#صلوات_بر_امام_حسن_عسکری_ع آیت الله مشکینی: مبادا روز شهادت یا ولادت امامی بگذرد و شما آن امام را زیارت نکنید. 🌸ولادت امام حسن عسکری ع مبارک باد پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh

آخرین بار که از عمق جان دعا گردی کی بوده؟ پاتوق بچه شیعه‌ها @shia_patogh

شعری از علامه طباطبایی رحمه الله علیه دوش که غم پرده ما می درید خار غم اندر دل ما می خلید در برِ استاد خرد پیشه ام طرح نمودم غم و اندیشه ام کاو به کف آیینه تدبیر داشت بخت جوان و خرد پیر داشت پیر خرد پیشه و نورانی ام بُرد ز دل، زنگ پریشانی ام گفت که در زندگی آزاد باش هان گذران است جهان شاد باش رو به خودت نسبت هستی مده دل به چنین مستی و پستی مده زآنچه نداری، ز چه افسرده ای وز غم و اندوه، دل آزرده ای گر ببرد ور بدهد دست اوست ور ببرد ور بنهد ملک اوست ور بکِشی ار بکُشی دیو غم کج نشود دست قضا را قلم آنچه خدا خواست همان می شود وآنچه دلت خواست نه آن می شود پاتوق بچه شیعه‌ها @shia_patogh

🔴 فیلسوف فرانسوی: شرافت را باید از مسلمانان فرا بگیریم " #میشل_اونفری" #فیلسوف سرشناس فرانسوی: 🔸 ما رعایت #حقوق_زنان را ضروری نمی‌بینیم ولی مسلمانان رعایت حقوق زن را #کرامت_انسانی می‌دانند، چون مسلمانان با #شرافت و عزت‌مند هستند ولی ما شرافت خود را از دست داده‌ایم. پاتوق بچه شیعه‌ها @shia_patogh

