📚با دلدادگان امام حسین (ع) مؤلف: سیدمحمدحسین محمودی ناشر: لاهوت @kotob113

🔻عارف فرزانه ، مرحوم حاج اقای یعقوبی قائنی : یا اباعبدالله... یا اباعبدالله... خودت نظری کن... ما بیچار‌ه‌ ایم... اسیر نفسیم... اسیر شیطانیم... معاصی دل ما را میرانده... غفلت دل ما را سیاه کرده... کشتی نجات خدا رسید... دریابید وقت را... طناب‌های جذبه‌ حسینی از آسمان سرازیره، چنگ بزنید... واقعا متمسک شید... متوسل شید... دست به دامن امام حسین بزنید... آقا ما را نجات بده... تو که آمدی دین جدت را نجات بدی، ما را از چنگ این شیاطین باطن نجات بده... ما اسیر نفسیم... @shia12t

معرفی آیت الله شیخ حسن معزی ، شهر #قم : 🔹«خبردار شدن آیت الله کشمیری از فوت شیخ حسن معزی با نگاه کردن به انگشتر ایشان» آیت الله مبشر کاشانی: عارف الهی آیت الله شیخ حسن معزی اهل تزکیه و تهذیب نفس بود و از آیت الله بهاءالدینی و آیت الله بهجت استفاده‌ های فراوانی داشت.ایشان در عالم معنا خیلی با ما مرتبط بود و دوست داشت با ما ارتباط صمیمی و نزدیکی داشته باشد. خیلی از مواقعی که ما با عارف سترگ آیت الله کشمیری جلساتی داشتیم علاقه داشت که در آن جلسات حضور داشته باشد و به بنده‌ی حقیر می‌فرمود: «هر وقت خواستید خدمت آقای کشمیری برسید مرا هم خبر کنید.» با عارف مهذب حاج آقا فخر تهرانی هم مرتبط بود و بعد از فوت حاج اقا فخر، چند سالی بود که مکاشفاتی داشت. از جمله آن مکاشفات این بود که بعد از فوت حاج آقا فخر می‌فرمود : « توی کوچه حاج آقا فخر را (در حال مکاشفه) دیدم». این بزرگوار ، روح لطیفی داشت و می‌فرمود: « هرشب برای رفتن (به عالم آخرت) آماده‌ام». شب آخر فوت ایشان که در خدمت آیت الله کشمیری بودیم و آقای کشمیری مهمان ما بود و قرار بود آقای معزی هم بیایند ؛ ولی نیامدند. مرحوم آیت الله کشمیری بعد از صرف شام تشریف بردند. من فرصت پیدا نکردم علت نیامدن را از ایشان بپرسم؛ چرا که همراه آیت الله ملک حسینی صبح همان شب به مشهد مقدس سفر کردیم و ایشان در هنگام اذان صبح از دار دنیا رفتند. بعد از چند روز که با قم تماس گرفتم، گفتند: آقای معزی فوت کرده و وفات ایشان در همان ساعتی که به مشهد مقدس رفتید، اتفاق افتاده است. البته یک هفته یا دو هفته قبل از فوتشان، منزل آقای کشمیری بودیم: آقای کشمیری به مرحوم معزی فرمود: «انگشترتان را ببینم» و آن انگشتر را دید. بعد که ایشان فوت کرد، از آقای کشمیری پرسیدم : «شما در آن روز از مشاهده‌ی انگشتر چیزی را دیدید؟» آقای کشمیری در پاسخ فرمودند : «آثار مرگ در انگشتر ایشان پیدا بود». مرحوم آقای کشمیری می‌خواست یقین پیدا کند، از این رو انگشتر را گرفت و مشاهده کرد. 🕌همراهی در و دیوار مسجد در ذکر گفتن با آیت‌الله بهاءالدینی ✍️ با توجه به اینکه آیت‌الله شیخ حسن معزّی از شاگردان برجستۀ آیت‌الله بهاءالدینی بود. آیا خاطره‌ای معنوی از ایشان داشته اند؟ ⚜️ آیت الله مبشرکاشانی: بله. با این سؤال به یاد آوردم که روزی مرحوم معزّی تعریف کردند: «روزی در خدمت آیت‌الله بهاءالدینی به مسجد کوچکی که کنار مدرسۀ رضویه بود، رفتیم. آن مسجد متروکه شده بود و گرد و غبار روی فرش هایش نشسته بود. مقداری نظافت کردم و آقای بهاءالدینی به نماز ایستاد و من هم به او اقتدا کردم. نمازی فراموش ناشدنی بود. گویا در و دیوار مسجد، همراه او ذکر می‌گفتند. 🔸حکایت دیدار با علامه در حرم حجت الاسلام معزّی نقل می کند که یک بار در ایام طلبگی به مشهد رفـته بودم و در صحن های حرم رضوی (علیه السلام) گام می زدم و به بارگاه امام (علیه السلام) می نگریستم اما داخل رواقها و روضه نمی رفـتم. ناگهان دست مهربانی بر روی شانه هایم قرار گرفت و با لحنی آرام فرمود : « حاج شیخ حسن !چرا وارد نمی شوی...؟! » نگاه کردم و دیدم علامه طباطبائی (ره) است. عرض کردم : خجالت می کشم با این آشفتگی روحی بر امام رضا (علیه السلام) وارد شوم. من آلوده کجا و حرم پاک ایشان کجا...! آنگاه مرحوم علامه فرمود : « طبیب برای چه مطب باز می کند ؟ برای اینکه بیماران به وی مراجعه کنند و با نسخه او تندرستی خود را بیابند. این جا هم دارالشفـای آل محمد (علیهم السلام) است... » 🔹جانشین مرحوم قاضی آیت الله شیخ محمد حسن معزّی تهرانی نقل کرد که : کسی از مرحوم آقا میرزا علی قاضی سؤال نمود که پس از خود چه کسی را جانشین خود قرار می دهید؟ ایشان فرموده بود: « این سفره ای بود که برچیده شد، حال اگر کسی را می خواهید، آقا سید محمد حسین طباطبائی تبریزی فرد شایسته ای است. » منابع : 📖 این شرح بی نهایت 📖حدیث سرو (این شرح بی نهایت ۲) 🔻مطالبی کوتاه در مورد ایشان : استادش آیت الله بهجت: شما باید از قم بیرون بروی تا نروی حالت خوب نمی شود اما بدلیل نداشتن امکانات مجبور شد در قم بماند و چه بسا اینقدر زود از دنیا نمی رفتند. آیت الله امجد: در تواضع و ادب سرآمد بود وقتی راه می رفت مثل اینکه از زمین عذر خواهی می کرد که زمین سنگینی او را تحمل کرده است آیت الله معزی تهرانی زندگی و سلوکشان ناگفته های بسیار دارد اما سنگ‌ مزارش گمنام و شکسته در گوشه ای می‌باشد چه بسا در جایی و‌ شهر دیگر مدفون بودند بارگاهی داشتند. منبع : @mazaroliya 📚معرفی کتاب در مورد ایشان برای اشنایی بیشتر با ایشان ، میتوانید به کتاب " خورشید اهل دل مراجعه فرمایید... @shia5t

