخ
شرمنده است شاعر از این عاشقانه که
تنها شده ست با غمتان هشت بار تلخ
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
#امام_سجاد_علیه السلام
آب است می خورم به لب شوره زار ، تلخ
حالا چهل خزان شده برمن بهار ، تلخ
هر وقت کودکی طلب آب می کند
دریای شوره ام بشود آبشار ، تلخ
اطراف چشم من شده یک گود قتلگاه
در کامم است مزه هر چشمه سار ، تلخ
آری نبوده لذت میدان به کام من
اما شدم به شهد شهادت دچار ،تلخ
پیرم تمام عمر جوانی نکرده ام
بر این جوان گذشته همه روزگار ، تلخ
قربان که خلق بر سر قربانی اند آه
بر مردم است عید ، به من ناگوار تلخ
هر چادری که نو بکنند اهل خانه ام
نو می شود ز عمه من یادگار تلخ
شرمنده است شاعر از این عاشقانه که
تنها شده ست با غمتان هشت بار تلخ
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
#امام_سجاد_علیه السلام
#زنجیر
گاهی شده مانند مادرخوانده زنجیر
از بس که لالایی به گوشم خوانده زنجیر
می ترسم از دستم رود او هم چنین که
دست مرا در دست خود پیچانده زنجیر
آنقدر ما را هی به صف کرده که گفتیم
بر دسته ی ما می شود فرمانده زنجیر
از ریسمان کمتر رسانده بر من آزار
بی خار دستان مرا خارانده زنجیر
حتی هر از گاهی چنان بالش شده شب
تا باقرم را پیش من خوابانده زنجیر
از حال من عمه شده آگاه از اینکه
نور تبم را بیشتر تابانده زنجیر
ممنونم از زنجیر و از صبر زیادش
هر چند در صبرم چنین درمانده زنجیر
ممنونم از او که رقیه جا نمانده
هر چند او را بارها ترسانده زنجیر
با این همه پاره نشد از شدت درد
پای تمام زجرهایم مانده زنجیر
زینت کریمی نیا(شیدای زینب )
http://eitaa.com/sheydayezeynab