مصطفی رحمان دوست : من برنامه کودک تلویزیون را داشتم و راستگو را نمی شناختم. یک روز دیدم آخوند جوان کوتاه قدی یک راست آمد کنارم نشست و سلام علیکم و بعد گفت من آمده ام برای بچه ها برنامه اجرا کنم. آن روز ها کاملا اوضاع انقلابی بود. منشی داشتم ولی قاعده بر این بود که منشی مانع ورود کسی نشود. من که دل خوشی از آخوند های جوان و بی تجربه نداشتم که به نام انقلاب مدعی هر کار و تخصصی شده بودند؛ گفتم آقاجان سن و سالی هم نداری که بگویم حاج آقا این کار ها به شما نیامده. تلویزیون و تولید در آن دستگاه ، حرفه ای تخصصی است . همین که دوربین را از استودیو خارج کرده اید و جلو منبر گذاشته اید کافی است. لطفا بروید به جنگ زید و عمر ادامه دهید و درستان را بخوانید. اما راستگو میدان را خالی نکرد و گفت من حاضرم با بهترین هنر پیشه ها و مجریان برنامه کودک مسابقه بدهم و فی البداهه برنامه اجرا کنم. پیشنهاد تفریحی خوبی بود . تا چشم باز کنم دیدم همکاران قرتی تور تکس گروه کودک توی اتاق جمع شده اند تا به آخوند جوانی که ادعای فلان و بهمان دارد بخندند. یک ربع نگذشته بود که راستگو کار خودش را کرد . آنهایی که برای مسخره کردنش آمده بودند هر کدام برای " بهتر" شدن برنامه اش پیشنهادی می دادند... راستگو هم کم نمی آورد و در باره پیشنهاد ها اظهار نظر می کرد. راستگو دلش می خواست با عبا و عمامه برنامه اش را اجرا کند ، آنهم هفتگی و مرتب و با حضور بچه ها و پخش مستقیم. من می گفتم که فقط یک بار اجرا کن آنهم تولیدی نه پخش مستقیم که فیلمش امکان ویراش داشته باشد و حتما با لباس عادی. اختلاف نظر ما باعث شد که برنامه ای تولید نشود. دو سه هفته بعد آمد و به اجرای بدون عبا و قبا و عمامه و همچنین به تولیدی بودن برنامه نه پخش مستقیم آن تن در داد. من و همراهانم هم قول دادیم که اگر برنامه اش را پخش کردیم و گرفت "چند برنامه دیگر !" هم ادامه بدهیم... چند جلسه با پیراهن شلوار اجرا کرد.. یواش یواش وسط برنامه نصف لباسش را پوشید و خلاصه در برنامه اعلام کرد که روحانی است و ... باهم دوست شدیم . خیلی هم دعوا می کردیم چون اختلاف سلیقه داشتیم . همدیگر را دوست داشتیم. مرا دعوت می کرد برای طابه ها ی نو آموز کلاس هایش ادبیات کودکا ن یا قصه گویی درس بدهم. به خانه هم می رفتیم. در روزگاری که بازی های کامپیوتری جرم بود ، با هم تا صبح آتاری و... بازی می کردیم. جز این روزگار اخیر که پس از درگذشت ناگهانی همسرش دل و دماغی نداشت ، با هم زیاد درد دل می کردیم و به خاطر اختلاف سلیقه های سیاسی و مذهبی به پر وپای هم می پیچیدیم. حیف شد که رفت . حالا حالاها جای کار داشت . این سالهای اخیر خیلی اذیتش کردند . خدا لعنتشان کند ، آسیب زیادی از دست هم لباس هایش خورد. کارش به آن جا رسید که محتاج کار شده بود. بی معرفت ها حتی بعضی از شاگردانش چوب لا چرخش می گذاشتند. او که گار خدا پسندانه اش را کرد و رفت ؛ اما این ها را برای آنهایی می گویم که از امروز در اندوه از دست رفتنش اشک تمساح می ریزند و دیروز در پی این بودند نام و نانش را آجر کنند. خوب است کرونا هست و مراسمی برای جولان این گونه ها اتفاق نمی افتد. بگذریم و با یک خاطره تمامش کنم. بیست و چند سال پیش خانه ما نزدیک فرودگاه مهرآباد بود. شب بود و آماده خواب بودم که تلفن خانه زنگ زد. راستگو بود. گفت میایی مرا از فرود گاه به خانه ات ببری؟ سر به سرش گذاشتم که ای بابا تاکسی بگیر و بیا ... بگذار آقایان علما و شخصیت ها یک بار هم شده سوار تاکسی شوند و از این حرفها . شوخی هایم که تمام شد گفت بابا جیب علما خالی است . پول ندارم . زود بیا و منتظر جواب من نشد و تلفن را قطع کرد. سوار پیکان جوانانم شدم و رفتم فرودگاه . آوردمش خانه.شام هم نخورده بود . نیمرویی روبه راه کردیم و تا اذان صبح تعریف کردیم. صبح پرواز داشت به مشهد . در آنجا هم برنامه داشت . ماجرا از این قرار بود که از قم آمده بود مهرآباد تهران از آنجا پرواز به شهری و سه روز اجرای برنامه و حاج آقا لطف کردید و خوش آمدید و پرواز به شهر دیگر و شهر بعدی. در هیچ یک از شهر ها به او پول نداده بودند. یک جا یک کیلو چای داده بودند . یک جا یک تخته پتو و... آن روز ها پول دادن به معلم مدرس و سخنران جماعت زشت بود و این جور نبود که پیش از منبر پاکت داده شده باشد ! خلاصه چای و پتو را که هر دو بسیار به درد بخور بودند و در زمان جنگ نایاب ، به ما داد و رفت. بردمش فرودگاه تا به مشهد برود و کلاس هایش را اداره کند و حاج آقا خداحافظی بشنود و برگردد. بله. حاج آقا خداحافظ. آنچه را هم که گرفته بودی نبردی. حاج آقا خدا حافظ. خوش به حالت که اندوخته های نگرفته بسیاری را بردی. حاج آقا خدا حافظ. پاتوق بچه شیعه‌ها @shia_patogh

