#کلام_شیعه 47
#برهان_فطرت 4⃣
#امید_به_قدرتی_برتر_در_لحظه_های_خطر 1⃣
🔸دومین راه اثبات گرایش فطری انسان به خداوند در لحظه های بحرانی زندگی ظهور پیدا می کند.
انسان در لحظه های خطرناک😱 و بحران های زندگی که از همه اسباب و علل طبیعی قطع امید می کند در نهاد خویش احساس میکند که قدرتی فراتر از قدرتهای مادی وجود دارد و اگر اراده کند می تواند او را نجات دهد، بدین جهت امید به حیات در او قوت میگیرد و همچنان برای نجات خود میکوشد و این خود گواه بر فطری بودن خداگرایی در انسان است لیکن سرگرمی های زندگی مادی 🎉موجب می شود که در شرایط معمولی از وجود آن قدرت برتر غفلت ورزد. در حقیقت سرگرمی های زندگی به منزله گرد و غبارهایی است که بر آیینه فطرت مینشیند و انسان نمیتواند چهره حقیقت را در آن بنگرد و بحرانهای زندگی آن گرد و غبار ها را می زداید و آیینه فطرت را شفاف می سازد.
🔹قرآن کریم نیز در آیات متعددی این حقیقت که انسان در لحظه های خطرناک و بحرانی به خدای یکتا پناه میبرد را بیان نموده است. از آن جمله می توان به آیه زیر اشاره نمود:
👈"فَإِذا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذا هُمْ يُشْرِكُونَ، هنگامى كه سوار بر كشتى شوند، خدا را با اخلاص مى خوانند (و غير او را فراموش مى كنند)؛ امّا هنگامى كه خدا آنان را به خشكى رساند و نجات داد، باز مشرك مى شوند!"( سوره عنکبوت ، آیه 65)
(📗برگرفته از کتاب عقاید استدلالی، ربانی گلپایگانی، ج 1، صص 37-36)
🖋 مرکز تخصصی شیعه شناسی
✅ @shiashenasee
#کلام_شیعه 48
#برهان_فطرت 5⃣
#امید_به_قدرتی_برتر_در_لحظه_های_خطر 2⃣
🔸اشکال:
امید به قدرتی برتر در لحظههای خطر😱 و یأس از اسباب طبیعی در واقعیت داشتن قدرت برتر دلالت منطقی ندارد، زیرا ممکن است منشاء آن، علاقه مندی انسان به حیات و ادامه زندگی باشد، هرچند میداند که قدرت نجات بخشی در کار نیست ولی میل به حیات این تصور را در او پدید می آورد. فردی که در حال غرق شدن 🌊است با اینکه میداند نجات دهنده ای نیست فریاد برمی کشد و استمداد می جوید.
🔹پاسخ :
احساس امید بسان عشق، اراده، نفرت و نظایر آنها واقعیت هایی متعلق به غیر می باشند؛ و اگر بالفعل تحقق داشته باشند متعلق آنها نیز باید بالفعل موجود باشد. در مثال غریق نیز حتی اگر به فرض بداند که امدادگری بشری وجود ندارد، همین فریاد 🗣استمداد جویی او، حاکی از این است که امدادگری در واقع هست و فریاد او بیانگر احساس درونی او نسبت به وجود قدرتی است که اگر اراده کند قادر به نجات او می باشد.[1]
♦️تاريخ نیز به ما نشان مى دهد قدرتمندانى كه در لحظات آرامش و عادى حتى از بردن نام خدا ابا مى كردند، امّا به هنگامى كه پايه هاى قدرت خود را متزلزل و كاخ هستى خود را در حال فرو ريختن مى ديدند، دست به دامن اين مبدء بزرگ مى شدند، و نداى فطرت را به روشنى مى شنيدند.
👈تاريخ مى گويد: هنگامى كه فرعون در ميان امواج خروشان🌊، خود را گرفتار ديد و مشاهده كرد در برابر چند موج كوچك عاجز مانده و دستش از همه جا كوتاه هست، فرياد زد: «الان اعتراف مى كنم كه جز خداى بزرگِ موسى هيچ معبودى نيست» اين ندا در حقيقت از درون فطرت و جان او برخاست.
نه تنها فرعون، تمام كسانى كه در شرايط او قرار مى گيرند؛ همين ندا را به روشنى مى شنوند.[2]
[1] 📗برگرفته از کتاب عقاید استدلالی، ربانی گلپایگانی، ج 1، صص 38-37
[2] 📙50 درس اصول عقائد براى جوانان، آیت الله مکارم شیرازی، ص 27
🖋 مرکز تخصصی شیعه شناسی
✅ @shiashenasee
#کلام_شیعه 49
#برهان_فطرت 6⃣
#امید_به_قدرتی_برتر_در_لحظه_های_خطر 3⃣
🔸اشکال:
اگر به راستی خداجویی و خداگرایی از تمایلات فطری انسان است چرا همه انسانها خداپرست نیستند و همه خداپرستان به مسائل مربوط به خداشناسی ابراز علاقه نمیکنند؟
🔹 پاسخ:
لازمه فطری بودن یک گرایش در انسان👨 این نیست که در همه انسانها و در همه حالات به طور یکسان فعال بوده و آثار عینی آن تحقق یابد. نقش فطرت از جنبه ترتب آثار عملی آن در حد مقتضی است نه علت تامه و از این جهت شرایط و علل خارجی در آن موثر می باشد. این امر به فطرت خداخواهی انسان اختصاص ندارد، مسئله علم دوستی 📚از تمایلات فطری انسان است ولی تجلی عینی آن در شرایط مختلف متفاوت است و گاه چنان اوج میگیرد که بر همه غرایز و تمایلات مادی چیره میشود و گاهی نیز به درجه صفر می رسد ولی در همین حالت نیز علم و دانش امری محبوب و مطلوب است و انسان در ضمیر خود آن را می پسندد.