از راست : آیت الله کشمیری آیت الله معزی آیت الله مبشر کاشانی @shia5t

🔻برای اشنایی بیشتر با ایت الله معزی ، میتوانید به فایل های صوتی ای که در پست های پایین با موضوع خاطراتی شنیدنی از ایت الله آقا شیخ محمد حسن معزی قرار داده می شود ، مراجعه فرمایید... 🎙: حاج اقای صبرآمیز @shabname_hekmat @shia5t

📚خورشید اهل دل مؤلف: سیدجلال رضوی ناشر: سوم شعبان @kotob113

🔻مزار آیت الله شیخ محمد حسن معزی در قم ادرس مزار : قم ، ب صدر ، آرامستان نو (شیخ عبدالکریم) ، مزار عارف دلسوخته گمنام آیت الله شیخ محمد حسن معزّی تهرانی لینک مکان یاب مزار آیت الله شیخ محمد حسن معزی http://goo.gl/maps/d2CsSHMAq372 @mazaroliya @shia5t

🔻مزار بانوی پرهیزکار ، مرحومه صالحه بیگم مجابی بنت سیدهاشم ؛ از سادات صحیح النسب و مستجاب الدعوه... واقع در ، ورودی آرامستان نوبیلی شهر #قزوین @shia5t

🔹روایتی کوتاه از زندگینامه شیخ غلامرضا فقیه یزدی 📹 موشن گرافیک شیخ غلامرضا فقیه یزدی از کبار اولیا الهی معاصر بودند... @shia12t

به کربلاست که آدم به هوش می‌آید صدای اکبر ناظم به گوش می آید 🔻سلام ما سلام ما به کربلای اطهرت... منبع : پیج اینستاگرامی mohsen.mola.128 @shia5t

👇🏻👇🏻👇🏻 @shia5t

🔻گوشه ای از خاطرات و حالات شنیدنی ، در مورد مرحوم سید محمد ناظم سرخاب (ناظم آقا) ،که در کتاب با دلدادگان امام حسین (ع) نقل شده است... @azerbaijantabriz12