💠کانال آموزش قرآن به کودکان و نوجوانان💠 👌جامع ترین کانال قرآنی در پیامرسان ایتا 👌مفید برای مربیان و قرآن آموزان خردسال، نوجوان و بزرگسال 👌 #آموزش_حفظ، #روخوانی، #روانخوانی، #تجوید، #صوت_و_لحن، #مفاهیم، #کلاسداری و... با استفاده از صدها کلیپ صوتی و تصویری، نرم افزار، شعر، قصه، سرود و دیگر محصولات فرهنگی ✅ توصیه می کنیم حتما عضو شوید👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/343146496C2242e8a2fa

تحلیل فلسفی مرگ طبیعی از نظر ملاصدرا و تأمل استاد مصباح بر آن « حقیقت این است که نفس به تدریج بر اساس حرکت جوهری از بدن فاصله می گیرد و گام به گام با حرکت ذاتی جوهری اشتدادی،از این نشئه طبیعی مادی به نشئه ی دیگر نزدیک می شود و هر اندازه نفس کامل تر شود طبعاً افاضه نیرو از جانب آن بر بدن کمتر می شود تا در این سیر و تکامل، به استقلال کامل خود می رسد و به کلی رابطه خود را از بدن منقطع می سازد و افاضه و تدبیر خود را نسبت به بدن به صفر می رساند در این صورت مرگ طبیعی برای بدن فرا می رسد. باید پذیرفت که تمام حالات و تحولاتی که در ناحیه بدن مشاهده می شود از قبیل طفولیت، جوانی، پیری، کهولت و مرگ تابع حالات نفس از جهت قوه به فعل و شدت و ضعف آن هم به نحو تعاکس است یعنی هر چه قوت و شدت برای نفس رخ دهد برای بدن وهن و ضعف رخ می دهد تا اینکه نفس کاملاً روی پای خود بایستد و بدن دچار هلاک و فنا گردد پس مرگ طبیعی این است که کوچ کردن نفس ، باعث خرابی خانه بدن است نه خرابی خانه بدن، باعث کوچ کردن نفس شود پس آن که شاعر گفته است : جان قصد رحیل کرد گفتم که مرو گفتا چه کنم خانه فرو می آید در مورد مرگ اخترامی و غیرطبیعی صادق است نه در مورد مرگ طبیعی.... ای انسان بدان که تو از همان لحظه ای که نطفه ات در قرار مکین (رحم مادر) منعقد شد با تطور حالات پله به پله در حال سیر و سلوک و قصد و صعود به سوی پروردگارت می باشی تا نتایج اعمال و حسنات و سیئات خود را به تمام و کمال دریافت نمایی، یا خوشی و سرور و لذت جاودانه و همنشینی با انبیا و صدیقین و شهدا و صالحان نصیب تو شود یا حزن و اندوه و خسران و عذاب آتشی که بر دل ها زبانه می کشد همراه و قرین با کفار و شیاطین دامنگیر تو می گردد. البته باید دانست که معنای سخن ما این نیست که همگان با فعلیت یافتن نفس و بی نیازی آن از بدن، اهل رحمت و رضوان خواهند بود زیرا فعلیت یافتن و انقطاع نفس از بدن منافاتی با اهل شقا و عذاب و نیران بودن عده‌ای ندارد خوشی و ناخوشی حیات پس از مرگ تابع ملکات و افعال و اخلاق و اعتقادات شخصی انسان است.»( اسفار جلد ۹ صفحه ۴۷ - ۵۳) تامل استاد مصباح بر تحلیل ملاصدرا تاملی که استاد مصباح یزدی بر این تحلیل دارند این است که ما تا به حال برهانی نیافتیم که نشان دهد که میان تکامل و اشتداد نفس انسانی با تدبیر بدن تنافی و تعاند وجود دارد یعنی لزوماً و ضرورتا هرچه نفس به سمت اشتداد و تکامل می رود تدبیر بدن از جانب نفس تضعیف شود تا آنکه وقتی نفس از جهت قوه و استعداد به فعلیت کامل رسید لزوماً باید ارتباط او با بدن قطع شود و بدن دچار مرگ و هلاکت گردد.ما برهانی بر این مطلب نیافتیم. به تعبیر دیگر دلیلی بر استحاله این مطلب وجود ندارد که نفس در عین اینکه به مشاهده عقلیات می رسد ادراکات عقلی را واجد می شود در همین حال در کالبد بدن باقی بماند و بدن را هم تدبیر کند. نه تنها دلیلی بر استحاله این مطلب نیافتیم بلکه واقعیت های مشهود خلاف آن را نشان می دهد یکی اینکه ملاصدرا خود بر این باور است که نفس همه انسان ها و حتی حیوانات دارای تجرد مثالی هستند اما در عین حال متعلق به بدن و ماده هستند طبق بیان ملاصدرا باید نفس با داشتن تجرد مثالی و برزخی از بدن بی نیاز گردد زیرا تجرد مثالی و برزخی از جهت رتبه وجودی بالاتر و راقی تر نسبت به عالم طبیعت و ماده است و این دو عالم با همدیگر تباین دارند، در حالی که می دانیم نفس با داشتن تجرد مثالی به بدن تعلق دارد. به همین منوال می توان پذیرفت که نفس با رسیدن به تجرد عقلی و مشاهده عقلیات باز ارتباط و تعلق تدبیری خود را نسبت به بدن حفظ کند. شاهد دیگر این است که اعتقاد ما درباره وجود مقدس پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) این است که نفس آنها به اعلا درجه کمال رسیده بود و در عین حال ارتباط و تعلق تدبیری خود را نسبت به بدن حفظ کرده بود و از تدبیر بدن منصرف نشده بود. ممکن است همین مطلب را بابیان عرفانی بیان کرد و آن اینکه نفس اولیا با طی کردن اعلا درجه کمال به مقام جمع می رسند یعنی در عین اینکه روحشان درملا اعلاست از تدبیر بدن غافل نمی شوند در حقیقت اولیا به مقام خلیفه اللهی می رسند یعنی مظهر خدای متعال می شوند که هیچ چیزی آنها را از چیز دیگر باز نمی دارد(لایشغله شأن عن شأن) یعنی چنان اقتدار و تعالی می یابند که درعین اوج گرفتن نفس آنها به عوالم بالا باز از تدبیر بدن غافل نمی شوند. به گونه ای همین مقام و منزلت را می توان برای مراحل نازلتر هم پذیرفت. پاتوق بچه شیعه‌ها @shia_patogh

