#سیره_شهدا
بچه محل بودیم .
صبح عملیات دیدمش ، بدنش پر بود از تیر و ترکش ، غرق خون ، دست هایش هم قطع شده بود .
وصیت نامه اش را از توی جیبش در آوردم ، اول وصیت نامه نوشته بود ،
خدایا ، دوست دارم همانطور که اسمم را گذاشته اند ابوالفضل ، مثل حضرت ابوالفضل (ع) ، شهید شوم .....
#شهیدابوالفضل_شفیعی
📚خط عاشقی ، ج1 ص121
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
آدرس کانال ما🌹✨👇:
✨ @#خادم_الزینب
http://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22 ✨
#سیره_شهدا
✍کاظم یک ثانیه هم بدون #وضو نبود.
حتی از خواب هم که بیدار می شد دوباره وضو می گرفت ، بعد می خوابید.
دقت عمل در #نماز و واجباتش تک بود ، ما فقط استفاده می کردیم.
💢 به ما می گفت ،
اگر خوب باشید دیدن #امام_عصر (عج) کار مشکلی نیست.
پاک باشید ، با وضو باشید ، نماز اول وقت بخوانید...
#شهیدکاظم_عاملو
📚سه ماه رویایی
آدرس کانال ما✨💠:
🥀#خادم_الزینب
http://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
#سیره_شهدا
ابراهیم هر وقت اسم مادر سادات به زبان می آورد ، بلافاصله می گفت ،
سلام الله علیها.
یکبار در زورخانه مرشد بخاطر ایام فاطمیه شروع به خواندن اشعاری در مصیبت حضرت زهرا کرد.
ابراهیم همینطور که شنا میرفت با صدای بلند گریه می کرد و آنقدر گریه کرد که مرشد مجبور شد شعرش را تغییر دهد.
روزی که از بیمارستان مرخص شد ، حدود ۸ نفر از رفقایش حضور داشتند ، ابراهیم گفت ،
وسط اتاق پرده بزنید تا خانم ها نیز بتوانند بیایید می خواهم روضه حضرت زهرا بخوانم.....
راوی : حسین جهانبخش
#شهیدابراهیم_هادی
📕 سلام بر ابراهیم_۲
آدرس کانال ما✨💠:
🥀 #خادم_الزینب
http://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22