eitaa logo
شیخ جعفر آقا مجتهدی
2.1هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
332 ویدیو
4 فایل
جهت ارتباط با ادمین کانال @hossein6952
مشاهده در ایتا
دانلود
Haj Meysam Motiee7171024_927.mp3
زمان: حجم: 5.44M
💠 تویی که بهانه تموم خلقتی... 🔹 🔸 صلوات الله علیه و آله 🔸 علیه السلام 🎤 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚪️ رفتاری درس‌آموز از پیامبر اکرم(ص) که اغلب پیروی نمی‌کنیم .
محمود برای زندانی ها خودش را به زحمت می اندخت و حاضر بود برای شان بمیرد. فقط به خاطر اینکه انسانند و به این روز افتاده اند. برش اول: در زندان به سختی مریض شده بودم. مسئولین زندان اجازه اعزام به بیمارستان را نمی دادند. محمود وقتی مطلع شد، گفت: اگر اجازه هم ندهند، در را می شکنم و می برمت بیمارستان. وقتی هم که مسئولین اجازه دادند و در بیمارستان بستری شدم، روزی پنج بار می آمد ملاقاتم. برش دوم: یک روز با عجله آمد پیشم و گفت: بلند شو! یکی از زندانی ها وصیت نامه نوشته و میخواهد خودکشی کند. گفتم: به تو چه ربطی داره؟ گفت: او قبل از اینکه جنایت کار باشد یک انسان است. من نمی توانم شاهد خودکشی یک انسان باشم. رفت پیشش و چند ساعت برایش حرف زد تا اینکه توانست از خودکشی منصرفش کند. از خودکشی که منصرف شد، وصیت نامه جدیدی نوشت. محمود اشک شوق می ریخت؛ به خاطر نجات یک انسان. برش سوم: قرار شده بود زندانی ها را از زندان بیرون ببرند. محمود همه را از یر یک سینی که قرآن و آینه و یک بشقاب آب نبات بود رد می کرد. همه دست در گردن محمود می انداختند و گریه می کردند. در یک سالن منتظر بودیم تا تکلیف شان مشخص شود که ناگهان برق سالن رفت. همه با خود گفتیم: الانه که زندانی ها فرار کنند. برق که آمد همه هفده نفرشان بودند. می گفتند: محمود ما را نماز خوان کرده، اسلام واقعی را به ما معرفی کرده، کجا فرار کنیم. راوی: ابراهیم اطمینان کتاب نذر قبول؛ کتاب خاطرات شهید محمود اخلاقی؛ صفحات: ۳۳/۳۸ و ۳۶-۳۵.
  💚____ ﷽____💚 💠امام هادی (ع)؛ 🍃شکرگزاری از "نعمت"، از خود نعمت بهتر است؛ ←چون نعمت، متاع دنیای فانی است ولکن شکر، نعمت جاودانه آخرت است🌹 📗تحف العقول / صفحه۴۸۳ .
@Rajanews_comSazeshkar_5965501521633214567.mp3
زمان: حجم: 1.69M
🌹شهید بهشتی: اگر کسی فریب آمریکا را بخورد مردم ایستاده‌اند و به او مجال نخواهند داد/ مرگ بر آمریکا، مرگ بر سازشکار .
✅ آیا «موفقیت» در این جهان فقط به «مقدار تلاش» بستگی دارد؟ 🔸از نظر منطق مادّى، جهان نسبت به مردمى كه در راه صحيح و يا راه باطل، راه عدالت يا راه ظلم، راه درستى يا راه نادرستى مى‌روند بى‌طرف و بى‌تفاوت است؛ نتيجه كارشان بسته است تنها به يک چيز: «مقدار تلاش» و بس. 🔹ولى در منطق فرد باايمان، جهان نسبت به تلاش اين دو دسته بى‌طرف و بى‌تفاوت نيست؛ عكس‌العمل جهان در برابر اين دو نوع تلاش يكسان نيست، بلكه دستگاه آفرينش حامى مردمى است كه در راه حق و حقيقت و درستى و عدالت و خيرخواهى تلاش مى‌كنند: 🔸إنْ تَنْصُرُوا اللهَ يَنْصُرْكُمْ؛ اگر خدا را يارى كنيد (در راه حق گام برداريد) خداوند شما را يارى مى‌كند(محمّد/۷). 📝 استاد مطهری، انسان و ایمان، ص۴۱ .
✍آیت الله بهجت گفته اند: «تعجب است که با این همه پیشرفت های علمی و طبّی هنوز نتوانسته اند سرطان را علاج کامل و یا از آن جلوگیری کنند و یا این که بفهمند از چه حاصل می شود. می گویند: عراق و مناطقی که نخلستان دارد و خرما خیز است، مبتلایان به سرطان خیلی کم و نادر هستند. یکی از اطبّاء مدّعی بود که دارویی کشف کرده است که می تواند سرطان را درمان کند و گفته است که آن را از «قانون» شیخ ابن سینا برگرفته و عمده ی اجزای آن شیره خرماست.» 📚 در محضر بهجت، ج۳، ص۱۵۸ .
💠 راه بهره وری از استاد 🔻 شخصی بود حدود بیست سال با یکی از علمای بسیار زاهد و وارسته و خوب رفت و آمد می‏ کرد ولی با این حال ‏هیچ گونه بهره ای از آن استاد نبرده بود. 🔸 علتش این بود که هیچ گاه با استاد خود یکی نشده بود و همیشه حرف هایش را با کنایه و در پرده می‏ گفت.‌ ‌ ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔺 حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
رضا انس خاصی با سجده داشت. در آخرین گشت شناسایی قبل از عملیات، در جزیره مجنون مشغول گشت و شناسایی بودیم. از دور می دیدم که رضا کنا رجاده خاکی در محاصره عراقی ها گیر افتاده بود. می گفت: وقتی سرباز عراقی به من نزدیک شد، به سجده رفتم. سرباز عراقی پا روی کمرم گذاشت و رد شد و رفت. وقتی از تیر رس دشمن دور شد به من گفت: محسن! من از سجده برات رهایی گرفته ام. از آن به بعد بود که به سجده های طولانی بین بچه ها مشهور شده بود و همین سجده هم بال پروازش شد. دو ماه قبل از عملیات کربلای چهار در سد گتوند، وقتی هواپیماهای عراقی محل استقرار بچه ها را بمباران کردند، رضا حمیدی نور نبود. آمدم کنار نیزار؛ همان خلوتگاه بعد از نمازهایش. خبری از رضا نبود. فقط یک بدن بی سر افتاده به حال سجده بود. هاشم زودتر از من رسیده بود آنجا و داشت دنبال سرش می گشت. آخر کار سرش را کنار بوته نعنا پیدا کرد. ناهش دوخته شده بود به آسمان. گویی داشت ندیدنی ها را می دید. راوی: محسن جامه بزرگ ؛ نوشته حمید حسام؛ نشر شهید کاظمی؛ جاپ اول ناشر-بهار ۱۳۹۸ ؛ صفحه 45-44. .
✨آیت الله زند کرمانی (وفات سال 1348شمسی)می فرمودند: من پیر نبودم. یک سال از طرف مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی مامور شدم به پالایشگاه آبادان بروم. در آبادان تازه به ساخت پالایشگاه مشغول شده بودند. من آنجا پیرشدم که دیدم هزاران جمعیت مسلمان ایرانی با چه خواری و خفتی زیر دست ده بیست نفرانگلیسی کار می کردند وچقدر به آنها توهین می شود. ✨ فطرت بیدار زمان ص124 .