باز هم جمعه شد و قاسمِ دیگر دادیم باز هم یک خبر تلخ به رهبر دادیم رفت از بین رفیقان وطن یک سرباز باز هم هدیه به مهدی گلِ پرپر دادیم.. پاتوق بچه شیعه‌ها @shia_patogh

حضرت آیت‌الله بهجت ره : «اگر ظهور حضرت حجت‌عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف نزدیک باشد، باید هرکس خود را برای آن روز مهیا سازد؛ از جمله اینکه از گناهان توبه کند». پاتوق بچه شیعه‌ها @shia_patogh

🍀 جرقه‌هاى زندگى «يك روز صبح با صداى استارت ماشينى از خواب بيدار شدم. استارت مداوم بود و جرقه‌ها زياد و مايع قابل احتراق؛ اما با اين وصف حركتى نبود و پيشرفتى نبود. من به ياد جرقه‌هايى افتادم كه در زندگى خودم مدام سر مى‌كشيدند. و به ياد استعدادهايى افتادم كه قابل سوختن بودند. و به ياد ركود و توقفى افتادم كه با اين همه جرقه و استعداد گريبان‌گيرم بوده است. در اين فكر رفتم كه ببينم نقص از كجاست كه شنيدم راننده مى‌گويد بايد هلش داد. هوا برداشته است. و همين جواب من بود. هنگامى كه هواها وجود مرا در بر مى‌گيرند و دلم را هوا بر مى‌دارد، ديگر جرقه‌ها برايم كارى نمى‌كنند و اگر مى‌خواهم به راه بيافتم بايد هلم بدهند و ضربه‌ام بزنند و راهم بيندازند تا آن همه استعداد راكد نماند.» 📚 آیه‌های سبز، صفحه ۱۱ ✍ استاد علی صفایی حائری پاتوق بچه شیعه‌ها @shia_patogh