♦️این مطلب که ایمان به خدا از ضمیر انسان سرچشمه می گیرد مورد قبول بسیاری از دانشمندان است و حتی برخی از آنان، دل را بهترین راه برای شناخت خدا میدانند. پیش از این یادآور شدیم که از نظر روانشناسان حس مذهبی یکی از ابعاد اصیل روح انسانی است.
در اینجا نمونه هایی از سخنان برخی دانشمندان را یادآور می شویم.
👈پاسکال ریاضیدان معروف فرانسوی (متوفای ۱۶۶۲) گفته است: به وجود خدا، دل ❤️گواهی می دهد نه عقل و ایمان از این راه دل به دست میآید. دل دلایلی دارد که عقل را به آن دسترسی نیست.
👈انیشتین گفته است: زیباترین تجربه، تجربه راز و رمزها است، همین تجربه راز و رمزها است که دین(دینداری) را پدید آورده است... همین احساس است که جوهره دین داری حقیقی است.
👈ژان ژاک روسو گفته است: شعور فطری، بهترین راه برای اثبات وجود خدا است.
(📗برگرفته از کتاب عقاید استدلالی، ربانی گلپایگانی، ج 1، صص 40-38)
🖋 مرکز تخصصی شیعه شناسی
✅ @shiashenasee
#کلام_شیعه 50
#برهان_فطرت 7⃣
#امید_به_قدرتی_برتر_در_لحظه_های_خطر 4⃣
🔸سؤال:
اين نداى درونى كه نام آن را نداى فطرت مى گذاريم ممكن است نتيجه تبليغاتى باشد كه در محيط اجتماع👨👩👦👦 و در مكتب و مدرسه و از پدر و مادر شنيده ايم و اين يك نوع عادت براى ما شده است و حقیقتی ورای این ندا وجود ندارد؟
🔹جواب:
پاسخ اين اشكال با توجّه به يك مقدمه كوتاه روشن مى شود.
عادات و رسوم؛ چيزهاى متغير و ناپايدارند يعنى ما نمى توانيم عادت و رسمى را پيدا كنيم كه در سراسر تاريخ 🗓بشر و در ميان تمام اقوام، يكسان باقى مانده باشد، مسايلى كه امروز عادت و رسم مى شود، ممكن است فردا دگرگون گردد، به همين دليل عادات و رسوم يك ملّت ممكن است در ميان ملّت هاى ديگر ديده نشود.
▫️بنابراين اگر مشاهده كنيم موضوعى در ميان تمام اقوام و ملّت ها و در هر عصر و زمان بدون استثناء وجود داشته است بايد بدانيم يك ريشه فطرى دارد و در درون بافت روح و جان انسان قرار گرفته است.
مثلًا علاقه مادر به فرزند👶 به طور قطع نمى تواند نتيجه يك تلقين و يا تبليغ و يا عادت و رسم باشد؛ زيرا در هيچ قوم و ملّتى و در هيچ عصر و زمانى نمى بينيم مادرى نسبت به فرزند خود مهر نورزد.
البته ممكن است، مادرى بر اثر ناراحتى روانى خود را از بين ببرد و يا پدرى در زمان جاهليت دختر خود را بر اثر افكار غلط و خرافى زنده به گور كند، ولى اينها موارد بسيار نادر و استثناهاى زودگذرى هستند، كه به سرعت از ميان رفته حالت اصلى يعنى عشق❤️ به فرزند، خود را نشان مى دهد.
♦️به گواهى دانشمندان جامعه شناس و مورّخان بزرگ هيچ عصر و زمانى را نمى يابيم كه مذهب و ايمان مذهبى در ميان بشر وجود نداشته باشد بلكه در هر عصر و زمان و در هر نقطه اى از دنيا شكلى از مذهب وجود داشته است، و اين خود يك دليل روشنى است بر اينكه خداپرستى از اعماق روح و فطرت انسان سرچشمه گرفته، نه اينكه نتيجه تلقين و رسم و عادت باشد زيرا اگر نتيجه رسم و عادت و تلقين بود، نبايد اين چنين عمومى و جاودانى باشد.
(📗 برگرفته از کتاب 50 درس اصول عقائد براى جوانان، آیت الله مکارم شیرازی، صص 33-31)
🖋 مرکز تخصصی شیعه شناسی
✅ @shiashenasee