صحبتهای جالب شهید فخری زاده درباره شهادت خیلی شبیه جملات حاج قاسم است پاتوق بچه شیعه‌ها @shia_patogh

🎥 رهبر معظم انقلاب: وادادگی در مقابل دشمن دروازه همه آسیب هاست پاتوق بچه شیعه‌ها @shia_patogh

آمریکا از سال 1776 یعنی طی 244 سال اخیر، 226 سال آنرا مشغول جنگ، کشتار، کودتا و ترور بوده و ما به هیچ کشوری در این دویست و چهل و چهار سال حمله نکرده‌ایم. #غربشناسی #وحشیگری . •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh

به هر دل بستنم عمری پشیمانی بدهکارم نباید دل به هرکس بست اما دوستت دارم پر از شور و شعف با سر به سویت میدوم چون رود تو دریا باش تا خود را به آغوش تو بسپارم دل آزار است یا دلخواه ماییم و همین یک دل ببر یا بازگردان من به هر صورت زیان کارم ملامت می‌کنندم دوستان در عشق و حق دارند تو بیزار از منی اما مگر من دست بردارم تو خواب روزهای روشن خود را ببین ای دوست شبت خوش گرچه امشب نیز من تا صبح بیدارم   #فاضل_نظری . •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh

♦️مامور سی‌آی‌ای: آیت‌الله مصباح بزرگترین دشمن ماست! 🔹صحبت های رائول مارک گرشت مأمور سابق CIA در مورد آیت الله مصباح یزدی: بگذارید راحتتان کنم، تنها مانع ما برای ایجاد دموکراسی (آمریکایی سازی)، ایران آیت الله مصباح یزدی ست، فقط آیت الله مصباح یزدی! او تنها کسی است که دموکراسی(آمریکایی) را به چالش کشیده است. برای سلامتی آیت الله مصباح دعا کنید. •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh

#امیرالمؤمنین‌_علی_علیه‌السلام: إِيّاكَ وَ الْجَزَعَ فَإنَّهُ يَقْطَعُ الْأَمَلَ وَ يُضعِّفُ الْعَمَلَ وَ يُورِثُ الْهَمَّ وَ اعْلَمْ أَنَّ الْمَخْرَجَ فِي أَمرَيْنِ: ما كانَتْ فِيهِ حِيلَةٌ فَالْاِحْتِيالُ وَ ما لَمْ تَكُنْ فِيهِ حِيلَةٌ فَالْاِصْطِبارُ. از بيتابي كردن بپرهيز؛ كه اميد را قطع مي كند، كار را به ضعف مي كشاند و اندوه به بار مي آورد. بدان كه نجات از مشكلات در دو چيز است: يا مشكلي چاره دارد كه بايد چاره انديشي كرد و يا چاره ندارد كه در آن صورت بايد شكيبايي ورزيد. بحارالأنوار، ج 79، ص 144 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh

امام رضا علیه السلام فرمودند: کُلَّما اَحدَثَ العِبادُ مِنَ الذُّنوُبِ ما لَم یَکُونُوا یَعمَلُونَ، اَحدَثَ اللهُ لَهُم مِنَ البَلاءِ ما لَم یَکوُنوا یَعرِفُونَ؛ هرگاه بندگان، گناهان تازه ای را پدید آورند که قبلاً مرتکب نمی شدند، خداوند هم بلای تازه ای برای آنان پیش می آورد که قبلاً نمی شناختند. وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۲۴۰ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh

باید با برنامه به دلی که همواره در حال تقویت علایق است #خوراک بدهیم . ما اگر علاقه های خوبمان را افزایش ندهیم دل انسان موجود #عاشقی است، دل دنبال تقویت #علاقه می گردد، خود به خود علف هرزه هایی در دل انسان رشد خواهد کرد به نام علاقه های پراکنده، با آن ها می خواهی چه کنی؟! هرکسی برای تقویت علاقه های خوب خودش برنامه نداشته باشد، در مبارزه با علاقه های بد ضعیف خواهد شد. و زمین خواهد خورد. #دل_عاشق_پیشه است #با_دلت_چه_میکنی؟ اگر برنامه نداشته باشی خوراکش را برسانی، به چیزهایی علاقه مند می شود که آبروی انسان را موقع #مرگ می برد! همه ی علاقه های آدم موقع مرگ جلوی چشم آدم می آیند و حساب کنید چه علاقه های بدی جلوی چشم انسان بیایند! اگر علاقه های خوب را در قلب خودمان افزایش ندهیم سپس علاقه های کم ارزش و بی ارزش  در دل ما تقویت خواهند شد. مثلا ما علاقه داریم انسان معتبری بشویم، خب این بد نیست، حفظ عزت از همین علاقه ناشی می شود، آدم دوست ندارد تحقیر شود ولی شما علاقه به خوبی ها و خوبان عالم را افزایش نده کم کم این حب عزت به حب جاه و مقام و تکبر تبدیل می شود، نمی توانی جلویش را بگیری. من خدمت شما یک خبر ویژه می خواهم بدهم: تک تک ما که این جا نشستیم و داریم زندگی می کنیم دائما علاقه هایی در وجود ما در حال افزایش است، اگر برای این افزایش برنامه ریزی نکنی که این افزایش در چه جهت، در کدام زمینه و به چه چیزهایی باید باشد، آن خودش جهتش را پیدا می کند. دل #پیچک_وار هرچه را که دم دستش باشد می گیرد و بالا می رود #دل_را_نباید_رها_کرد. من به جای این که برنامه ریزی کنم برای پاسخ دادن به علاقه هایم بهتر است #برنامه ریزی کنم برای این که به چه چیزی علاقه پیدا کنم. واقعا قابل کنترل  و برنامه ریزی است. واقعا انسان می تواند بگوید برنامه ریختم به این چیزها علاقه مند شوم و بعد به سمتش هم می رود و به نتیجه خواهد رسید. برای این که انسان بتواند با علاقه های بد خودش مبارزه کند باید برای علاقه های خوب چه کار کند؟ . #محبت_راز_معنویت #علیرضا_پناهیان •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh

اي شهيد… اي آنكه بر كرانه ازلي و ابدي وجود بر نشسته اي ، دستي بر آر و ما قبرستان نشينان عادات سخيف را نيز از اين منجلاب بيرون كش. #شهيد_سيد_مرتضي_آويني #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی #شهید_ابومهدی_المهندس پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh

🔰 یارب تو مرا به نفس طناز مده با هر چه به جز تست مرا ساز مده من در تو گریزان شدم از فتنهٔ خویش من آن توام مرا به من باز مده #مولوی •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh

معجزه #استغفار ✳️شخصی خدمتِ امام رضا(علیه السلام) آمد و از «خشکسالی» شکایت کرد. حضرت در بیان راهِ چاره فرمودند:  «استغفار کن». ✳️شخص دیگری به پیشگاه حضرت آمد و از «فقر و ناداری» شکایت کرد. حضرتش فرمودند: «استغفار کن» . ✳️فرد سومی به محضرش شرفیاب شد و از حضرت خواست تا دعایی فرماید که خداوند پسری به او عطا فرماید. حضرت، به او فرمودند: «استغفار کن». ⁉️حاضران باتعجّب پرسیدند: سه نفر با سه خواسته متفاوت، خدمتِ شما آمدند و شما همه را به «استغفار» توصیه فرمودید؟!  ✨فرمود: من این توصیه را از خود نگفتم. همانا در این توصیه از کلامِ خداوند الهام گرفتم و آن گاه این آیات سوره نوح را تلاوت فرمودند: اِستَغفروا ربَّکم اِنَّه کانَ غَفّاراً یرسِلِ السَّماءَ علیکُم مِدراراً ویمدِدکُم بِاَموال وبنین وَیجعَل لَکُم جَنّاتٍ ویجعَل لکم اَنهاراً؛ از پروردگار خود آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده است؛ تا باران های مفید و پر برکت را از آسمان بر شما پیوسته دارد و شما را با مال بسیار و فرزندان متعدّد یاری رساند و باغ های خرّم و نهرهای جاری به شما عطا فرماید. 📚مجمع البیان،  ذیل تفسیر سوره نوح •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh

یه کار قشنگ